ساعت دو بامداد به شما حمله شده. احمد از قلعه اعراب به شما حمله کرده
است. مقدار زیادی طلا دزدیده و 80درصد دهکدهتان را ویران کرده است.
لحظهبهلحظه خشمتان بیشتر میشود. یک عرب طلاهایی را که برای ارتقای
ساختمانهایتان به زحمت ذخیره کرده بودید، دزدیده است؛ آنهم وقتی شما در
خواب بودهاید. تنها چیزی که دلتان را خنک میکند، یک انتقام سخت است. فردا
شب بیدار میمانید و منتظرید تا احمد دهکدهاش را برای استراحت رها کند.
سربازانتان را آماده میکنید. غول و بربر و کماندار، همراه با چند جادوگر
لشکر شماست. دکمه قرمزرنگ انتقام را لمس میکنید. وارد دهکده احمد میشوید و
حمله. طلاها را پس میگیرید و دهکدهاش را نابود میکنید. بعد هم فیلم
حملهتان را با دوستانتان به اشتراک میگذارید و بالایش مینویسید: «انتقام
از یک عرب!»
در دوم آگوست سال 2012، شرکت بازیسازی فنلاندی «سوپرسل» بازی استراتژیک
«برخورد قبیلهها» (clash of clans) را برای سیستمعامل مخصوص محصولات شرکت
اپل (ios) روانه فروشگاه این شرکت کرد. طولی نکشید که این بازی در
رتبههای نخست فهرست نرمافزارها و بازیهای اپل قرار گرفت و تا چندین ماه
در صدر رتبهبندی نرمافزارهای این شرکت باقی ماند. هماکنون نیز این بازی
در رتبه سوم بخش بیشترین خرید و دانلود در فروشگاه اپل قرار دارد.
رایگانبودن این نرمافزار موجب شد این بازی در بیشتر نقاط جهان از جمله
ایران طرفداران بسیاری پیدا کند. هماکنون این بازی به زبانهای انگلیسی،
آلمانی، ایتالیایی، ترکی، هلندی، اسپانیایی، نروژی، ژاپنی، فرانسوی و
پرتغالی ترجمه شده است. «برخورد قبیلهها» در روز سیام سپتامبر 2013 با
موفقیت برای سیستمعامل اندروید هم عرضه شد تا طرفداران و کاربران بیشتری
را به خود جلب کند. این بازی که به صورت آنلاین انجام میشود، کوشش برای
کنترل یک دهکده و منابع است که مورد هجوم دیگران قرار میگیرد.
«باحاله. معتادکننده س واقعا. خیلی هم سخت نیست چون یواشیواش رشد
میکنی.» پدرام که دانشجوی سینما است، اینها را میگوید. او از ابتدای
ارایه بازی تا به حال در آن عضویت داشته و اکنون یک قبیله را رهبری میکند.
پدرام در مورد شیوه بازیکردن میگوید: «مثل خیلی از بازیهای استراتژیک،
یک زمین در اختیار شما قرار میگیره. ساختمانی رو دارید به اسم تالار شهر.
این ساختمان با سطح یک در اختیار شما قرار میگیره. سهمنبع در اختیار
دارید؛ طلا، کیمیا (الکسیر) و کیمیای سیاه (دارک الکسیر).
هر کدام از این
منابع صندوق ذخیرهسازی و معدن دارند. باید معدن طلا بسازید و بعد هم ذخیره
کنید.» او میگوید: «یواشیواش دهکده خودتون رو با سلیقه خودتون میچینید.
خمپارهانداز، برج ساحر، توپ، دفاع هوایی، برج کماندار و چند نوع
جنگافزار دیگه مخصوص دفاع از قلعه شماست. باید با طلا اونها رو بخرید و
بسازید و ارتقا بدید. اگر قلعتون رو خوب نچینید یا وسیلههاتون برای دفاع
خوب نباشه، تو حملههایی که بهتون میشه شکست میخورین و منابعتون غارت
میشه.»
پدرام سپس با هیجان بیشتر در مورد حمله میگوید: «شما هم میتونید
به دهکدههای دیگه حمله کنین. باید با الکسیر یا همون کیمیا سرباز بسازین و
به دهکدههای دیگه حمله کنید. اگر به کسی حمله نکنید بقیه به شما حمله
میکنند و نمیتونید دهکدتون رو رشد بدید. این حملهکردنها و دفاعکردنها
از منابعی که با صبر بهدست آوردین خیلی هیجانانگیزه و شمارو پای بازی
نگه میداره. بهخصوص که تو حملهها بتونید حسابی از منابع کاربرهای
کشورهای دیگه غارت کنید.»
«مرگ بر این، مرگ بر آن، مرگ بر...» اینها سادهترین توهینهایی است که در
قسمت گفتوگوی بازی مشاهده میشود. در سمت چپ صفحه بازی قسمتی برای
گفتوگو با دیگر کاربران بازی وجود دارد. این قسمت برای ملحقشدن به
قبیلهها طراحی شده است. بعد از اینکه تالار اصلی شهر را پیشرفت دادید،
میتوانید به گروه یا قبیله ملحق شوید. هر قبیله میتواند 50 عضو داشته
باشد. یک رهبر قبیله دلخواه خود را میسازد و برایش اسم و نشان انتخاب
میکند. سپس در قسمت گفتوگو تبلیغ میکند تا بتواند عضو بگیرد و قبیلهاش
را قوی کند.
ایرانیان حاضر در بازی نیز که تعدادشان هم زیاد است، قبیلههای زیادی را
با نام و نشانهای مختلف طراحی کردهاند و با یکدیگر متحد شدهاند. رهام که
دانشآموز سوم دبیرستان است، در 9 ماه گذشته این بازی را انجام میدهد. او
در اینباره میگوید: «میتونی وارد هر قبیلهای که دوست داشته باشی بشی.
اما خب بعضی قلعهها شرایط خاص میخواهند، مثلا میگن که باید بالای سطح 50
باشی یا باید امتیاز بالای 1400 داشته باشی. قلعههای قوی اینجوری هستند و
هر کسی رو بهعنوان عضو قبول نمیکنند. ایرانیها چندین قبیله قوی دارند.
کوروش کبیر، خلیجفارس، ایرانیان و... از اسمهایی هست که ایرانیها برای
قبیلههاشون انتخاب میکنند. همهجور سلیقه هست، مثلا اسم بعضی قبیلهها
یزد و تهران و شیرازه که مخصوص ساکنان اون شهر درست میشه. یا مثلا قلعه
استقلال یا پرسپولیس. موقعی که بخواهید به کسی حمله کنین نشون میده که از
کدوم قبیلس.»
رهام میگوید: «من خودم به ایرانیها حمله نمیکنم؛ حالا هر
شهری باشه. به کاربرهایی که میدونم ایرانی نیستند، حمله میکنم. شما حمله
میکنین تا منابع مثل طلا به دست بیارید. اما من اگه عرب ببینم، حتی اگه
منابع زیادی هم نداشته باشه بهش حمله میکنم.»
«اصل بازی به حملهکردن و غارتکردنه. وگرنه میشه مثل بازیهای دیگه.
اینکه با انسانای واقعی رقابت میکنی و کامپیوتر نیست خیلی بیشتر هیجان
داره. فقط تورو خدا شما با گزارش نوشتن این بازی رو از ما نگیرید. تنها
سرگرمی من این بازیه. خیلی هم بهش عادت کردم. کاری نکنید فیلتر بشه.»
شایان
که دوم راهنمایی است صحبتهایش را با این جملات شروع میکند. او تا به حال
50دلار برای پیشرفت در بازی هزینه کرده است: «بازی به خاطر اینکه اعلام
لحظهای اتفاقاترو داره، خیلی خوبه. مثلا اگه سربازهاتون آماده بشن، رو
گوشیتون یه پیغام میاد که سربازها آمادهاند و وارد بازی بشید تا ازشون
استفاده کنید. یا مثلا ساخت و ارتقای فلان ساختمون به پایان رسیده. اگر
بخواهید تو بازی زودتر پیشرفت کنید، باید الماس بخرید. الماس باعث میشه
ساختمانها رو زودتر بسازید و با سرعت بیشتری جلو برید.»
شایان میگوید:
«الماسها تو فروشگاه اپل هست. من دو کارت خرید 20دلاری و 10دلاریرو برای
خرید جم یا الماس هزینه کردم. با الماس میتونید برای دهکدتون یک سپر
بخرید، مثلا یک سپر چند روزه میخرید و تا پایان اون هیچکس نمیتونه به
شما حمله کنه و منابعتون حفظ میشه. من وقتی مسافرت میرم سپر میخرم که بهم
حمله نشه. اگر دهکدهرو ول کنی خیلی بهت حمله میشه و همه منابع از دست
میره.»
ناسزاگفتنها در قسمت چت، حملات و کنش نژادپرستانه و وقتگیربودن و
معتادکنندهبودن این بازی از مواردی است که والدین را نگران این بازی کرده
است. حامد، کارشناس ارشد روانشناسی و مسوول امور تربیتی یکی از مدارس
راهنمایی شهر تهران، در خلال صحبتهای دانشآموزانش با این بازی آشنا شده
است. او برای کنترل دانشآموزان و شناخت بیشتر آنها، خودش هم وارد این بازی
شده است: «بازی جذابی است. سود بسیاری را برای شرکت سوپرسل داشته و طبق
آمار شرکت روزانه بیشتر از 10بار این اپلیکیشن باز میشود. درجهبندی بازی 9
+ است. اما به نظر من، برای کودکان مناسب نیست چون اتاق گفتوگویش کنترل
نمیشود. به موضوعات نژادپرستانه هم دامن زده میشود. در قسمت گفتوگو دیدم
که اعراب سنی به ایرانیان شیعه ناسزا میگویند یا شنیدهام در انگلستان
ولزیها به لندنیها رحم نمیکنند و در جنگ هستند. این قسمت ماجرا جالب
نیست.»
با این حال میگوید: «اما از جهتی هم هوش و خلاقیت کاربر را برای
طراحی دهکدهای که استوار باشد بهکار میگیرد. بچهها نباید ذهنشان درگیر
بازی شود. بازی باید فکر را آزاد کرده و آرامشبخش باشد. این بازی نیاز به
سرکشی در چند نوبت را دارد. بچهها برای اینکه زحمات قبلیشان هدر نرود
ساعتها آنلاین میمانند تا بهشان حمله نشود (اگر «آنلاین» باشید کسی به
شما حمله نمیکند). بین بچهها هم کلکل است که چه کسی قلعه بهتری دارد. هر
گروهی از بچهها هم که با هم مشکل دارند در قبیلههای مخالف بازی میکنند.
این مناسب نیست. یک بازی مناسب باید همدلی و نشاط را بین افراد پخش کند.
کلش آف کلن یک جور جنگی است که شاید پتانسیل اتفاق در دنیای واقعی را
دارد.»