bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۵۳۶

پيامد‌های سفر شبانه اوباما

سرانجام پس از دو سال پنهان‌كاري، باراك اوباما در سفري پنهاني و از قبل اعلام نشده به افغانستان كه ديروقت شب اول مي‌ صورت گرفت، سند استراتژيك را با حامد كرزاي امضا كرد. قراردادي كه بخش مهم آن حضور تعداد نامشخصي از نيروهاي آمريكايي براي مدتي نامشخص در افغانستان خواهد بود. قراردادي كه جزييات آن از ديد مردم افغانستان و پارلمان كشور پنهان نگه‌ داشته شده است. كرزاي براي تصميم در امضاي اين سند، لويه جرگه را فراخواند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۸ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱
سرانجام پس از دو سال پنهان‌كاري، باراك اوباما در سفري پنهاني و از قبل اعلام نشده به افغانستان كه ديروقت شب اول مي‌ صورت گرفت، سند استراتژيك را با حامد كرزاي امضا كرد. قراردادي كه بخش مهم آن حضور تعداد نامشخصي از نيروهاي آمريكايي براي مدتي نامشخص در افغانستان خواهد بود. قراردادي كه جزييات آن از ديد مردم افغانستان و پارلمان كشور پنهان نگه‌ داشته شده است. كرزاي براي تصميم در امضاي اين سند، لويه جرگه را فراخواند.

هرچند اعضاي اين جرگه از طرف حكومت دستچين شده بودند اما آنها هم 76 ماده را به‌عنوان خطوط قرمز در امضاي قرارداد استراتژيك مشخص ساختند. كرزاي به آنها قول داد كه تمام اين شرايط را در امضاي سند استراتژيك رعايت خواهد كرد اما در عمل فقط به دو مساله پرداخت؛ بازرسي‌هاي شبانه و اداره امور زندان‌ها توسط افغان‌ها. اين دو شرط هم تاكنون در عمل تحقق نيافته است. كرزاي به مردم افغانستان وعده داده بود كه در امضاي اين قرارداد، حاكميت ملي به عنوان يك اصل تخلف‌ناپذير مدنظر خواهد بود اما چنين نشد.

 هيچ آمريكايي در صورت جرم و جنايت، مطابق قوانين افغانستان محاكمه نخواهد شد. آمريكايي‌ها حق قضاوت كنسولي يا «كاپيتالاسيون» را براي خود محفوظ مي‌دانند. سفر نيمه‌شب اوباما به افغانستان اهدافي سمبليك را نيز در خود نهفته داشت. هواپيماي حامل اوباما دقيقا زماني به فضاي افغانستان رسيد كه يك‌سال قبل درست در همين زمان، هلي‌كوپتر‌هاي آمريكايي به هدف كشتن اسامه بن‌لادن در همين فضا به‌سوي ابيت‌آباد پاكستان در پرواز بودند. او مي‌خواست سالگرد يك پيروزي را با پيروزي ديگري جشن بگيرد. اوباما بعد از امضاي اين قرارداد، از پايگاه هوايي بگرام مردم آمريكا را مورد خطاب قرار داد و هفت هزار مايل دور‌تر از خاك آمريكا، پيروزي سربازان كشورش در جنگ عليه تروريسم را به اطلاع آنان رساند.

پيروزي‌اي كه حتي خودش نيز به آن باور ندارد و هم‌اكنون 70درصد از مردم آمريكا مخالف حضور نيروهايشان در افغانستان‌اند. حامد كرزاي از مدتي قبل از امضاي اين قرارداد سخن گفته بود و در سوم ارديبهشت، رسما از نهايي شدن متن اين قرارداد خبر داد. سپنتا مشاور امنيت ملي رييس‌جمهوري و زلمي رسول وزير خارجه در پارلمان كشور فقط به شكل خلاصه به بعضي از مفاد اين سند اشاره و تصريح كردند كه در اين سند مواردي وجود دارد كه نظر به دلايل امنيتي نبايد افشا شود اما جزييات اندكي كه توسط او بيان شد شامل مسايل كلي بود؛ از جمله اينكه حمايت آمريكا از افغانستان در برابر تجاوز كشورهاي بيروني شامل همسايه‌ها، مبارزه با تروريسم و همكاري‌هاي درازمدت امنيتي، بخش‌هاي عمده‌ سند راهبردي افغانستان با آمريكا را تشكيل مي‌دهد.

رنگين دادفر سپنتا سررشته‌دار اصلي اين امر از جانب حامد كرزاي، اهداف و چگونگي امضاي سند همكاري‌هاي استراتژيك افغانستان با آمريكا را به اعضاي مجلس نمايندگان توضيح ‌داد كه نام اين سند «موافقت‌‌نامه همكاري‌هاي درازمدت استراتژيك ميان دولت جمهوري‌اسلامي افغانستان و دولت آمريكا» است. به قول سپنتا، حق حاكميت ملي و تماميت ارضي افغانستان، تقويت نيروهاي امنيتي افغان براي دفاع مستقلانه و حفظ دستاوردهاي 11‌ساله افغانستان، از تاكيدات اصلي افغانستان در اين قرارداد بوده است.

سپنتا بخش‌هايي از فصل هشتم اين قرارداد همكاري استراتژيك با آمريكا را بر ‌شمرد و گفت كه در فصل اول اين قرارداد اهداف، ارزش‌ها و برابري دولت‌هاي دوجانب به‌ اساس قانون اساسي دو كشور تاكيد شده است. تاكيد بر حفظ ارزش‌هاي مشترك دموكراتيك شامل حمايت از آزادي بيان و رسانه‌ها و انتخابات آزاد كه در قانون اساسي افغانستان بر آن تاكيد شده است، شامل فصل دوم سند استراتژيك افغانستان با آمريكا است.

در اعلاميه‌اي كه از سوي دفتر رياست‌جمهوري منتشر شده، آمده است كه رهبران جهادي نيز پس از بررسي سند همكاري‌هاي استراتژيك با آمريكا، حمايت خود را از امضاي اين سند استراتژيك اعلام كردند.

گفته شده، كه رهبران جهادي محتويات سند همكاري‌هاي استراتژيك با آمريكا را به نفع افغانستان خوانده و بر احترام متقابل و اهميت گسترش روابط كابل–واشنگتن، تاكيد كرده‌اند. اينها همان شخصيت‌هايي‌اند كه روزگاري جهاد اين ملت عليه اشغال شوروي را رهبري كردند. اما سخنان اوباما در پايگاه بگرام مملو از تناقض بود كه تلاش كرد آن را در لابه‌لاي جملات مورد پسند مردم آمريكا بيان كند. او گفت كه «10 سال قبل، نيروهاي ما به اين دليل به افغانستان آمدند تا اطمينان حاصل كنند كه ديگر القاعده خطري براي ما نيست... با وجود موفقيت‌هاي اوليه، اين جنگ مدت‌زمان بيشتري طول كشيد... ايالات متحده نزديك هشت سال جنگ را در عراق سپري كرد و متحدان بنيادگراي القاعده در ميان طالبان شورش‌گري كشنده‌اي را آغاز كردند.

 اما در طي سه سال اخير صفحه برگشت و ما طالبان را درهم شكستيم، نيروهاي امنيتي قوي افغان را ساختيم، رهبري القاعده را با كشتن بيش از 20 نفر از رهبران ارشد آنان متلاشي كرديم. يك سال قبل از پايگاه نظامي ايالات متحده در افغانستان، نيروهاي ما عملياتي را راه‌اندازي كرده و اسامه بن‌لادن را از بين بردند... ما سربازان خود را به كشور خود بر مي‌گردانيم... امضاي پيمان استراتژيك اين پيام را به مردم افغانستان مي‌دهد كه شما تنها نخواهيد بود... اما ما پايگاه‌هاي دايمي را در اين كشور تشكيل نداده و در كوه‌ها و جاده‌هاي افغانستان به گشت‌زني نمي‌پردازيم... ما به‌دنبال مذاكرات صلح به رهبري حكومت افغان‌ها هستيم. اداره من در مذاكرت مستقيم با طالبان بوده‌اند و ما واضح ساخته‌ايم كه آنها مي‌توانند بخشي از اين روند باشند و مسير صلح در برابر آنها هموار است. اگر خواهان صلح‌اند بايد سلاح برزمين بگذارند، از القاعده جدا شده و خشونت را تقبيح كرده و قانون افغان‌ها را به‌رسميت بشناسند... آنهايي كه صلح را رد مي‌كنند، با نيروهاي افغان با حمايت ايالات متحده روبه‌رو خواهند شد... هدف ما در افغانستان ساختن كشوري به شكل و تصوير ايالات متحده نبوده بلكه از بين بردن طالبان است.

تحقق اين اهداف نيازمند سال‌هاي متمادي است، پول بيشتري را ضرورت دارد و از همه مهم‌تر قرباني‌هاي بيشتري را نياز دارد... افغان‌ها به صلح نياز دارند و تحقق آن نيازمند يك جدول زماني است. كساني سوال مي‌كنند كه چرا زود‌تر از افغانستان خارج نمي‌شويم؟ جواب اين است كه افغانستان براي رسيدن به ثبات، ضرورت به وقت دارد. در غيرآن‌صورت دستاورد‌هاي ما از دست خواهد رفت و القاعده بار ديگر پايگاه‌هاي خود را در اينجا برقرار خواهد كرد.

*هدف اصلي اوباما از اين سفر، كمپين انتخاباتي بود و از پايگاه بگرام خطاب به مردم آمريكا تلاش كرد تا به ياد آنان بياورد كه در دوران او بود كه اسامه بن‌لادن رهبر القاعده به قتل رسيد اما القاعده‌هراسي به عنوان يك حربه مهم براي دوام جنگ را همچنان مورد تاكيد قرار داد. آمريكا براي نابودي كامل القاعده نياز به زمان طولاني، پول ماليات‌دهندگان آمريكايي و حتي خون مردم اين كشور دارد.

*صلح فقط با تسليم شدن طالبان به آمريكا ممكن و ميسر است و طالبان فقط دو راه در پيش دارند؛ يا تسليم شوند يا مرگ را پذيرا شوند. اما طالبان در اعلاميه‌اي كه روز دوم مي‌ منتشر كردند، به عزم خود براي دوام جنگ تا خروج آخرين سرباز خارجي تاكيد كردند و با حمله انتحاري به يك كمپ آمريكايي‌ها، به اين سفر واكنش نشان دادند.

*مذاكرات صلح در قطر با امضاي اين سند به پايان رسيد زيرا اولين خواست طالبان خروج نيروهاي خارجي از افغانستان است.

*اوباما گفت كه آمريكا قصد ساختن پايگاه دايمي را در افغانستان ندارد اما پايگاه‌هايي را در افغانستان خواهد داشت و حضور آمريكا در افغانستان تا آنگاه كه نياز باشد، ادامه خواهد يافت. به قول اوباما، افغانستان براي ثبات نياز به زمان دارد و بدون ترديد زمان در دست آمريكاست.

*حامد كرزاي تلاش كرد تا به همسايه‌هاي افغانستان اطمينان بدهد كه پايگاه‌ها و حضور خارجي‌ها در افغانستان تهديدي براي آنان نخواهد بود اما در سند استراتژيك آمده است كه آمريكا از خاك افغانستان به‌عنوان نقطه آغاز حمله عليه هيچ كشوري استفاده نخواهد كرد اما براي ادامه حمله چطور؟

پيامد امضاي اين سند براي افغانستان چيزي جز ادامه جنگ نخواهد بود. آيا آمريكا توان ادامه اين جنگ را براي يك دهه ديگر خواهد داشت؟
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۴
باورم نمی شود چقدر زود گذشته است...انگار همین دیروز بود که گفتند اسامه بن لادن کشته شده است...
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو