bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۷۴۱۲

هدف میرحسین موسوی حضور خاتمی است

تاریخ انتشار: ۱۷:۲۳ - ۲۷ آبان ۱۳۸۷
تحرکات اخیر احزاب و تشکل های اصلاح طلب حاکی از آن است که چراغ سبز مهندس میرحسین موسوی به خاتمی مبنی بر خروج او از انزوای سیاسی و اعلام نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری در صورت نیامدن خاتمی، به صورتی جدی و گسترده مورد توجه فعالان سیاسی جناح دوم خرداد همچنین سایر دگراندیشان جامعه سیاسی کشور قرار گرفته است.ضمن آنکه پیش از این نیز سیدمحمد خاتمی خود گفته بود اگر نیایم چهره محبوبی را به مردم معرفی خواهم کرد. 

اخیراً سایت خبری تابناک از پیام مهندس موسوی به خاتمی خبر داده و سخنگوی حزب کارگزاران (حسین مرعشی) اعلام کرده است: «نظر میرحسین موسوی درباره کاندیداتوری در انتخابات نسبت به گذشته که با قاطعیت از عدم حضور در انتخابات ریاست جمهوری سخن می گفت، تغییر کرده است.» به نظر مرعشی، موسوی به این دیدگاه رسیده است که اگر لازم باشد در سرنوشت کشور نقش خواهد داشت. 

به گفته این فعال حزبی، اعلام نامزدی مهندس موسوی در انتخابات پیش رو مشروط و منوط به تصمیم خاتمی درخصوص حضور خود در این عرصه است. این در حالی است که خاتمی نیز پیش از این اعلام کرده بود تلاش های خود را برای حضور مهندس موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم به کار می بندد چرا که به عقیده او، موسوی علاوه بر خوشنامی، هم ظرفیت فوق العاده بالایی در بدنه نظام دارد، هم مورد پسند نخبگان است و هم از اقبال عمومی برخوردار است ضمن آنکه توان و تجربه لازم برای عهده دار شدن مسوولیت ریاست جمهوری را داراست. به نظر می رسد جایگاه محوری خاتمی در سوگیری احزاب و تشکل های اصلاح طلب کشور، به تاملات مثبت آنها در قبال گزینه موسوی دامن زده است. 

در تازه ترین واکنش به نامه یک هفته قبل موسوی به خاتمی مبنی بر اعلام آمادگی برای نامزدی ریاست جمهوری در صورت عدم نامزدی خاتمی محمد عطریانفر (یکی از اعضای ارشد حزب کارگزاران) تاکید کرده است: «میرحسین موسوی شرایط کشور را نسبت به دوره گذشته متفاوت ارزیابی می کند به همین دلیل ناگزیر به شرکت در انتخابات است.» 

تا آنجا که عطریانفر در گفت وگویی با ایلنا شروطی همچون «در اختیار داشتن کانال تلویزیونی» را که موسوی پیشتر برای اعلام نامزدی خود مطرح کرده بود در شرایط فعلی بلاموضوع تلقی کرده و گفته است: «تصور نمی شود هیچ فردی در طرح کاندیداتوری خود بتواند شروطی را اعلام کند و نهادهای مسوول برگزاری هم در جایگاهی باشند که شروط نامزدهای انتخاباتی را بتوانند بپذیرند.» 

چرا که به اعتقاد این فعال سیاسی شرایط کشور به گونه ای است که نگرانی هایی را برای مهندس موسوی پدید آورده است و به همین دلیل در صورت عدم حضور خاتمی، احتمال حضور او در انتخابات آینده وجود دارد. 

همچنین دبیرکل حزب همبستگی (علی اصغر احمدی) در اظهارنظری در این خصوص، از موسوی به عنوان یک ظرفیت مناسب برای نیروهای خط امام و اصلاحات نام برده و گفته است: «شورای هماهنگی اصلاحات با کمک مجمع روحانیون مبارز تلاش می کند در انتخابات ریاست جمهوری به کاندیدایی توانمند و مقبول برای خدمت بهتر و بیشتر به مردم برسد.» 

به تاکید احمدی مهندس موسوی چهره ای شناخته شده است که باید از توانایی ها و ظرفیت های او استفاده کرد. با این وجود برخی دیگر از فعالان سیاسی و حزبی کشور همچون علی تاجرنیا (عضو برجسته جبهه مشارکت) بر این باورند که تنزل دادن صرف مفهوم و پیام نامه اخیر مهندس موسوی به خاتمی به بحث نامزدی او در انتخابات پیش رو به نوعی جفا در حق موسوی است چرا که با توجه به مجموعه شرایط فعلی کشور، تاکید اصلی این نامه بر فعال شدن هرچه بیشتر خاتمی در عرصه سیاسی کشور همچنین نشانه ای از خارج شدن موسوی از انزوا و حاشیه گزینی سیاسی است. 

تاجرنیا در گفت وگو با «سرمایه» تصریح می کند: «نامه اخیر مهندس موسوی اساساً بیش از آنکه حاکی از تمایل ایشان به اعلام نامزدی و حضور در انتخابات ریاست جمهوری باشد، در راستای ترغیب خاتمی برای اعلام نامزدی در این عرصه است ضمن آنکه حامل این پیام نیز است که اردوگاه اصلاح طلبان در هر شرایطی از پتانسیل بالایی برای جایگزینی نامزد انتخاباتی خود برخوردار است.» 

تاجرنیا در عین حال تاکید می کند: «در هر حال در هر شرایطی شرط در اختیار داشتن یک کانال تلویزیونی که از سوی موسوی به عنوان یکی دیگر از شرایط او برای اعلام نامزدی در انتخابات مطرح شده است نباید نادیده گرفته شود زیرا هم اکنون برای تمام اصلاح طلبان تفاوت برخورداری از رسانه و عدم برخورداری از آن کاملاً آشکار شده است بنابراین موانع جریان اصلاحات به طور اعم و نداشتن رسانه به طور اخص باید از هم اکنون به طور جدی مورد تامل فعالان این جریان قرار گیرد تا از طرفی نقطه نظرات این جریان برای افکار عمومی کاملاً آشکار باشد و از شکل گیری مطالبات غیر واقعی در این عرصه جلوگیری شود. از سوی دیگر نیز برخورداری از ابزارهای رسانه ای به طور طبیعی فشارهای احتمالی بر این جریان را کاهش می دهد.» 

این فعال حزبی در مجموع مهندس موسوی را به عنوان یکی از پتانسیل های برجسته و محوری جریان دگراندیش می داند: «نام مهندس موسوی در تمامی ادوار انتخابات ریاست جمهوری گذشته همواره مطرح بوده و این امر حاکی از آن است که از مجموع سابقه مدیریتی ایشان خاطره خوبی در اذهان وجود دارد.» 

با این وجود به رغم محبوبیت نسبی بالای مهندس موسوی در عرصه عمومی همچنین نزد فعالان جامعه سیاسی کشور، برخی چهره های حاضر در این جامعه، دوری او از سازوکارهای حاصل از ساختارهای واقعاً موجود در فضای سیاسی کشور همچنین رویکرد اقتصادی او در سال های جنگ را متناسب با شرایط فعلی جامعه نمی دانند. 

مرتضی الویری (شهردار اسبق تهران) با چنین رویکردی است که می گوید: «میرحسین موسوی مخالف سرمایه گذاری خارجی، دریافت اعتبارات خارجی و نیز مخالف خصوصی سازی بود و از اقتصاد دولتی و دخالت دولت در حوزه های تولید و توزیع همواره دفاع می کرد.» 

در چنین شرایطی این پرسش مطرح می شود که مهندس موسوی به عنوان نخست وزیری که در طول هشت سال جنگ ایران و عراق تنگناهای اقتصادی را به نحو قابل قبولی هدایت و مدیریت کرد آیا در شرایط فعلی در وضعیت اقتصادی نامناسب تری در مقایسه با زمان جنگ قرار خواهد گرفت؟ علاوه بر این به طور منطقی دلیلی بر عدم تغییر رویکردهای اقتصادی مهندس موسوی در طول بیش از دو دهه (پیش فرضی که الویری قطعی تلقی کرده است) مشاهده نمی شود. در عین حال که اجرای سازوکارهای کوپنی در طول جنگ دلیلی بر حمایت قطعی موسوی از اقتصاد دولتی و مخالفت او با سرمایه گذاری های خارجی نمی تواند تلقی شود زیرا بدیهی است آنچه به عنوان اقتصاد دولتی یا سوسیالیستی نامیده می شود خیلی فراتر از پدیده کوپنیسم است. 

ضمن آنکه اجرای چنین اقتصادی از سوی موسوی در شرایط غیرطبیعی جنگ حاکی از پتانسیل بالای مدیریتی او و نه حاکی از حمایت صرف او از چنین اقتصادی است. از سوی دیگر نیز موسوی دو دهه پایان نخست وزیری خود را صرفاً به حاشیه گزینی در گالری های نقاشی صرف نکرده است بلکه در مجمع تشخیص مصلحت نظام با اساسی ترین مسائل سیاسی کشور درگیر بوده است. 
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین