نقش اصلی این فیلم بر عهدهی بازیگرِ چیرهدست و با استعدای همچون «مایکل فسبندر» میباشد و از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به «تیلدا سوینتن»، «آرلیس هاوارد» و «سالا بیکر» اشاره کرد.
نقد فیلم «نزدیک» اثر لوکاس دونت
انسان در تکاپوی زیستن باید به همجنسهایش تاوان دهد، وگرنه او را به جرم خوشحالی به دار خواهند آویخت. فیلم نزدیک اثر لوکاس دونت روایت وضعیت انسان در این ماجراست.
مهمترین ضعف فیلم هم در همین یک دست پیش رفتنش هست، راه مستقیمی که پیش گرفته است زنَنده نیست و ما را نیز با خود همراه میکند، اما اهل ریسک و شناساندن جهانش نیست. در واقع فیلم «نسل پاد» اهل یک ارائه است، ارائهای از پیشرفت هوش مصنوعی در آیندهای نزدیک که نخستین قدمهایش درباب تغییر تولید مثلِ طبیعی آدمی هست.
انتشار و پخش سریال «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی آنهم پس از ده سال توقیف، جدای از اینکه باعث شد انتظار علاقهمندانش فرونشیند و مخاطبان بتوانند پس از سالها شاهد یک اثر قدرتمند در تلویزیون باشند، امتیازهای دیگری هم دارد. یکی از آنها تماشای بازی ستارههایی است که یا سالهاست گذرشان به تلویزیون نیفتاده و یا دیگر نقش قدرتمندی به آنها پیشنهاد نشده است.
نگاهی به زیباشناسی روایت در «سال گذشته در مارینباد» ساخته آلن رنه
«سال گذشته در مارین باد» از آغازگران سینمای مدرن جهان است که توانست قواعد کلاسیک قصهپردازی در سینما را تغییر دهد و به جای آنکه قصه را با آغاز، نقطه اوج، پایان مشخص و با روایتی خطی و سرراست تعریف کند، از فرمی پیچیده در شخصیتپردازی و روایت استفاده کند تا فیلم به یک معمای چندوجهی و پیچیده و گاه غیرقابل رمزگشایی تبدیل شود.
نقد فیلم آتشین اثر کریستین پتزولد ۲۰۲۳
بودن یا نبودن؟ مساله این است. مساله بودن است و نویسندگی بهانهای برای بودن. به نظر میرسد مساله انسان در جهان به هست شدن و بودن بازمیگردد. انسان یا میتواند باشد یا نمیتواند. اگر در مسیر بودن توانست از سد اضطراب بگذرد، میتواند از زیستن خود لذت ببرد وگرنه در اعماق تاریک رنج و تنهایی تا ابدالدهر میماند. انسانی که در مسیر بالفعل نمودن بالقوگیهایش قدم میگذارد، مالامال از اضطراب میشود. بالقوگی بهخودیخود ارزشی نداشته و این بالفعل نمودن است که میتواند فرد را به بودن برساند.
مدیری چند سالی است که تنها در آثار سینمایی و سریالهای شبکه نمایش خانگی بازی میکند. او این روزها، فیلمبرداری دومین کار سینمایی خود را به پایان رسانده است. کاری که آنچه از ظواهر پیداست، برخلاف فیلم نخستش، اولشخصهای محدودی ندارد و ردپای نسل جدید را هم میتوان در آن مشاهده کرد. فیلمی که گفته میشود تنالیته طنازانه چندانی ندارد و ردپای اجتماع در آن مشهودتر است.
واقعا انگار هیچ موضوع و ایدهای وجود ندارد و تنها داستانی نصفه نیمه از جهان باقی مانده است و همین داستان یک خطی را به دست منوچهر هادی و فیلمنامه نویسش داده و گفتهاند با این ایده یک خطی یک مجموعه ۱۰ قسمتی یا حدود ۷۰۰ دقیقه سریال بسازید!
در هاگیر واگیر کنسرت تاتر ۶۵۷ جایی که شتاب کلام پیش مضمون کم میآورد، معضلات اجتماعی را مطرح میکند. لگدی به سیاست میزند؛ طعنهای به اقتصاد. میگویند نقد اجتماعیست! البته که نیست
یکی از ویژگیهای فوقالعادۀ این سریال فضاسازی خیرهکننده و گیرای آن است. ساختمان سیلو با ساختار پر پیچ و خم و عمیق خودش احساسی همزمان از خفقان و عظمت را به بیننده منتقل میکند.
بهرام افشاری گرچه هنوز چنان که باید، از سایه «بهتاش فریبا»ی «پایتخت» خلاص نشده و در بیشتر لحظات فیلم، فقط لهجه مازندرانی آن نقش را در بازیاش کم دارد، با این حال همچنان شیرین و دوستداشتنی است. او به خوبی یاد گرفته چطور در موقعیت احمقانهای که گرفتارش شده، با جدیت کامل بازی کند و از این تضاد، کمدی بسازد.
در فیلمهای ترسناک علمی تخیلی، خلق چیزی جدید و استفاده از آن برای آرمانی مثبت و نیک همیشه نتایج خوبی در پی نداردو گاهی اوقات این کار شرایط را بدتر از قبل میکند و فیلم Mimic مثالی ترسناک از این موضوع است. این فیلم نگاهی عمیق به ماجرای سوسکهایی است که یک بیماری کشنده کودکان را شایع میکنند.
قهرمان زنی که با نگاههای سرد و خیره خود و با کمترین بهره زبانی در دیالوگ گفتن، با سادگی و خونسردی در رفتارش برای خود قدرتی مسحورکننده و فرابشری خلق میکند تا نقشهای مقابلش در شوکی روانی و قامتی، چون یک «روح» روبهرو شوند.
اِوِلین (با بازی میشل یئو)، یک زن چینی-آمریکاییِ پردغدغه است همراه همسرش ویموند (که هوی کوان) صاحب یک خشکشویی هستند. از همان دقایق ابتدایی فیلم، پریشانی و اضطراب او کاملا مشخص است. همسر و دخترش جوی (با بازی استفانی هسو) دائما سعی میکنند با او صحبت کنند، اما او اصلا به آنها گوش نمیدهد و در همه حال نگران شرایط کاری خود و راضی نگه داشتن اطرافیانش ازجمله پدر ایرادگیر خود، گونگ گونگ (با بازی جیمز هونگ) است.
«نهنگ» اثری است ویرانگر، تیره و تار که به سرانجام نرسیده و خام مانده است. فیلم سرسختانه و بیوقفه خود را متعهد به ایجاد احساس در مخاطب میکند و درنهایت هم همینطور میشود، برای بسیاری از مخاطبها، «نهنگ» اثری است که آنها را خشمگین میکند.
فیلم Allied با استفاده از جنبههای فیلم نوآری فیلمهایی که از آنها الهام گرفته، داستان دو جاسوس در جریان جنگ جهانی دوم را روایت میکند که اتحادشان توسط دو طرف و خودشان مورد سوال و بررسی قرار میگیرد، در شرایطی که رابطه شان روز به روز عمیقتر میشود.
قسمت اول تا حدی کند و کسالتبار آغاز میشود و یک مقدار بین کمدی بودن و جدی بودن سرگردان به نظر میرسد، اما قسمتهای بعدی رفته رفته انسجام بهتری پیدا میکنند و حال و هوای شاد سریال خودش را بیشتر نشان میدهد.
«ای او» فیلم غمگین و کشداری است که گاهی حوصلۀ مخاطب را سر میبرد؛ اما نکتۀ درخشان فیلم توانایی آمیختن احساسات انسانی با زندگی یک حیوان زبانبسته است. حیوان این فیلم را میتوان نمادی از یک عاشق سادهدل دانست که زبان جامعه را بلد نیست.
خرس کوکائینی (Cocaine Bear) همانطور که از اسمش انتظار داریم، فیلم مفرح و چرجنب و جوشی است که از دل یک خبر قدیمی یک داستان تازه و هیجانانگیز بیرون کشیده است.
در هریک از فیلمهای کیارستمی بهنظر میرسد که چیزی را بهتازگی کشف کرده است.آنچه باید از کیارستمی به خاطر سپرد، آنچه باید از او تقلید کرد، تن ندادن به تقلید کردن است