bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۸۰۷۶۰

کارگزاران دیپلماسی اعتدال

تاریخ انتشار: ۱۶:۲۹ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۲
جاوید قربان اوغلی در روزنامه آسمان نوشت: 
دکتر ظریف شش ماه پس از سکانداری دستگاه دیپلماسی کشور، مهر سکوت را شکست و  از تحولاتی در بدنه وزارت تحت امر خود سخن گفت که به تعبیر وی " شاید قدری دیر شده باشد". وزیر خارجه  در گفتگو با ایرنا  تاکید نمود که " تغییرات گسترده در وزارت امور خارجه در راه است".

این سخنان اولین بار پس از نیمسال اول دولت روحانی است که وزیر خارجه اش در کنار سخن گفتن  و شاید بهتر است بگوییم پاسخ به اتهامات مستمر مخالفان دولت در عرصه روابط خارجی  و علی الخصوص پرونده هسته ای  به ضرورت خانه تکانی و ساماندهی کارگزاران وزارت امور خارجه بر اساس نیازهای مجریان" دیپلماسی اعتدال " می پردازد.

بر خلاف اتهام ناجوانمردانه طیف های مخالف مشی اعتدال دولت یازدهم  در تغییر "کلید به داس" برای بزعم آنان" درو کردن نیروی انسانی بازمانده از دولت قبل" در بدنه اجرایی کشور، انصافا باید اذعان کرد در  شش ماه گذشته، تغییرات در وزارت امور خارجه تقریبا در حد هیچ بوده است و  دکتر شاید به دلیل مشغله پرونده هسته ای پرداختن به سازماندهی مجدد نیروی انسانی و تغییر در کادرهای اجرایی وزارت تحت امر خود را از اولویتهای کار خود خارج کرده بود.

شاید باور آن برای بسیاری سخت باشد که تعداد تغییرات در شش ماه گذشته در وزارت خارجه حتی به تعداد انگشتان دست هم نرسید. در راس هرم تصمیم گیری دستگاه دیپلماسی، ظریف به انتصاب قائم مقام بسنده کرد تا در غیاب او که تقریبا تمام وقت خود را مصروف پرونده هسته ای کرده، به رتق و فتق امور داخلی وزارت خارجه بپردازد. در سطح معاونین وزیر نیز جز دو تغییر در بخش اروپا و آمریکا (تخت روانچی) و رحیم پور (آسیا و اقیانوسیه)، بقیه معاونین دوره قبل تا کنون در سمت های خود ابقاء شده اند.

خانم افخم اولین سخنگوی غیر مذکر وزارت خارجه به جای کسی منصوب شد که برای انتخابات ریاست جمهوری از سمت خود استعفاء کرده بود. معاون امور اداری و مالی جدید نیز در جای خالی سلف خود که هم زمان با روی کار آمدن دولت جدید ترجیح داد با رییس قبلی خود به سازمان انرژی اتمی نقل مکان نماید،نشست. عدم تغییر در بدنه وزارت خارجه در میان مدیران کل و روسای ادارات (که حتی تعجب خود آنان را که از زمان متکی و صالحی منصوب شده بودند را در پی داشت ) و از همه اینها مهمتر در ترکیب خط مقدم دیپلماسی کشور در نمایندگی های سیاسی ایران در خارج ، در حد صفر بود.

ظریف اما اکنون به این واقعیت پی برده است که تغییر در ترکیب کنونی مدیریت میانی وزارت امورخارجه امری است اجتناب ناپذیر. وزارت امور خارجه سازمانی به شدت حرفه ای است که با برخورداری از دیپلمات های برجسته و تحصیل کرده طی سالهای گذشته درمواجهه با بحران های منطقه ای و جهانی توانسته است از منافع ملی، کیان و حیثیت نظام دفاع کند. این سازمان در دوره دولت قبلی به دلیل رویکرد و نگاه رییس جمهور و وزیر خارجه اول آن به دستگاهی فربه، ناکارآمد و منفعل تبدیل شد. بسیاری از دیپلمات های لایق، ورزیده و خوشنام به دلایل مختلف از جمله سیاست های قابل انتقاد به حاشیه رانده شده و یا از طریق بازنشستگی اجباری و یا داوطلبانه از آن جدا شده و جای آنان را افرادی اشغال کردند که از تخصص، تجربه و حرفه مندی مورد نیاز دستگاه بی بهره بوده و تنها هنر آنان صدای بلند و همسو با سیاست های عوامانه دولتی بود که در روابط خارجی کشور را در عرصه بین المللی، منطقه ای و همسایگان با معضلات پیچیده و جدی روبرو کرد. بازگرداندن وزارت امورخارجه به هویت اصلی و جایگاه آن در نظام سیاسی و اداری کشور اولین و مهمترین وظیفه دولتی است که رویکرد آن (حداقل در عرصه روابط خارجی) در مغایرت کامل با دولت قبلی است. این امر نیازمند نگاه از درون و سالم سازی دستگاه وزارت خارجه، بازگرداندن دیپلمات های حرفه ای، خوشنام و توانمند به این سازمان برای تصدی پست های کلیدی است.

ظریف اکنون این تغییر را کلید زده است. ناگفته پیداست او در طی این مسیر سنگلاخ و پر پیچ و خم  با مشکلات عدیده ای روبرو خواهد شد. وزارت خارجه در طی 8 سال گذشته با مطالباتی از طیف ها و گروه هایی از بیرون گره خورده که جدا کردن آنها از این دستگاه حرفه ای کاری است به شدت دشوار وبا مقاومت های جدی طیف های سیاسی و دیگر نهاد ها مواجه خواهد شد. پیش بینی این امر چندان دور از ذهن نیست که ظریف پس از مصاحبه اخیر و اعلام تغییرات گسترده در وزارت خارجه، باید منتظر سیل اتهامات ناروا و بمباران تبلیغاتی باشد که با هدف برحذر داشتن  او از انجام این مهم و یا به حداقل رساندن  "تغییرات" در بدنه مدیریتی دستگاهی است  که در ضرورت آن نباید کوچکترین تردیدی به خود راه داد. 

آقای ظریف وزیر خارجه ملتی است که رای حماسه ساز آنها بیشتر معطوف به رویکرد و گفتمان حسن روحانی در حوزه سیاست خارجی بود. به سخن دیگر مردم  با صدایی رسا به سیاست تنش  زدایی، اعتماد سازی  و تعامل با جهان که در گفتمان "تعامل" روحانی متجلی شده بود رای دادند. روحانی با هوشمندی توانست بر موج انزجار مردم از  رویکرد ماجراجویانه  8 سال گذشته در سیاست خارجی سوار شود و به مردم بگوید که او برخلاف سلف خود نمی خواهد با این رویکرد در سیاست خارجی ایران را منزوی و جهان را علیه کشورمان متحد نماید. روحانی به روشنی به رای دهندگان گفت  زمان پرخاشگری و با ادبیات سخیف با جهان سخن گفتن به سر آمده است.

او حتی با مخالفان نیز با ادبیات فاخر که شایسته شان ملت بزرگ ایران است سخن خواهد گفت .اجماع جهان علیه ایران را بر هم خواهد زد.از حقوق عادلانه ملت بزرگ ایران در عرصه جهان  با قدرت منطق دفاع  خواهد کرد. شناخت مردم از روحانی و رای به او در همان بازه زمانی کوتاه انتخابات و مناظره ها رقم خورد. روحانی  بر خلاف اکثر قریب به اتفاق رقبای خود در 8 سال قبل نه منصب اجرایی داشت که با پروژه های دهها میلیاردی  خود را عرضه نماید و نه فرصتی برای سردادن شعارهای اقتصادی که علی الاصول باید برای مردم از اولویت برخوردار باشد. در یک کلام مردم به گفتمان روحانی در سیاست خارجی رای دادند.   

پیشبرد این رویکرد که مسولیت اصلی آن بر گردن وزارت امورخارجه است نیازمند استفاده از نیروهایی در بخش های مدیریت سیاست خارجی است که به رویکرد دولت جدید ایمان داشته باشند، نه اینکه بر اساس دستور العمل هایی مدیریتی آن را پیگیری نمایند. معاونین ظریف در بخش های دوجانبه، سفرا و مدیران کل بازیگران اصلی این حوزه هستند. آقای ظریف باید از تیمی در بدنه مدیریتی دوجانبه استفاده کند که به سیاست تعامل با جهان باور و اعتقاد داشته باشند. پذیرفتنی نیست کسی که تا دیروز مجری سیاست های پوپولیستی، ماجراجویانه وچالش بر انگیز دولت گذشته در عرصه سیاست خارجی بود؛ امروز با چرخشی 180 درجه ای سیاستهای گذشته را نفی  و خود را مصداق رویکرد دولت جدید معرفی نماید.             

مجله خواندنی ها
مجله فرارو