bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۲۰۷۶

انگيزه مرموز دو دوست براي جنايت

قتل و آتش زدن جسد اتهامي بود كه دو دوست در جلسه محاكمه گردن يكديگر انداختند تا خودشان را تبرئه كنند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱
قتل و آتش زدن جسد اتهامي بود كه دو دوست در جلسه محاكمه گردن يكديگر انداختند تا خودشان را تبرئه كنند. 

در ابتداي جلسه محاكمه‌اي كه صبح ديروز در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد فلاح، نماينده دادستان دو متهم به نام‌هاي يونس و نيما را به مشاركت در قتل متهم كرد و ضمن درخواست مجازات قانوني براي آنها گفت: «ماموران سوم خرداد سال 89 باخبر شدند يك خودرو سواري در شهرك راه‌آهن طعمه حريق شده است. آنها وقتي به محل حادثه رسيدند كه آتش‌نشانان شعله‌ها را خاموش كرده بودند. ماموران هنگام بازرسي اتومبيل در صندوق عقب جنازه مردي را يافتند و به اين ترتيب تحقيقات ويژه آغاز شد.»

 فلاح ادامه داد: «مردي كه در محل حادثه بود نزد ماموران رفت و گفت مردي كه اين خودرو را آتش زد، ديده است. او گفت آن مرد بعد از به آتش كشيدن خودرو سوار يك تاكسي سمند شد و فرار كرد. اين شاهد شماره پلاك سمند را يادداشت كرده بود.»

به اين ترتيب هويت مالك آن و محل سكونتش فاش شد و ماموران چند ساعت بعد با مراجعه به خانه اين مرد كه يونس نام دارد او و فردي ديگر به نام نيما را دستگير كردند و متوجه شدند دستان نيما سوخته است. در شاخه ديگري از تحقيقات هويت مقتول به نام محمد فاش شد اما دو متهم ابتدا آشنايي با محمد را انكار كردند تا اينكه بالاخره يونس گفت دوستش اين مرد را كشته است.» 

نماينده دادستان در ادامه به قرائت اعترافات يونس پرداخت و چنين گفت: «يونس در اعترافاتش گفته است نيما تصور مي‌كرد محمد به همسر او تجاوز كرده است، به همين دليل به فكر انتقام گرفتن بود و بارها در اين‌باره با من حرف زده بود. روز حادثه او را سوار تاكسي‌ام كردم و به مقابل خانه محمد در خيابان سئول بردم. نیما داخل خانه رفت و بعد از چند ساعت وقتي برگشت، گفت محمد را كشته است، بعد از آن من هم داخل رفتم و با هم جنازه را در صندوق عقب ماشين مقتول گذاشتيم و آن را به شهرك راه‌آهن برديم و آتش زديم.»

 اين مقام قضايي اضافه كرد: «نيما نيز در تحقيقات مقدماتي گفته است، قرار بود محمد را بكشيم. روز حادثه وقتي به خانه او رفتيم وي در را باز نكرد. یونس با لگد در را شكست و در حالي كه اسلحه داشتيم، وارد شديم و محمد را به حمام كشانديم. بعد یونس نايلوني را روي سر او كشيد و با طناب خفه‌اش كرد و سپس جسد را از خانه بيرون برديم.» بعد از اينكه نماينده دادستان خلاصه‌اي از پرونده را شرح داد اولياي دم مقتول در جايگاه حاضر شدند و براي قاتلان تقاضاي قصاص كردند.

سپس يونس به دفاع از خودش پرداخت و با رد اتهام قتل، دوستش را متهم كرد و گفت: «نيما و محمد از چند سال قبل با هم دوست بودند و روز حادثه نيما به من گفت مي‌خواهد به محمد سربزند. من هم او را به مقصد رساندم و خودم در تاكسي منتظر نشستم، نيما از نرده‌ها بالا و داخل خانه رفت و چند ساعت بعد با دستان خون‌آلود برگشت و گفت كه محمد را كشته است، بعد جنازه را با هم بيرون برديم.»

يونس در پاسخ به اين سوال قاضي كه چرا 60ميليون تومان از خانه مقتول سرقت كرد و اين مبلغ را به همسرش داد، گفت: «اين پول آنجا بود و من برداشتم تا كس ديگري برندارد اما در قتل بي‌گناه هستم و همه تقصيرها گردن نيماست.»

در ادامه جلسه نيما نيز اتهام قتل را رد كرد و گفت: «يونس به من گفته بود مردي را مي‌شناسد كه به زنان متاهل تجاوز مي‌كند. او مي‌خواست محمد را تنبيه كند و من هم قبول كردم كمكش كنم. روز حادثه اول من وارد خانه محمد شدم. بعد يونس در را شكست و وارد شد و با شوكر به محمد حمله كرد و به او دستبند زد و او را به حمام برد و پاهايش را با نخ پلاستيكي بست و نايلوني برسرش كشيد. بعد طنابي آورد و دور گردنش پيچيد و يك سر آن را گرفت و سر ديگرش را من كشيدم تا اينكه خفه شد.»بنا بر اين گزارش بعد از پايان دفاعيات دو متهم، هيات قضات ختم جلسه را اعلام كردند و براي تصميم‌گيري وارد شور شدند. 
برچسب ها: جنایت دوست
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۰
این حیوانات چرا تا حالا زنده اند؟ اینگونه دوگانه حرف زدن واتهام رو پاس دادن واسه وقتگیری بیشتر هستش تا مثلا راضی کنند اولیائ دم رو و منحرف کنند مسیر رو. زود تصمیم باید بگیرند تا دیر نشده.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۰
(اول من وارد خانه محمد شدم. بعد يونس در را شكست و وارد شد) . وقتی وارد خونه شدی که دیگه لازم به شکستن در نبود.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
مجله فرارو