bato-adv
کد خبر: ۱۱۸۳۷۳
تهران قديم در گفت‌وگو با ناصر تكميل‌همايون

حاجت خواستن تهراني‌ها از توپ جنگي

در روستاي تهران، پيش از تبديل آن به شهر توسط شاه‌طهماسب صفوي، مردم به لهجه‌ي رازي صحبت مي‌كردند؛ اما لهجه فعلي مردم تهران حاصل اختلاط اقوام مهاجر گوناگون است و به هيچ‌وجه نمي‌توان آن را تهراني ناميد.

تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۰ تير ۱۳۹۱

در روستاي تهران، پيش از تبديل آن به شهر توسط شاه‌طهماسب صفوي، مردم به لهجه‌ي رازي صحبت مي‌كردند؛ اما لهجه فعلي مردم تهران حاصل اختلاط اقوام مهاجر گوناگون است و به هيچ‌وجه نمي‌توان آن را تهراني ناميد.

دكتر ناصر تكميل‌همايون ـ استاد دانشگاه و پژوهشگر تاريخ ـ در تشريح روند شكل‌گيري لهجه‌ي رايج در تهران امروز، بيان كرد: از قديم‌ترين روزها، در تهران لهجه رازي يعني منسوب به ري‌ رايج بوده است، چون اين لهجه در شمال ري بوده، به لهجه‌هاي لواساني و مازندراني نزديك بوده و در واقع، بين رازي و مازندراني بوده و بسياري از واژه‌هاي مازندراني در اين گويش وجود داشته است.

نويسنده‌ي كتاب سه جلدي «تاريخ اجتماعي و فرهنگي تهران» به تبديل شدن تهران به شهر توسط شاه‌طهماسب اشاره و اظهار كرد:‌ فقط يك‌پنجم روستاي تهران، در شهر واقع شد و بقيه‌ي شهر، باغ و زمين باير بود. مردم مختلف و بخصوص نظامي‌ها به تهران مهاجرت كردند تا اين‌كه در دوران نادرشاه، تهران يك پادگان نظامي شده بود.

او ادامه داد:‌ لهجه‌هاي اين مهاجران با گويش روستاي ري ادغام شد. بعد از پايتخت شدن تهران توسط آغامحمدخان قاجار، مهاجرت به تهران و اقامت در آن سرعت پيدا كرد و بسياري از اقليت‌هاي قومي و مذهبي به تهران آمدند.

وي ايجاد منصب ديوان در زمان فتحعلي‌شاه را اتفاق مهمي در اين تحولات دانست و گفت: پس از آن، تفرشي‌ها و آشتياني‌ها مناصب مهم حكومتي را برعهده گرفتند. به اين ترتيب، دو نوع زبان شايع شد «زبان قلمي» و «زبان شمشيري» حاصل اختلاط اين دو زبان، لهجه‌اي است كه امروزه در تهران رايج است.

اين عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي با تأكيد بر اين‌كه به هيچ‌وجه نمي‌توان اين گويش را تهراني خالص ناميد، افزود: تبعيد طايفه‌ي زند به تهران توسط آغامحمدخان و اثرگذاري لهجه‌ي شيرازي را هم نمي‌توان در اين گويش بي‌تأثير دانست.

برخي مردم از توپ جنگي حاجت مي‌خواستند!
او در ادامه‌ي اين گفت‌وگو در پاسخ به پرسشي درباره‌ي «توپ مروادي» توضيح داد: روايت شده كه نادرشاه آن را از هند آورد و مدتي براي نمايش در ميدان ارگ گذاشته شد و مدتي هم در ميدان توپخانه بود.

وي درباره‌ي عقايد مردم تهران قديم درباره‌ي اين توپ، گفت: خيلي‌ها زير توپ مي‌رفتند و از آن حاجت مي‌خواستند و خرافات زيادي درباره‌ي آن وجود داشت. دليل آن هم اين است كه پديده‌هاي كم‌ياب و ديده‌نشده، هميشه براي مردم جالب توجه و عجيب هستند.

تكميل‌همايون درباره‌ي محل نگهداري توپ مرواريد، بيان كرد: فكر مي‌كنم اين توپ در حال حاضر در دانشكده افسري نگهداري مي‌شود.

ورود وسيله‌اي جادويي به نام دوچرخه
ادامه‌ي گفت‌وگو با تكميل‌همايون به بحث ورود وسايل نقليه به تهران رسيد. او توضيح داد: وسايل نقليه در ابتداي دوره‌ي قاجار، مانند زمان كوروش هخامنشي بود،. پس از ورود روس‌ها به ايران، درشكه به كار گرفته شد و «درشكه» اصلا يك كلمه‌ي روسي است. بعد از آن، كالسكه‌ براي مسافرت ساخته شد؛ ولي ورود دوچرخه يك تفاوتي با وسايل ديگر داشت و آن اين بود كه دوچرخه‌سوار بايد سوار شدن آن را ياد مي‌گرفت. مردم ايران ابتدا با شيوه‌ي استفاده از دوچرخه آشنا نبودند؛ اما كم‌كم ياد گرفتند و حتا در زمان رضاشاه مسابقه‌ي دوچرخه‌سواري هم برگزار مي‌شد.

در آن زمان مردم تهران وقتي مي‌ديدند شخصي سوار بر وسيله‌اي با دو چرخ شده است و زمين نمي‌خورد، بسيار براي‌شان عجيب و غيرعادي بود و دوچرخه‌سوار را جادوشده و حتا جني مي‌پنداشتند.

زنبورك،‌ ابزار جنگ تهراني‌ها در قديم
تكميل همايون همچنين در پاسخ به اين‌كه زنبورك چيست و زنبورك‌‌خانه كجاست؟ گفت:‌ زنبورك وسيله‌اي انفجاري بود كه بر پشت شتر مي‌گذاشتند و با آن دشمن را هدف شليك قرار مي‌دادند. اين سلاح در دوره‌ي نادرشاه توسعه يافت. اگر تهران دوره‌ي صفوي را در نظر بگيريم، در جنوب غربي آن و در نزديكي خيابان شاهپور امروزي، زنبورك‌خانه قرار داشته است.

قهوه‌خانه‌هاي قنبر و عرش؛ پاتوق معتادان
گفت‌وگو با تكميل همايون به به قهوه‌خانه‌هاي تهران قديم نيز كشيده شد؛ از قهوه‌خانه‌ي قنبر كه امروزه در اصطلاح به محل افراد بي‌كار و تنبل گفته مي‌شود و قهوه‌خانه‌ي عرش كه به گفته‌ي تكميل همايون، محل شيره‌يي‌ها و ترياكي‌ها بود و 24 ساعت شبانه روز هم مشغول سرويس‌دهي و ايجاد بساط براي مشتريان بود‌. برخلاف قهوه‌خانه‌هاي ديگر كه در آن‌ها نقالي و شاهنامه‌خواني مي‌كردند و بسيار هم طرف‌دار داشتند.

براساس كتاب «تهران قديم» تأليف محمد حسن‌بيگي، صاحب قهوه‌خانه‌ي قنبر، فردي سياه‌پوست‌ اهل حبشه به نام «قنبر» بود و بيشتر مشتريانش هم در ابتدا سياه‌هايي بودند كه آن زمان به‌عنوان غلام و خدمتكار در تهران كار مي‌كردند. مردم سفيدپوست هم آنجا جمع مي‌شدند و سياه‌ها را به تمسخر مي‌‌گرفتند،. قنبر براي حل اين مشكل، اداره‌ي قهوه‌خانه را به شاگرد سفيدپوستش، اسماعيل واگذار كرد؛ اما تمسخر كردن سياه‌ها همچنان ادامه داشت تا اين‌كه يك مداح براي روضه‌خواني به آنجا رفت و چون فردي نكته‌سنج بود، به شأن و منزلت بلال حبشي در نزد پيامبر (ص) يا غلام سياه‌پوست حضرت علي (ع) اشاره كرد. به اين ترتيب، كم‌كم رفتار مردم با سياه‌پوست‌ها بهتر شد. قهوه‌خانه‌ي قنبر در خيابان ناصر خسرو قرار داشت.

محله‌هاي تاريخي تهران را دريابيم
تكميل‌همايون با اشاره به اين‌كه اكنون يكي از اعضاي شوراي علمي بافت‌هاي تاريخي تهران است، تأكيد كرد: بايد ابتدا به وضعيت عودلاجان رسيدگي شود و بعد از آن، ديگر محله‌هاي قديمي تهران مانند چاله‌ميدان،‌ بازار و سنگلج مورد توجه مردم و مسؤولان قرار گيرند. همين‌طور بناي ميدان ارگ و نيز ميادين ديگر مانند توپخانه كه به‌جز آثار شاخص آن مانند كاخ گلستان،‌ قسمت زيادي از آن تا كنون تخريب شده است.

او افزود: نبايد فراموش كرد كه ميدان‌هاي جديدتر مانند ميدان راه‌آهن‌، امام حسين (ع)،‌ ولي‌عصر (عج)، ونك و همچنين ميدان قدس (تجريش) بايد مورد مطالعه و بازسازي هويتي و تاريخي قرار گيرند.

و اما جعفر شهري ...
تكميل‌همايون در پايان سخنانش يادي هم از مرحوم جعفر شهري كرد كه بيشتر عمرش را صرف تحقيق درباره‌ي تاريخ و فرهنگ تهران كرد و از «تاريخ اجتماعي تهران قديم» و كتاب پنج جلدي «طهران قديم» به‌عنوان مهم‌ترين آثار او نام برد.

كتاب پنج جلدي «طهران قديم» نوشته‌ي جعفر شهري از مهم‌ترين منابع مطالعه درباره‌ي زندگي مردم تهران در گذشته است كه اطلاعات مفيدي، بخصوص درباره‌ي مشاغل و حرفه‌ها، خيابان‌ها و حدود شهري تهران،‌ بازارها‌، قهوه‌خانه‌ها عمارت‌هاي شاهي‌، آداب و رسوم و ... در تهران قديم دارد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین