شرابِ زهرآلوده به جام و
شمشیرِ بهزهر آبدیده
در کفِ دشمن.
همه چیزی
از پیش
روشن است و حسابشده
و پرده
در لحظهی معلوم
فرو خواهد افتاد.
فرارو- محمد نوین؛ همه چیز را آرایش دکور و چینش صحنه به نمایش میگذاشت. مردم، نامزدهای ریاست جمهوری، رئیسجمهور آینده و صدا وسیما.
بعد از محمود احمدی نژاد که برخی او را به مقام شامخ معجزه هزاره سوم رساندند؛ و بزرگی و فخری که معجزه هزاره سوم بر اینان فروخت، گویا برادر ضرغامی به این نتیجه رسیده است که باید گربه را دم حجله کشت!
از این رو یا کارشناسان را رک و راست گفته است طرحی در ریزند که موقعیتی کمیک فراهم آورد تا معجزهای دیگر رخ ننماید، یا به عمد عدهای را از کوچه و خیابان گرد آورده است تا در لباس کارشناس با ساقی به هم تازند و بنیاد رئیس جمهور یازدهم را از همین ابتدا براندازند.
جناب ضرغامی باید توجیه شوند که چه مقامی را اشغال کردهاند و جایگاه ایشان چیست؟ ایشان حق ندارد که با یک شهروند معمولی هم بدون اطلاع قبلی! این کار را بکند، چه رسد به رئیس جمهور آینده. اما ما را چه به توجیه جناب ضرغامی که ایشان مدتهاست به راه خویش می رود.
سبب نمایشی که صدا و سیما با این چینش به صحنه آورد و علت ترتیب این مناظره که بیشتر به مسابقه شبیه بود، به نظر می رسد 'تقدسزدایی' از رئیس جمهور آینده باشد. حال عمد و غیر عمدش را نمیدانم!
رئیس جمهوری را که صدا وسیما در این سطح میتواند به چالش بکشد و به بازی بگیرد، چقدر میتوان جدی گرفت؟! رئیس جمهوری را که بتوان بر او این همه 'حد' گذاشت، دیگر معنی گلیم و پا و مفاهیم از این دست را به خوبی میفهمد.
مردم در قسمت اول این نمایش گیج کننده و عبوس هیچ سر در نیاوردند، چه کسی چه برنامه ای برای مشکلات اقتصادی دارد و چه کسی از اقتصاد، به چه مایه فهم میکند و در قسمت دوم، این قهقهه بود که به هوا می رفت.
در قسمت اول رئیس جمهور آینده که میان هشت کاندیدا نهان بود، ارادهای نداشت و باید گردن مینهاد به اراده صداوسیما، دستپاچه و بریده بریده و کلی از برنامههای اقتصادیاش میگفت و برنامه اقتصادی دیگری را به نقد میکشید. در قسمت دوم حتی از این هم بسی کمتر اختیار داشت، چرا که باید تنها به آره یا نه ای اکتفا میکرد.
با ورود رئیس جمهور یازدهم به بازی صدا و سیما همه چیزی به غایت کمال می رسید و آقای رئیس جمهور در دامی گرفتار میآمد که از سویی تراژیک بود و از سوی دیگر کمیک.
تصاویر اوج این تست روان-اقتصاد سنجی بود. اگر به جای آن مجسمهای که کنار مجری نشسته بود یک روانکاو فرویدی هم میآورند که بعد از هر پاسخ روان کاندیداها را میسنجید دیگر نور علی نور بود!
هر هشت نامزد ریاست جمهوری هم گویا دست صدا و سیما را خوانده و راز ترتیب این بازی را بو کشیده بودند، چرا که هر هشت تن به نحوی که فراخور حال و موقعیتشان بود اعتراضی نشان دادند، یکی به داد و یکی به پوزخند و دیگری به غلط خواندن پرسش ها...
رئیس جمهور آینده را در موقعیتی قرار دادن که بتوان بر آن خندید، جز معنی کشتن گربه دم حجله و 'تقدسزدایی' چه معنایی می تواند داشته باشد؟!
صدا و سیما با برگزاری شبه مناظره خود تنها یک کار کرد؛ تحقیر ملت. حال باید دید رئیس جمهور آینده در برابر تحقیر ملت چه واکنشی خواهد داشت؟
پی نوشت:
کاش در این نمایش به جای مرتضی حیدری، مرحوم نوذری حضور میداشت یا شاید عادل فردوسی پور هم گزینه خوبی بود!
مطلب کاملا خوبی بود .
علت خنده دار شدن برنامه را ،تا حدودی ساختار و فرمی که طراحی شده بود می دونم اما باید قبول کرد ،هیچکدام از افراد چون پیش از نامزد شدن فعالیت های حزبی نداشته اند ؛پاسخ های خوبی نمیتوانستند دهند.
به نظرم اشکال اصلی برگزاری مناظره هشت نفره بود.
بین هشت نفر با هیچ روشی نمی توان مناظره مطلوب برگزار کرد.