علیاصغر محکی؛ هفته گذشته شورای اسلامی شهر تهران، دوره جدید فعالیت خود را با انتخاب هیات رئیسه آغاز کرد. انتظار میرود در هفته جدید، با انتخاب روسا و اعضای کمیسیونهای تخصصی و نیز شهردار، فرآیند اساسی تقسیم نقش و وظایف در ارکان بالای مدیریت شهری به فرجام رسد و فصل جدیدی در شهرداری تهران رقم بخورد.
از جمله مباحثی که مرتبط با انتخاب شهردار تهران مطرح بوده است، بررسی عملکرد گذشته نامزدهای مطرح، ارزیابی برنامههای آنان و انطباق دادن عملکرد و برنامه با رویکرد آینده مدیریت کلانشهر تهران است.
از این نظر میتوان دستکم دو رویکرد را از یکدیگر تفکیک کرد:
رویکرد نخست؛ که وظایف مدیریت شهری را محدود به توسعه زیرساختهای شهری و بهبود شرایط زیرساختی و کالبدی زیست شهری میداند. هواداران این دیدگاه با اشاره به عقب ماندگیهای زیرساختی، وجود مشکلات دیرپا همچون ترافیک سنگین، آلودگی هوای شهر، دشواریهای دسترسی به خدمات شهری، وجود بافتهای فرسوده نا ایمن را یادآور میشوند و به انتظارات شهروندانی اشاره میکنند که خواستار رفع این مشکلات به عنوان اولویت نخست مدیریت شهری هستند.
رویکرد دوم؛ ضمن اهمیت قایل شدن برای رفع فوری این مشکلات، معتقدند که خاستگاه بروز و تداوم وجود این مشکلات، محدود به ضعف زیرساختها نمیشود و تا زمانی که مبانی مدیریت شهری بر پایه نگاه فرهنگی و اجتماعی به شهر استوار نباشد، غلبه بر این مشکلات بسیار دشوار خواهد بود. استدلال این گروه بر این است که نگاه کالبدی، فنی و مهندسی صرف به شهر، با این اصل مهم در تعارض است که شهر پدیدهای فرهنگی و اجتماعی است و لذا باید در مرکزیت نگاه سیاستگذاران و مدیران شهری، رضایت، اعتماد و مشارکت شهروندان و همچنین تامین نیازهای روحی آنان قرار داشته باشد، در غیر این صورت مدیریت متمرکز دستوری، بالا به پایین، غیر مشارکتی، خطی و کالبدی بر شهر مستولی خواهد بود و حجم فعالیتهای عمرانی و خدماتی هیچگاه نخواهد توانست به سطح کافی از رضامندی، اعتماد، مشارکت و ایجاد تعلق خاطر شهروندان منتهی شود.
زاویه نگاه دوم، حاصل مطالعات پردامنه اندیشمندان انتقاد نگر به مفهوم شهر و مدیریت شهری است. آنان با اشاره به تجربههای جهانی معاصر در عرصه مدیریت شهری، بر ضرورت اتخاذ رویکردی فرهنگی و اجتماعی برای مدیریت شهر پافشاری دارند و بر این باورند که اصلی ترین رسالت مدیران شهر، حفظ و ارتقای سرمایههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی شهر است. آنان همچنین معتقدند که فرآوری، بهبود و ارتقای معرفت، منزلت، ثروت و هویت شهر در گرو نگاه فرهنگی و اجتماعی به شهر است.
این واقعیت که در ترکیب 31 نفر اعضای جدید شورای اسلامی شهر تهران، اکثریت قاطع با نمایندگانی است که پیشینه و رویکرد فرهنگی و اجتماعی دارند، باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود ثمره حضور این ترکیب در راس مدیریت شهری تهران، به تداوم فعالیتها برای نهادینهسازی رویکرد فرهنگی و اجتماعی در مدیریت شهری تهران منتهی شود.
واقعیت امر این است که کلانشهر تهران، میراث دار دورهای طولانی از تسلط مدیریت بر مبنای نگاه کالبدی_ عمرانی بوده و به رغم تلاش سالهای اخیر برای تغییر این نگاه و رویکرد، هنوز زمان زیادی لازم است تا این نگاه در ارکان و اجزای حوزه مدیریت شهری به طور کامل نهادینه شود. بهویژه چنانچه در انتخاب شهردار و مدیران شهری، به نگاه و بینش اجتماعی و فرهنگی آنان توجه نشود و صرفا بر مبنای معیارهای سیاسی و غیر کارشناسی این انتخاب صورت گیرد، بیم آن میرود که حرکت بنیادین شکل گرفته در هشت سال اخیر برای ارتقای جایگاه شهرداری از یک سازمان صرفا خدماتی به سوی یک نهاد اجتماعی و فرهنگی، به ثمر ننشیند و دستخوش تجدیدنظر شود.
بیتردید آنچه اکنون شهر تهران را از بسیاری از کلانشهرهای مشابه جهان متمایز میسازد، اصرار و پایبندی مدیران شهری آن بر تداوم نگاه فرهنگی و اجتماعی است که در قالب محله محوری، ارزیابی ابعاد اجتماعی و فرهنگی اقدامات شهری، رصد مداوم کیفیت زندگی شهروندان، سلامت محوری، آموزش فرهنگ شهروندی، توسعه فضاهای فرهنگی، اجتماعی شهری، توانمندسازی اقشار آسیبپذیر، کارآفرینی، توجه به ورزش همگانی، تفریحات سالم و مانند اینها بازنمود یافته است. امیدواریم همان طور که در اظهارات اخیر اعضای محترم شورای اسلامی شهر تهران تاکید شده است، در گزینش شهردار آینده تهران، به موازات توانایی مدیریتی در پیادهسازی رویکرد فرهنگی و اجتماعی، عملکرد و برنامه جامعه محور و فرهنگ مدار وی نیز مدنظر باشد.
منبع: تهران امروز