در آستانه 13 آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني قرار داريم. طي هفتههاي گذشته در صحنه داخلي بازار بحث درباره حذف يا عدم حذف شعار "مرگ بر آمريكا" داغ بود و اين روزها نيز اين موضوع در محافل مختلف كاملاً مطرح است. در اين زمينه، چند نكته بايد مورد توجه قرار گيرند.
اول آنكه اصل بحث درباره موضوع حذف يا عدم حذف شعار "مرگ بر آمريكا" بعد از آنكه به هر دليل در صحنه سياسي كشور مطرح شد، هم مفيد است و هم لازم. با مطرح شدن نقطه نظرهاي موافق و مخالف در اين زمينه، نسل جديد با اصل موضوع آشنا ميشود و دولتمردان آمريكائي نيز متوجه ميشوند كه جامعه ايران هنوز در برابر عملكردهاي آمريكا موضع دارد و مردم ايران نسبت به اين موضوع حساس هستند.
علاوه بر اين، تضارب آراء همواره مفيد است و هرگز نبايد از مطرح شدن اين قبيل بحثها نگران شد. البته ترديدي نيست كه اقدام سايتي كه بدون هماهنگيهاي لازم و بدون در نظر گرفتن شرايط زماني موضوع حذف شعار "مرگ بر آمريكا" را با انتساب به نظر امام مطرح كرد، قابل توجيه نيست و نوعي امتياز دادن به دشمن در شرايطي است كه هيچ امتيازي را بدون گرفتن امتياز متقابل نبايد داد.
دوم آنكه تضارب آراء و نقد عملكردها و نقطه نظرها، آدابي دارد كه بدون پاي بندي به آنها هيچ اقدامي تحت اين عناوين قابل پذيرش نيست و صرفاً موجب تشنج در جامعه و دور شدن از واقعيت و فراهم ساختن زمينه براي بهرهبرداري دشمنان خواهد شد. حرمت شكني، تهمت زدن، انكار واقعيتها، بداخلاقيها و بددهنيها هرگز نه تنها كمكي به فهم و درك مطالب و رشد فكر و فرهنگ نخواهد كرد بلكه افكار و اذهان را نسبت به مرتكبان اين امور بدبين ميكند و نتيجه عكس ميدهد. اين واقعيت را در 8 سال گذشته و در انتخابات اخير رياست جمهوري تجربه كرده ايم.
بدون ترديد، عملكرد منفي رسانه ملي و بعضي رسانههاي مكتوب و مجازي، در شكست تفكر افراطي و پيروزي تفكر اعتدالي مؤثر بود. زمان فريب دادن افكار عمومي باا بزارهاي رسانهاي سپري شده و تنوع رسانهها اجازه چنين كاري را به هيچكس نميدهد. بنابر اين، همه بايد با رعايت ضوابط و چارچوبهاي اخلاقي، آداب نقد و پاي بندي به صداقت وارد عرضه شوند تا بتوانند به تضارب آراء و رشد فكر و فرهنگ كمك نمايند. متأسفانه در هفتههاي اخير و در مبحث حذف يا عدم حذف شعار "مرگ بر آمريكا" اين اصول و آداب رعايت نشد و به همين دليل، آنچه مطرح شد تضارب آراء و نقد نبود بلكه جدال بيحاصل بود كه مردم به ويژه نسل جديد را نسبت به اصل موضوع با سؤالهاي بيجواب بيشتري مواجه ساخت و مشكلي را براي آنها حل نكرد. صاحبان قلم و اهل نظر قطعاً ميتوانستند با رعايت آداب نقد، اين مبحث را به نتيجهاي قابل قبول برسانند، به سؤالهاي موجود در اذهان جوانان پاسخهاي قانع كننده بدهند و تكليف اين موضوع را براي هميشه روشن كنند.
و سومين نكته اينكه تكليف "شعار مرگ بر آمريكا" را روش دولتمردان آمريكائي در مذاكراتي كه با هيأت ايراني خواهند داشت و از طريق برخوردي كه با واقعيتهاي موجود در روابطشان با ايران خواهند كرد، روشن خواهد نمود. اين، چيزي نيست كه صاحبان قلم و اظهارنظر كنندگان در محافل سياسي يا صفحات روزنامهها و سايتها تكليف آن را مشخص كنند. نظام جمهوري اسلامي نيز هرگز شعار "مرگ بر آمريكا" را يك شعار ابدي ندانسته و شخص امام خميني نيز بارها تأكيد كردند آمريكا اگر از خوي استكباري دست بردارد، جمهوري اسلامي ايران ميتواند در رابطه خود با واشنگتن تجديدنظر نمايد.
امروز نيز نظر مسئولان نظام جمهوري اسلامي همين است و به همين دليل شعار "مرگ بر آمريكا" تا زماني كه دولتمردان آمريكائي در رفتار خود با ايران تجديدنظر نكنند، ادامه خواهد داشت و تنها زماني قابل حذف خواهد بود كه به تشخيص مسئولان نظام جمهوري اسلامي، آمريكا از خوي استكباري دست برداشته باشد و در تعهداتي كه ميسپارد عملاً صداقت نشان دهد.
اكنون كه در آستانه 13 آْبان قرار داريم، گفتارها و رفتارهاي افراد، گروه هاو جناحهاي سياسي نبايد بگونهاي باشد كه ناظران خارجي تصور كنند در نظام جمهوري اسلامي بر سر چگونگي برخورد با آمريكا اختلاف نظر وجود دارد. همه بايد از استمرار شعار "مرگ بر آمريكا" در اين روزها حمايت كنيم بطوري كه يك جمع يا دستگاه و يا جناح خاص اين شعار را اختصاصي خود نداند و مقاومت در برابر زياده خواهيهاي آمريكا مربوط به آحاد مردم ايران دانسته شود. واقعيت هم همين است كه هيچ فرياد، گروه، حزب و جناح و يا دستگاه دولتي در ايران، طرفدار تسليم شدن در برابر زياده خواهيهاي آمريكا نيست و همه خواستار عقب نشيني آمريكا از زياده خواهيها و احقاق حقوق ملت ايران براساس معيار قرآني "لاتظلمون ولاتظلمون" هستند.
دولت يازدهم نيز براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي و چارچوبهاي كلي تعيين شده توسط رهبري به تلاش خود براي حل و فصل مسائل هستهاي و مناقشات و اختلافات با آمريكا ادامه خواهد داد و به خود اجازه نميدهد مرتكب هيچ اقدامي خارج از اين چارچوب و بدون رعايت اصول و ضوابط شود. همه موظفند خطوط قرمز را رعايت كنند و منافع و مصالح كشور و ملت را بر منافع خود و گروه و جناح خود ترجيح بدهند. اين، راه صحيح تأمين حقوق قانوني مردم ايران و وادار ساختن دولتمردان آمريكائي به كنار گذاشتن زياده خواهي و قلدري است.