حرف زدن با داريوش مصطفوي هميشه
جذاب است. مردي كه خود را سرد و گرم چشيده اين فوتبال ميداند و چند سالي
است تحولات آن را از بيرون نظاره ميكند. ميگويد «پول مفت» دولت
احمدينژاد، فوتبال را به بيراهه برده و از رفتار تند كيروش در برنامه
ورزش و مردم هم به شدت ناراحت است. او در گفتوگويش با«قانون» از هر دري
سخن گفت. از نگرانيهايش در مورد تيم ملي فوتبال تا بيپولي فدراسيون و همه
كارهايي كه براي تيم ملي در راه جام جهاني نشده است. او در طول اين مصاحبه
اگرچه دائما سعي ميكرد عصباني نشان ندهد اما گاها نميتوانست خشم خود از
برخي اتفاقات را پنهان كند. گفتوگوي «قانون» با داريوش مصطفوي رئيس و
دبيركل اسبق فدراسيون فوتبال را در زير بخوانيد:
آقاي مهندس! بلبشوي اين روزهاي فوتبال ملي و فدراسيون فوتبال را چگونه تحليل مي كنيد؟
متاسفانه فوتبال ما امروز با مسائل، مصائب و مشكلات ريز و درشت بسياري
مواجه است. به نظرم به جاي اينكه بياييم اين مشكلات را براي هزارمين بار
بازگو كنيم بهتر است ببينيم دليل اين همه مشكل چيست. چرا به هر گوشهاي از
اين فوتبال نگاه ميكنيم ويراني ميبينيم و چرا همه فوتبال و اركان آن
دچار روزمرگي شدهاند. من فكر ميكنم اين فدراسيون بيش از هر چيز به يك
مديريت قدرتمند و وارد به امور نياز دارد. كسي كه مشكلات را بشناسد و در
اين راه استخوان خرد كرده باشد. همه ما ميدانيم تيم ملي ما به خاطر يك
حادثه به جام جهاني رفت و متاسفانه همين هم باعث شد كسي مشكلات آن روز
فوتبال را نبيند و امروز در فاصله 6 ماه به جام جهاني شرايطمان هميني باشد
كه ميبينيم.
اما تيم ملي ما با كارلوس كيروش به عنوان سرگروه به جام جهاني رفت. قدري كم لطفي نيست اگر اين صعود را ناشي از يك حادثه بدانيم؟
قضاوت در اين مورد را به مردم واگذار ميكنم اما همين مردم حافظه بسيار
خوبي دارند. آنها بعيد است يادشان باشد ما پيشتر به ازبكستان باخته باشيم
يا لبنان ما را در حساسترين روزهاي فوتبالمان شكست داده باشد. كيروش خوب
ميداند اين صعود را مديون امير قلعهنويي است. او در سه بازي پايانياش
مگر جز اين بود كه اركان تيم آماده قلعهنويي را به تيم ملي برد و آن صعود
عجيب برايمان اتفاق افتاد. شما فكر ميكنيد فوتبالي كه در آن همه ديگري را
متهم ميكنند يا مديران باشگاههايش براي فدراسيون فوتبال خط و نشان
ميكشند و هزار و يك گرفتاري ديگر دارد، ميتواند با آرامش راهي جام جهاني
شود؟ ما اصلا اين حق را نداريم كه خودمان را گول بزنيم.
واقعا نقش مديران باشگاهها در بروز اين وضعيت بيشتر از خود فدراسيون فوتبال است؟
بي شك نه اما، مديران تازه به دوران رسيده هم مسبب خيلي از همين مصيبتها
هستند. شما به من پاسخ دهيد كه چرا بازيكناني نظير منتظري و نكونام بايد در
ميانههاي راه تيم خود را رها كنند و به باشگاه ديگري بروند. در كجاي دنيا
چنين قراردادهايي بسته ميشود و مربيان باشگاهها را هم در جريان آن
نميگذارند. همين مديران تنها به اين دليل كه جاي پاي خود را محكم كنند و
فرصت بيشتري داشته باشند در ابتداي فصل انواع و اقسام قراردادها را
ميبندند در ميانههاي فصل دست مربي تيمشان را در پوست گردو ميگذارند. در
دنياي حرفهاي يك بازيكن وقتي بازيكن يك تيم است بايد به آن وفادار باشد
اما خود ما شرايطي را براي آنها فراهم مي كنيم كه هر وقت خواستند به خاطر
پول بيشتر، بروند. متاسفانه فوتبال ما امروز از چند جهت تحت فشار مشكلات
است و آدمي هم گرهي از آنها باز كند، وجود ندارد.
تصورتان از شرايط حضور تيم ملي در جام جهاني چيست؟
ببينيد گاهي اوقات هست كه انسان آرزو ميكند اي كاش برخي موفقيتهاي مقطعي
پيشپايش قرار نگيرد. اين كاملا درست كه ما مردم بخشندهاي داريم و خيلي
زمانها هم آنها از سر تقصيرات و كم كاري ما ميگذرند اما ما نيز نبايد
آنها را ناديده بگيريم. رفتن به جام جهاني آداب خاص خودش را دارد. ما چون
در يك حادثه و به صورت لحظهاي به جام جهاني رفتيم اصلا مديريت تداركات را
براي آن در نظر نگرفتيم. متاسفانه فوتبال ما امروز شده «به اميد خدا» و با
اين حرفها پيشرفتي حاصل نميشود. اين همه انعطاف آقايان فدراسيون نشين در
مقابل ناملايمات چه معني دارد. ما در ادبياتمان داريم كه «نابرده رنج گنج
ميسر نميشود» پس نبايد انتظار بيجايي هم داشته باشيم.
به كيروش براي اين همه ناراحتي و عصبانيتي كه اين روزها دارد، حق ميدهيد؟
او حق دارد به خاطر عدم تحقق برنامههايش ناراحت باشد اما براي خيلي مسائل
ديگر نه. اولا عرض كنم كه من اصلا موافق آوردن اين مربي به ايران نبودم.
او در اين مدت به قدري اختيار عمل و قدرت گرفته كه هيچ كس نبايد بالاي حرفش
حرف بزند. من هنوز درك نمي كنم چرا به كيروش اجازه داده شده در تلويزيون
با آبروي برخي مربيان و مجموعه فوتبال ايران بازي كند. در هيچ كجاي دنيا
سرمربي تيم ملي اينقدر قدرت ندارد. فدراسيون فوتبال بايد پس از اين كار از
جامعه فوتبال و مربياني كه از آنها اسم برده شد عذرخواهي مي كرد و به
كيروش هم هشدار مي داد كه جايگاهش را بشناسد. اين كه اين مربي برنامههايش
را ارايه كرده اما پول براي اجراي آنها نيست كاملا درست اما او نبايد به
خاطر خودش عالم و آدم را زير سوال ببرد.
اما وقتي به وضعيت تيم ملي نگاه ميكنيم و فرصتي كه با سرعت از دست ميرود شايد بايد به كيروش حق بدهيم.
من هم منكر نگرانيهاي اين مربي نيستم. اما به نظرم اين كفاشيان و
فدراسيون فوتبال است كه روزها و ثانيهها را با سرعت از دست ميدهد. امروز
همه تيمهاي صعود كرده تمام كارهايشان براي حضور در برزيل را كردهاند و
حتي اجازه بازيكنانشان را هم گرفتهاند، آنوقت ما هنوز درگير حاشيهها
هستيم. كيروش در تلويزيون ديگران را متهم ميكند، كفاشيان هنوز دنبال پول
است و فدراسيون هم طبيعتا برنامهاي ندارد. اي كاش آقاي كيروش به ما جواب
بدهد جدايي نكونام و منتظري از استقلال چه ربطي به قلعهنويي دارد. من فكر
ميكنم سرمربي تيم ملي دارد به بيراهه ميرود. او اصلا انگار نمي خواهد
بپذيرد بازيكنان متعلق به باشگاهها هستند و تنها در روزهايي خاص ميتوانند
در تيم ملي باشند.
نگران آبروريزي تيم ملي در جام جهاني نيستيد؟
وضعيت واقعا حاد شده و ما وقت نداريم. به نظرم خطر آبروريزي هم تيم ملي را در جام جهاني تهديد مي كند.
طي چند روز اخير برخي تاكيد دارند كه كفاشيان و مجموعه فدراسيون
اگر توان حل موانع موجود را ندارند بهتر است در واكنش به عدم حمايت دولت و
مشكلات مالي به صورت جمعي استعفا كنند. با چنين رويكردي موافقيد؟
فوتبال ما بدون تعارف روزهاي مصيبتباري را تجربه ميكند و بي شك رئيس و
دبيركل فدراسيون هم مسئول آن هستند. اين دوستان بهتر است هرچه زودتر منابع
درآمدي خود را روشن كنند. آنها بايد بدانند كه پول وزارت ورزش و دولت منبع
درآمد آنها نيست. كفاشيان بايد بخش زيادي از مشكلات مالي خود را از راه
تبليغات حل كند. چطور است مديرعامل سابق يك باشگاه كه تنها چند سال در
فوتبال بوده مدعي است 50 ميليارد از محل تبليغات درآمد داشته اما فدراسيون
فوتبال نميتواند چنين درآمدي داشته باشد.
پس مسبب همه مشكلات را فدراسيون ميدانيد؟
طبيعتا همينطور است. متاسفانه ما امروز با تيم ملي مواجه هستيم كه بخش
زيادي از تركيب آن را بازيكنان خارجي و دورگه تشكيل ميدهند. چرا بايد ليگي
كه سالانه چند صد ميليارد در آن هزينه ميشود نتواند نيازهاي تيم ملي را
تامين كند. اينها همه مشكل است. فوتبال ما مشكلات زيادي در ساختار اجتماعي
خود دارد. آقاي كفاشيان امروز اعلام كند كميته فني فدراسيونش را چه كساني
تشكيل دادهاند و اين كميته چرا تشكيل جلسه نمي دهد.؟ متاسفانه ما با
فدراسيوني طرف هستيم كه همه اختياراتش را به كيروش داده و او هم هيچكس را
قبول ندارد.
شايد شما هم اگر به جاي كيروش بوديد در چنين فوتبال غير حرفهاي چنين رفتاري از خودتان بروز ميداديد؟
اتفاقا مربي حرفه اي نبايد چنين كاري بكند. او هيچ كس را قبول ندارد.
فوتبال يعني دموكراسي و اين را به هيچ وجه نميشود از آن جدا كرد. متاسفانه
آقاي كيروش كاملا خود محور و ديكتاتورگونه عمل ميكند. او تنها خودش را
ميبيند و اگر پايش بيفتد مطمئنم سپ بلاتر را هم قبول نخواهد داشت.
فكر مي كنيد چه چيزي باعث شده فوتبال ما به چنين روزي گرفتار
شود كه شما به عنوان رئيس سابق فدراسيون فوتبال تا به اين حد منتقد شرايط
موجود باشيد؟
پرداختهاي دولت احمدينژاد به باشگاهها و فوتبال. من امروز صراحتا اعلام
ميكنم كه محمود احمدينژاد ريشههاي اين فوتبال را زد و آن را در مسيري
قرار داد كه امروز آب خوش از گلويش پايين نرود. متاسفانه در اين دوره پاي
نظاميها به ورزش باز شد و اي كاش از اين دوستان در جاي خودشان استفاده
ميشد. همين امروز يكي از همين دوستان از وقتي شنيده كفاشيان ممكن است برود
تحركات براي نشستن بر صندلي آن را آغاز كرده. شايد من منتقد كيروش و
رفتارش باشم اما اعتقاد هم دارم كه فدراسيون براي جلوگيري از آبروريزي تيم
ملي هم كه شده بايد 50 درصد خواستههاي اين مربي را فراهم كند.
نظرتان در مورد پيشنهادهاي خارجي كه به كيروش از منچستريونايتد و آفريقاي جنوبي ميشود، چيست؟
به نظرم اصلا نبايد از اين جوسازيها ترسيد. مطمئن باشيد كه اين خبرسازي
ها كار همان دلالاني است كه از حضور مربيان خارجي در اين فوتبال نفع
ميبرند. شما ببينيد در تراكتورسازي همين دلالها چه به روز مجيد جلالي
بيچاره آوردند تا در نهايت جاي خودش را به توني اوليويرا بدهد. متاسفانه
اين دلالها در همه جا رخنه كردهاند و حتي در برخي جريانهاي رسانهاي هم
ريشه دواندهاند.
اخيرا شايعاتي از بازگشتتان به مديريت پرسپوليس هم مطرح بود. اين بحث چقدر جدي بود؟
متاسفانه در دولت قبلي آدمهايي كه حرف ميزدند را حذف ميكردند و به آنها
فضايي نميدادند. در همين دوره مديران سياسي هر روز حضورشان پررنگتر شد و
آخر عاقبتش هم شد مديري مثل رويانيان كه از ستاد سوخت به پرسپوليس آمد.
اميدوارم مسئولان تصميمگيرنده در انتخاب افراد گذشته و رزومه آنها را
مدنظر قرار دهند.