این یادداشت را آقای اصغر مصاحب نیا ،دانش آموخته جامعه شناسی ارسال نمودهاند
در نگارش این مطلب روی سخنم با دو گروه است: نخست آنها که همواره خود را مدعی العموم دانسته و بی هیچ مستندی زبان دیگران می شوند و دوم : نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی!
این روزها معرفی اعضای کابینه یازدهم و گمانه زنی ها، سهم خواهی ها، فشارها و خط و نشان ها در این خصوص نقل محفل اکثر مجالس حتی شب نشینی های عامیانه است. پس از اتفاق فرخنده 24 خرداد که موجب شد نومیدی، رخوت، عدم اعتماد و از دست رفتن سرمایه اجتماعی از جامعه رخت بربندد و بذر امید به تدبیر در میان جامعه پراکنده شود؛ مرور برخی حرکات، دست به قلم بردن ها، خط و نشان کشیدن ها براستی جای تأمل دارد.
بی گمان سرمایه اجتماعی به نوعی خمیرمایه جامعه تلقی می شود تا آنجا که شعار محوری نظام ما در انتخابات پیوسته سخن حضرت امام (ره) بوده و هست که "میزان رأی ملت است" و این خود مصداق این ادعاست. در واقع سرمایه اجتماعی دارای سه بعد آگاهی افراد از امور عمومی، اعتماد به دیگران و مشارکت مدنی است که شاید بعد سوم به نوعی خود نتیجه اعتماد باشد. ارتباطات و افزایش اعتماد را می توان مرکز ثقل سرمایه اجتماعی دانست.
یقینا توجه به جامعه و حوزه عمومی امری است که نتایج خود را در طول زمان نشان می دهد. همانگونه که در انتخابات اخیر سرمایه اجتماعی طیف تندرو تا حداقل یعنی 4 میلیون رای تنزل یافت. اما از آنجایی که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه اقتصادی زاینده و مولد است در سوی دیگر -گفتمان اعتدال- پیروزی قاطع و غیر قابل پیش بینی را رقم زد. و این خود بیانگر سهم اصلاحات و اعتدال از سرمایه اجتماعی است که البته به سادگی حاصل نشد.
اما پس از برگزاری انتخابات و پیروزی این گفتمان و در حالی که رئیس جمهور منتخب آماده معرفی اعضاء کابینه می شود و در حالی که اصلاح طلبان به صراحت از عدم سهم خواهی سخن به میان آوردند، جمعیت اندکی که پاسخ محکمی از مردم گرفته بودند، بی محابا شروع به خط و نشان کشیدن و گریبان چاک دادن کردند که وامصیبتا و وااسفا که نظام از دست رفت، اسلام نابود شد و فلان و بهمان...
در ابتدا شاید این گونه به نظر می آمد کسانی که پیوسته رقبا را متهم به کم طاقتی در مقابل باخت می کردند و همیشه تنها فحاشی و مرگ بر فلان و بهمان گفتن را مصداق پاسخ مردم می دانستند، این بار از فرط پاسخ کوبنده گیج و در نتیجه بیخود از خود شده با این آب به آسمان پاشیدن ها قصد کم رنگ کردن این باخت سنگین را دارند.
اما با ادامه این ماجرا کار به جایی رسید که برخی برای حضور شخصیتهای سیاسی و برجسته کشور در مراسم تحلیف تعیین تکلیف نموده و در آخرین اقدام کسانی که داعیه قلم دارند و به القابی هم در حوزه رسانه و قلم ملقب شده اند، بسان تعیین تکلیف برای شورای نگهبان در جریان اعلام صلاحیت ها یا بهتر بگوییم رد صلاحیت ها، این بار مخاطب خود را نمایندگان مجلس قرار داده و برای ایشان با همان رویه تعیین تکلیف می کند که رئیس جمهور منتخب با برخی تعارف دارند و شما ایشان را کمک کنید.
جالب اینکه ایشان تا کنون حتی یکبار خود را در معرض انتخاب همین مردم قرار نداده تا معلوم شود چه تعداد از این مردم این حق را به وی داده اند که به جای آنها تصمیم بگیرد.
فارغ از اینکه این عادت همیشگی بر هیچکس پوشیده نیست که مشارالیه پیوسته خود را زبان دیگران و خاصه مردم می داند، باید گفت که اتفاقا یکی از معیارهای ملت اعتماد به مردی بود که با کلید تدبیر و امید و با شعار اعتدال به میدان آمد و اینگونه خود را در معرض انتخاب قرار داد که: "چهل سال است که با سخنرانی و مصاحبه و میز خطابه با شما سخن گفتهام؛ اما هیچگاه شما را فریب ندادهام؛ خلاف عقیدهام سخن نگفتهام و در معاملات کثیف سیاسی و اقتصادی وارد نشدهام"
مردم به این باور دارند و لذا انتخاب های وی را هم می پذیرند چرا که در غیر این صورت، یا باید رأی مردم را نادیده گرفت یا سخنان رئیس جمهور منتخب را !
این تفکر بر آن است تا با توجه به اینکه سرمایه اجتماعی خود را از دست رفته می داند، با خدشه وارد نمودن به اعتماد و سرمایه اجتماعی که از درون گفتمان اعتدال آمد و امروز آن را می توان یکی از سرمایه های غنی کشور و نظام دانست، در مقابل انتخاب وزرا همانند گذشته با استراتژی تخریب و خشونت چه در عرصه رسانه و چه با عناوین دیگر در سایر عرصه ها موجبات تگناهایی را فراهم آورده تا اعتماد مردم نسبت به منتخب خود از دست برود. حال آنکه وظیفه خطیر مسئولین اعم از مسئولین قوه قضائیه و مقننه آن است تا با همراهی و صداقت در مقابل این اعتماد، زمینه افزایش سرمایه اجتماعی و در نتیجه توسعه اجتماعی را فراهم سازند.
و تنها برای کسی یا کسانی که پیوسته در توهم سخنگویی مردم هستند این ابیات حافظ را می آورم که حماسه 24 خرداد را فراموش نکنیم و سخن کوتاه:
ساقی بیا! که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز در گرفت
آن شمعِ سرگرفته، دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده، جوانی ز سر گرفت
آن عشوه داد عشق، که مُفتی زِ ره برفت
وآن لطف کرد دوست، که دشمن حَذَر گرفت
زنهار از آن عبارتِ شیرینِ دلفریب
گویی که پستهی تو سخن در شکر گرفت
بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسیٰ دمی، خدا بفرستاد و برگرفت
هر سرو قد که بر مَه و خُور، جلوه میفروخت
چون تو درآمدی، پی کاری دگر گرفت
زین قصه هفت گنبدِ افلاک پرصَداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت
حافظ تو این سخن ز که آموختی؟ که بخت
تَعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفتاما دلنوشته ای دارم برای نمایندگان ملت شریف ایران در مجلس شورای اسلامیبی شک این نکته عیان است که همانها که در بیست و چهار خرداد نود و دو به تفکر اعتدال پاسخ آری دادند؛ کمتر از دو سال قبل، شما را به عنوان منتخب خود برگزیده و نزدیک به دو سال بعد هم حتما در آزمونی دیگر سربلند خواهند بود. اینکه مردم ایران در هر زمان بهترین پاسخ ها را به مسئولان و صاحبان قدرت و سیاست داده اند بر کسی پوشیده نیست.
این نه خط و نشان که یادآوری است از دو جهت؛ نخست اینکه شما سوگند خورده اید که مدافع حقوق موکلین خود باشید، متعهدید که فارغ از خطاب و عتاب های سیاسی، خواست موکلین خود را محور قرار داده و به حقوق ایشان پایبند باشید. انتخابات 24 خرداد نشان داد که امروز خواست مردم از شما چیست! فی الواقع باید اذعان داشت که تردیدی در همراهی با دولت تدبیر و امید و منتخب مردم به عنوان رئیس جمهور نیست. کافی است نگاهی به آمار حوزه انتخابیه خود کنید تا خواست موکلین خود را به وضوح دریابید.
دیگر اینکه پس از ادعاهای پوشیده و آشکار دولت نهم و دهم بر سنگ اندازی مجلس و معرفی این قوه تاثیر گذار در کشور به عنوان مانع حرکت دولت، شما می توانید با همراهی خود با دولت جدید علاوه بر پاسخ محکم به این ادعا، در آبیاری نهال امید سر برآورده در کشور، به خود ببالید که بی شک این حرکت هرگز از لوح دل و جان نرود.
فضای داخلی كشور و انتخابات اخیر نشان داد توجه به اعتدال و پرهیز از افراط و تندروی، اعتماد مردم را در پی خواهد داشت. نمایندگان مجلس، مسئولین قوه قضا و دیگرانی که در کشور مدیریت بخش های مختلف را عهده دارند، خود لزوماً مولد سرمایه اجتماعی نیستند بلكه می بایست به عنوان تقویتكننده ایفای نقش کنند.
فراموش نکنیم با این همراهی می توان آن تعداد از واجدین شرایطی که حاضر به شرکت در انتخابات نشدند را به این سرمایه فعلی افزود و این یعنی تقویت سرمایه اجتماعی !
در اینجا ضامن تداوم این اعتماد و سرمایه اجتماعی احترام به حقوق مردم و منتخب مردم است که اولین آن در حق انتخاب کابینه تجلی می یابد.
نکته ای که لازم می دانم به عنوان یک شهروند ایرانی و امیدوار به آینده سرزمینم بر آن تاکید کنم، توجه به قرار گرفتن در بزنگاهی تاریخی است که بی شک شما نمایندگان بیشترین سهم را در آن خواهید داشت. بر کسی پوشیده نیست که طی یک قرن گذشته پیوسته کشور در معرض این بزنگاه ها قرار گرفته؛ از نهضت مشروطه گرفته تا امروز و انتخابات اخیر؛ اینکه ما در کدام مقطع بهتر عمل نموده و کجا و چرا ضعف داشتیم دراین مقال نمی گنجد اما نکته مهم در این میان نوع روبرو شدن و برخورد ما با این مقاطع تاریخی است.
آنچه در بزنگاه اخیر می تواند خسران در پی داشته باشد عدم توجه به اعتماد و سرمایه اجتماعی است و به بیانی دیگر آنجه جامعه از ما طلب می کند. متاسفانه نگرشی خشک و مدعیِ "فقط من اصلحم و آنکه من می گویم" در این روزها آنچنان در میدان جولان می دهد که بیم آن می رود که این بیش از آنکه در دلها امید بیافرینیم بذر نا امیدی بپاشیم.
نگرشی که هر موفقیتی را از سوی رقبایش شکست خود می داند و بی درنگ در صدد واکنش بر می آید حال آنکه شعار متنخب مردم پیوسته حرکتی فراجناحی بوده و اصولا اعتدال یعنی همین، یعنی بهره مندی از کسان کارآمد، فارغ از افراط و تفریط و البته تفکری که مردم به آن اعتماد کرد.
جان سخن اینکه امروز نگاه مردمی که با نگرش های مختلف تابوی بدبینی را بر زمین زد و باور کرد که خود می تواند انتخاب کند به همراهی شماست. تایید و همراهی شما و رای اعتماد شما به منتخبین پرچمدار اعتدال بهترین حرکت در این بزنگاه تاریخی و برترین هدیه به ملت شریف ایران خواهد بود.