جواد جهانگیرزاده، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بر مبنای پیشینه جانکری به سخنانش امیدوار است اما ارزیابی نهایی را به بررسی عمل او میسپارد. او معتقد است سناتور 70ساله آمریکایی برای موفقیت در روابط خارجی خود باید اعتماد جمهوری اسلامی ایران را جلب کند و دنبال راههای رفته نباشد. او از سقوط دولت مصدق تا کودتای 28مرداد و حوادث ریز و درشتی که در رابطه ایران و آمریکا به وقوع پیوسته را در ذهن ایرانیان زنده میداند که باید از سوی این دیپلمات کهنهکار رفع شود وگرنه او نیز همان سرنوشت پیشینیان را خواهد داشت.
«جانکری» بهعنوان کاندیدای «اوباما» برای تصدی وزارت خارجه در کمیته روابط خارجی سنا سخنانی مطرح کرده که در بردارنده نکات منفی و مثبتی است. او گفته «همه بسیار امیدوارند که میتوان هماکنون در جبهه دیپلماتیک با ایران به یک پیشرفت رسید» تحلیل شما در مورد این موضعگیری چیست؟
برداشت من از حرفهای اولیه آقای جانکری این است که او در تلاش است به یک رهیافت دیپلماتیک در رابطه با جمهوریاسلامی ایران دست پیدا کند. اما موضعگیریهای او در مورد فعالیتهای هستهای ایران پاسخ به فشارهایی است که در هفتههای گذشته در مورد موضعگیریهای او نسبت به جمهوریاسلامی ایران وارد شد. او این اظهارات را مطرح کرد تا دیگران گمان نکنند که دچار یک نوع حرکت نرم در مواجهه با مواضع جمهوریاسلامی ایران شده و جدیت سنتی در مورد ایران را نداشته است.
بالاخره کدام موضعگیری جانکری را میتوان جدی گرفت؟
به نظر من حرف اول در مورد موضوع هستهای ایران را میتوان جدی گرفت اما اگر اظهارات او در مورد مسایل هستهای ایران را جدی بگیریم نشان میدهد که جانکری شناخت زیادی از سیاست هستهای ایران ندارد. جمهوریاسلامی ایران به هیچوجه به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و این سیاست را از نظر اعتقادی و مذهبی نمیپسندد. تاکید و دمیدن مکرر در بوق محکومیت سیاست تسلیحاتی جمهوریاسلامی ایران از سوی مقامات کشورهای غربی نشان میدهد که آنها نسبت به سیاست هستهای ایران شناخت درستی ندارند.
به نظر من موضعگیری هستهای آقای جانکری، پاسخ به فشارهایی است که در هفته گذشته به او در مورد ایران وارد شده است.
در همین جلسه جانکری گفته است: «زمان برای اطمینان از پیروی مسوولانه ایران از قوانین بینالمللی سپری شده است»، موضعگیری شما به عنوان عضو کمیسیون امنیت ملی به این اظهارنظر چیست؟
اینکه آقای کری اظهار کرده زمان برای رسیدن به اطمینان سپری شده اظهارنظر جدیدی نیست. اما او مکانیسمی را برای این کار پیشنهاد کرده «بازدیدهای سرزده» این مکانیسم کسب اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهای جمهوریاسلامی ایران نیز حرف تکراری است. باز گمان میکنم کری برای اینکه به فشارهای وارد شده به خود جواب دهد این موضعگیری را مطرح کرده است. به نظر من جانکری با این نگاه به کابینه اوباما آمده که گره موضوع جمهوریاسلامی ایران در سیاست خارجی آمریکا را باز کند اما این نوع اظهارات را نباید جدی گرفت. علاوه بر اینکه غالب بازرسیهای انجام شده از سایتهای هستهای ایران سرزده بوده است. در پیش گرفتن این سیاست که ایران ثابت کند سیاست هستهای صلحآمیزی دنبال میکند، استفاده از ادبیات سالهای پیشین است که ثمربخش نخواهد بود.
جمهوریاسلامی ایران بیش از این چه کاری میتواند بکند؟
بیش از گذشته کار ویژهای برای رفع ابهامها و اعتمادآفرینی نمیتوان کرد. حتی آژانس انرژی اتمی نیز تلاش میکند در مورد جمهوریاسلامی ایران اتهام و ابهام ایجاد کند. خب در چنین فضایی چه کار میتوان کرد؟ بعد با این حجم تخریب، موضوع نیتسنجی را مطرح میکنند. مشخص است وقتی مفروض در نظر گرفته شده آژانس این است که استفاده از انرژی هستهای ایران برای دستیابی به سلاح هستهای است حتی بازرسیهای سرزده، بدون اطلاع قبلی، همه آزمایشها، گزارشهای جمهوریاسلامی ایران و ... هیچکدام ثمربخش نخواهد بود. خود آژانس نیز با موضوع برخورد سیاسی میکند. اگر ابزارهای بررسی این موضوع، ابزارهای سابق باشد، هیچکس موفق نخواهد بود، چون سیاستهای در پیش گرفته شده برای فعالیت هستهای جمهوریاسلامی ایران، مسیرهای متوقف شده است. اگر آقای کری نیز رفتارهای پیشینیان را در پیش بگیرد، هیچ امیدی از انتصاب او به سمت وزارت خارجه آمریکا نمیتوان داشت.
اما شما در بخش قبلی مصاحبه به ابراز امیدواری او به پیشرفت دیپلماتیک رابطه با ایران خوشبین بودید، همینطور موضعگیری در قبال مسایل هستهای او را پاسخ به فشارها دانستید؟
برای هر وزیر خارجهای در آمریکا آرزوی بسیار بلندی است که در موضوع هستهای ایران در مواجهه با ساختار قدرت در آمریکا تغییراتی ایجاد کند. اما این موضوع بسیار پیچیده و فشارآفرین است. برخی وقتها این موضعگیریها به نظر جدید است اما با یک تحلیل محتوا میبینیم که تکرار مواضع قبلی است و کیفیت واژگان از دوره «کاندولیزا رایس»، تغییر چندانی نکرده است. با توجه به رفتاری که آقای جانکری تا به حال داشته، نیات و حرفهای فعلی او میتوان احتمال داد که او رفتار متفاوتی در مواجهه با جمهوریاسلامی ایران در پیش بگیرد.
جانکری گزینه دولتی است که در مواجهه با ایران سیاست «همه گزینهها روی میز است» را اتخاذ کرده بود ...
به نظر من گزینه جنگ واقعی نبود.
یعنی شما معتقدید که ما میتوانستیم در مواجهه با این سیاست اوباما، منتظر اتخاذ سیاستهای مثبتی هم باشیم؟
چرا نمیتوانستیم. اما باید دید که آمریکاییها چقدر در رفتارشان صادق هستند. الان بیماران سرطانی در کشور ما با مشکل خرید دارو مواجهند، دستکم آمریکاییها میتوانستند در مورد مسایل انسانی با ما صادق باشند. آنها میدانند که با ایجاد فشار فراوان به مردم نمیتوانند امتیازی از جمهوریاسلامی ایران بگیرند. تجربه تاریخی نامناسب ایرانیان از آمریکاییها از سقوط دولت محمدمصدق تا کودتا، کاپیتولاسیون، آمریکایی کردن کشور، فشارهای بینالمللی و منطقهای و ... وجود دارد و الان حتی به جان بیماران ما رحم نمیکنند. در این صورت بروز یک اتفاق در رابطه ایران و آمریکا ناشدنی است همانطور که تحلیل رهبر معظم این بود که از درون ایجاد رابطه با آمریکا خیری نمیبینیم.
اما در جلسه سنای آمریکا گفته شده که آمریکا به سیاست دو مسیر یا همان تحریم و مذاکره پایبند است؟
این سیاست دومنظوره را زمانی میتوان باور کرد که از سوی آمریکا برای ایران اعتماد ایجاد شود، باید ببینیم در آینده چه اتفاقی رخ میدهد.
آیا آمریکا اعتماد جمهوریاسلامی ایران را جلب میکند؟ بعد از این مرحله میتوان در این مورد صحبت کرد که آیا تحولی در روابط ایران و آمریکا رخ میدهد یا نه؟ این گره اصلی است.
صهیونیستها نمیگذارند آمریکاییها به تحلیل درستی از شرایط برسند. اینکه آمریکا میگوید «همه گزینهها در مورد ایران روی میز است» در تغییر رفتار ایران تاثیری ندارد، جمهوریاسلامی ایران تمام دندانهای آمریکا در منطقه را شمرده است، در فاصله چند کیلومتری مرزهای جمهوریاسلامی ایران، منافع آمریکاییها قرار دارد و اگر تعرضی از سوی آمریکاییها صورت گیرد، حتما یک طرفه نخواهد بود و کنش سهمگینی ایجاد میکند.
اگر قرار است آقای جانکری تخم طلایی بگذارند، باید بتواند نگاه یکطرفه آمریکاییها را عوض کند و به جای ایجاد اعتماد از جانب جمهوریاسلامی ایران به ایجاد اعتماد برای جمهوریاسلامی ایران بپردازد.
واقعا چقدر بعضی ها خودبزرگ بینی دارند