مرد ورزشکار وقتی برای نخستینبار به پاتوق شبانهای پا گذاشت تصور نمیکرد در باتلاق افیون فرورود و یکی از دزدان حرفهای پایتخت شود.
ورزشکار بود و در محل بروبیایی داشت اما همهچیز و همه نگاهها کمکم عوض شد و «میثم» ۲۶ساله که برای خود اسم و رسمی داشت به مردی افیونی تبدیل شد.
میثم در خانوادهای تحصیلکرده و ورزشکار بزرگ شده بود و هیچ وقت فکر نمیکرد رفیق ناخلفش توطئه بچیند تا زندگیاش را به سیاهی بکشاند. جوان ورزشکار یک سالی بود که به خاطر اعتیادش از خانواده جدا شده بود و در پاتوقهای دوستان افیونیاش زندگی میکرد. هر روز اعتیادش بیشتر میشد و پولی برای تامین هزینههای مواد و زندگیاش نداشت تا اینکه تصمیم گرفت به تنهایی دزدی کند.
سناریوی دزدیهای جوان ورزشکار
چندی پیش مردی با چشمانی کبود وارد کلانتری شد و از ماجرای درگیری با دزد موتورش خبر داد. این مرد در ادعاهایش گفت: ساعت ۹ صبح بود که سوار موتورم به سمت محل کارم میرفتم که ناگهان جوانی جلوی راهم را گرفت و خواست تا از موتور پیاده شوم. نخست فکر کردم قصد شوخی دارد اما زمانیکه خواستم به مسیرم ادامه دهم سوئیچ موتور را برداشت. عصبانی و از موتور پیاده شدم و در اعتراض به این کارش سمت جوان غریبه حمله کردم اما زمانیکه به خودم آمدم دیدم روی زمین افتادهام و از درد قدرت بلندشدن روی پاهایم را ندارم. آن جوان که فکر کنم رزمیکار بود سوار موتورم پا به فرار گذاشت.
با ادعاهای این مرد تیمی از ماموران پلیس کلانتری برای ردیابی دزد ورزشکار وارد عمل شدند و در گام نخست تحقیقات با چند پرونده سرقت موتور دیگر به این شیوهوشگرد روبهرو شدند. ماموران در این شاخه از تحقیقات آلبوم مجرمان را پیش روی طعمههای دزد تکرو باز کردند و مشخص شد وی تازهکار است و خیلی زود پلیس به کمک مالباختهها توانست تصویر چهرهنگاری جوان رزمیکار را به دست آورد. این عکس در اختیار ماموران گشت پلیس تهران قرار گرفت تا اینکه روز ۲۰ تیرماه دزد تکرو که سوار بر موتور سرقتی در حال پرسهزنیهای مرموز بود از سوی پلیس شناسایی شد و ماموران وی را سایه به سایه تعقیب کردند تا اینکه دزد تکرو در برابر دیدگان پلیس وارد مخفیگاهش شد.
با ردزنی دزد رزمیکار، مخفیگاه وی تحت نظر قرار گرفت و ماموران پی بردند که دزد جوان در طبقه چهارم این ساختمان زندگی میکند. پلیس در عملیاتی بامدادی و غافلگیرانه وارد خانه دزد تکرو شد اما وی زمانیکه سایه پلیس را روی سرش حس کرد به سرعت به سمت بالکن اتاقش رفت و از طبقه چهارم به پایین پرید.ماموران که جلوی در ساختمان ایستاده بودند با دیدن این صحنه شوکه شدند و احتمال دادند که پای دزد رزمیکار شکسته باشد اما وی روی پاهایش ایستاده بود و توانست بگریزد. ماموران که هنوز از فرار دزد رزمیکار شوکه بودند وی را تعقیب کردند تا اینکه پس از فرار ۱۰دقیقهای با پای پیاده ماموران توانستند وی را به محاصره خود دربیاورند و دزد جوان را دستگیر کنند.
میثم که فکر نمیکرد با این سرعت دستگیر شود به پلیس گفت: سالها است که رزمیکار هستم. اما یک روز رفیق کینهایام به سراغم آمد و مرا به یک میهمانی دعوت کرد و از آنجا بود که با شیشه آشنا شدم و چون فکر نمیکردم اعتیاد پیدا کنم چند بار دیگر آن را تجربه کردم و زمانیکه به خودم آمدم متوجه اعتیادم شدم. دزد ورزشکار افزود: رفیقم مرا شیشهای کرد و به من گفت چون یک روز جلوی دوستانم وی را بهخاطر اعتیادش تحقیر کردم خواسته انتقام بگیرد در حالیکه من تصور میکردم با این تحقیرها احمد را مجبور به ترک اعتیاد می کنم.
وی ادامه داد: بعد از اینکه شیشهای شدم دیگر نمیتوانستم در کنار خانوادهام زندگی کنم و تصمیم به زندگی تنهایی گرفتم و چون رزمیکار هستم به راحتی از پس طعمههایم برمیآمدم و موتورهایشان را میدزدیدم. وی ادامه داد: در پاتوقهای شیشهای با مردی آشنا شدم که به خاطر هر موتور سرقتی پول خوبی به من میداد و پولهای به دست آورده را هزینه خرید شیشه میکردم.بنا براین گزارش، دزد تکرو برای افشای دیگر جرایم احتمالی و شناسایی دیگر شاکیان پروندهاش در اختیار پلیس است و ردیابیها برای دستگیری خریدار موتورها ادامه دارد.ً