یادداشت زیر را آقای حمید نجف، عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار نوشتهاند:
در دنياي آزاد معمولا رسانه ها به مانند چشم بينا و گوش شنواي مردم در همه
جا حضور دارند، اين رسانه ها با زير ذره بين قراردادن كليه عملكردهاي ريز و
درشت مسئولان و مجريان به كالبد شكافي اوضاع جامعه مي پردازند و در برابر چالشهاي مختلف به موقع واكنش نشان مي دهند.
اين نظارت دقيق شايد در ظاهر موجبات بعضي از دلخوري ها را پديد آورد اما در
واقع تاثيرات بسيار زيادي در رشد و توسعه كشورها و حتي كاهش شديد فساد
اداري و اقتصادي در جامعه بر جا مي گذارد.
در كشمكشي كه چند روز پيش در جريان مصاحبه رئيس جمهور محترم بر سر انتخاب
مجري في ما بين كارگزاران رسانه اي دولت با مسئولان ارشد صدا و سيما رخداد و
نهايتا با تاخير در پخش مصاحبه خبر آن كم كم در محافل مختلف پيچيد، را مي
توان به گونه ديگري هم تفسير كرد.
شكي نيست كه اين كار رسانه ملي جزء اختيارات تام اوست، اما به شرطي كه با
آلودگي سياسي توام نگردد، متاسفانه عملكرد صدا و سيما طي يكي دو دهه گذشته
ثابت كرده است كه در بيشتر مواقع از خط رسالت و شرح وظيفه اصلي خود به
نفع يک جريان خاص سياسي و قليل خارج شده است.
با نگاهي اجمالي به نحوه مصاحبه هاي صدا و سيما با رئيس جمهور پاكترين دولت
تاريخ ايران مي توان به عملكرد دوگانه اين رسانه ظاهرا ملي پي برد.
مجرياني كه در جريان مصاحبه به جاي پرسشگري و به چالش كشيدن اقدامات غلط و
اشتباه دولت با سكوتي مرگبار نه مي ديدند و نه مي شنيدند، گويي تنها وظيفه
و رسالت خطيرشان سر تكان دادن و تائيد كلمات نامتعارف است.
در همين راستا مي توان بخشي از عملكردهاي ناصواب دولت قبلي را هم به راحتي به گردن كم كاري رسانه ملي انداخت.
ماله كشي هاي بي منطق و چشم فروبستن به برخي از اشتباهات دولت اصولگراي
احمدي نژاد، باعث شد كه دولت راه ناصحيح خود را با غرور و افتخار بپيمايد.
راهي كه اين روزها دوست و دشمن به اشتباه بودن آن اذعان دارند.
هر چند اينجانب به مانند بسياري از شما عزيزان اعتراض و دلخوري دولت به
صدا و سيما را وارد مي دانم اما بر اين باورم كه دولت تدبير و اميد بايد
با ايستادگي در برابر اين بدعت غلط پاي خود را از اين قضيه بودار انتخاب
مجري كنار بكشد.
كار دولت پاسخگويي است و كار رسانه ملي پرسشگري.
رئيس جمهور محترم بايد با از خودگذشتگي به عنوان اولين قدم با تن دادن به
خواست صدا و سيما در بيدار كردن رسالت به خواب رفته اين سازمان عريض و طويل
كمك كند.
شايد با باز شدن باب گفتگو هاي آزاد و چالشي با ساير روساي قوا و مسئولان
ساير نهادها، پس از سالها، رسانه ملي به ماموريت اصلي خود بپردازد و
امكانات عمومي را بيش از اين زير پاي يك جريان تند رو قليل قرباني نكند.
همچنان كه پس از تاخيري چند ده ساله، مقامات اين سازمان تازه به اين نتيجه
رسيده اند كه در چهارچوب رسالت اصلي خود گام بردارند و با تهيه دستور العمل
انتخاب مجري و ابلاغ آن به اين وظيفه جامه عمل بپوشانند، كار ارزشمندي كه
البته همچنان با سياسي كاري و بلا تكليف گذاردن دستورالعمل مصاحبه با
سايرسران قوا و مسئولان ناقص است.