فرانسوا کنه (Francois Quesnay) یکی از ممتازترین شخصیتهای تاریخ اندیشه اقتصادی است. از اسمش معلوم است که در یک روستای کوچک و زیبا نزدیک ورسای فرانسه متولد شده است. از فامیلیاش اما چیز خاصی معلوم نیست. حرف بدی هم نیست و ربطی به آن حشره مزاحم ندارد.
برای تلفظ فامیلیاش به صورتی نزدیک به لهجه فرانسوی ابتدا باید لبها را غنچه کرد انگار که میخواهید بگویید «او» بعدش اما باید در همان حالت بگویید «ایی»!
فرانسوا آدم خیلی معمولیای بود و در پنجم یا ششم ژوئن 1694در یک خانواده کشاورز معمولی به دنیا آمد. مثل همه بچههای روستا ظاهری کاملا معمولی داشت و تا سن یازده سالگی خواندن و نوشتن بلد نبود. در سیزده سالگی هم پدرش را از دست داد. اما با این حال در هفده سالگی دوست داشت جراح شود! و جراحی را به صورت تجربی با قورباغههای رودخانه روستایشان شروع کرد و فعالیت خود را با پشتکار ادامه داد تا اینکه در جراحی برای خودش شهرتی به دست آورد.
او آنقدر برای خودش شهرت به دست آورد که افراد اصیلی از طبقه اعیان فرانسه برای جراحی به نزد او میرفتند. تا اینکه توانست با حمایت مادام دوپومپادور، محبوبه لویی پانزدهم در کاخ سلطنتی ورسای اقامت کند و پزشک مخصوص مادام شود. در مورد نحوه راهیابی او به کاخ هم حرف و حدیثهای زیادی است که ما در اینجا به آنها نمیپردازیم چون بحثمان مهمتر و جدیتر از این حرفها است.
کنه علاوه بر مادام دوپومپادور، با چند تن از روشنفکران پیشروی عصر روشنگری نیز روابط نزدیکی برقرار کرد و آرام آرام به مسائل اقتصادی علاقهمند شد. اگر به صورت مستمر در زنگ شیرین اقتصاد حضور داشتهاید دستگیرتان شده است که پزشکان آن زمان غالبا به مسائل اقتصادی علاقهمند میشدهاند و نهایتا هم جزو اندیشمندان اقتصادی به حساب میآمدند. اینکه در آن زمان چرا همچون اتفاقی میافتاده است جای تحقیق و پژوهش عمیقتر دارد. به هرحال فرانسوا کنه هم یکی از همانها بود که حتی به کنفسیوس اروپا نیز ملقب شده است. حال آنکه کنفسیوس نه جراح بود و نه اقتصاددان. حتی قیافهاش هم ذرهای به کنه شباهت نداشته است.
باری، فرانسوا کنه از آن اقتصاددانهایی است که دانشجویان و حتی استادان اقتصاد کتابهای او را کمتر خواندهاند. استدلالهای او آنقدر سخت و محاسبات او آنقدر پیچیده و اصطلاحات او آنقدر فلسفی است که کسی زحمت چنین کار بیهودهای را به خود نمیدهد. آنچه اغلب دانشجویان اقتصاد از او میدانند، نمودار خرچنگ قورباغه و پیچیده او به نام «تابلوی اقتصادی» است که یک نوع جدول بود که جریان کالاها و درآمدها را در اقتصاد نمایش میداد. این جدول اگر چه شبیه مدل ابتدایی ریچارد کانتیون بود اما جزئیات بیشتری را نشان میداد و کنه به وسیله آن ادعا کرده بود که تنها کشاورزی است که تولید خالص مثبت ایجاد میکند و صنعت فعالیتی بیفایده است.
البته چند سالی بعد از همین نظریات کنه انقلاب صنعتی شروع شد! اما به هرحال این مساله دلیل نمیشد که اندیشمندان اقتصادی براساس نظریات او مکتب اقتصادی جدیدی به عنوان مکتب طبیعیون یا فیزیوکراسی به وجود نیاورند. فیزیوکراسی که به مدت یک دهه در افکار عمومی طرفدار داشت از دو بخش فیزیو و کراسی تشکیل شده است. فیزیو یعنی عوامل طبیعی و کراسی هم یعنی حکومت و هر دوتایش با هم یعنی حکومت عوامل طبیعی و خود این هم یعنی اینکه زمین و منابع طبیعی اساس ثروت یک کشور را تشکیل میدهند و برای اینکه اقتصاد پیشرفت کند باید به منابع طبیعی توجه کرد.
اگر راستش را بخواهید فرانسوا كنه چندان علاقهای به اقتصاد نداشت بلكه به قول خودش آن را وسيلهاي براي بهتر شدن اوضاع فرانسه میدانست تا به این وسیله بتواند با انگلستان كه در آن زمان انقلاب کشاورزی را پشت سر گذاشته بود رقابت کند. واژه بهرهوری برای نخستین بار بهوسیله فرانسوا به کار برده شد. او اقتدار دولت را منوط به افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی میدانست و معتقد بود که نظام مالیاتی فرانسه زارعان را بیچاره کرده است و باید اصلاح شود.
بزرگترین مانع را هم محدودیتهای مرکانتیلیستی میدانست که باعث شده بود تا امتیازات ویژهای به صنعتگران اختصاص پیدا کند و این وسط کشاورزان ضرر کنند. و نهایتا توانست نظریات خودش را به کرسی بنشاند. گو اینکه بعدها در انقلاب صنعتی عدهای دیگر عقاید فیزیوکراسی را بزرگترین مانع خود میدانستند و آنها هم به نوبه خود توانستند نظریات کنه را از کرسی پایین بیاورند و نظریات خودشان را به کرسی بنشانند.
کنه نخستین فعالیتهای اندیشمندانه اقتصادی خود را در شصت سالگی آغاز کرده بود و برای دائرهالمعارف دیدرو مقالاتی مینوشت که البته به دلیل غیر مجاز بودن این موسسه، مقالاتش بعدا چاپ شدند. 1756 اولین آنها به نام «زارعان» منتشر شد، سال 1763 «فلسفه روستایی» را منتشر کرد و آن یکی مقالهاش به نام «غلات، مردمان، مالیاتها و بهره پول» بعد از مرگش منتشر شد. بعد از علاقهمندیهای اقتصاد کشاورزی، آقای دکتر کنه سالهای اواخر عمر خود را به تحصیل در هندسه گذراند و سرانجام در دسامبر 1774 در همان نزدیکی ورسای درگذشت.
با کمی اغماض و حسن نیت میتوانیم فرانسوا کنه را به عنوان بنیانگذار حسابداری مدرن و یک محقق اقتصادسنجی بشناسیم. بعضیها جدول او را اساسی برای مدلسازی کمی اقتصادی میشمارند. بعضیهای دیگر اما به حاشیههای عجیب و غریب و نحوه استدلالهای او توجه کردهاند. اقتصاددانهای محافظهکار او را به خاطر پیشنهادش در مورد سیاست لسه فر (نقش آزاد نیروهای بازار) قابل تحسین میدانند.
اقتصاددانهای لیبرال شکل نگاه او به رشد و افول اقتصادی را جالب توجه میدانند. جوزف شومپتر او را یکی از غولهای علم اقتصادمیداند. اسمیت او را به خاطر تفکیک طبقات مولد و غیرمولد تحسین میکند و مارکس هم توجه او به مازاد اقتصادی را دوست داشته است. و همه اینها به این دلیل بوده است که او حرفهایش را خیلی پیچیده و سخت میزده است و احتمالا هیچکدام از اینهایی که نام بردیم به درستی متوجه منظور او نشدهاند.