روسای بانک مرکزی مجبورند در تصمیم گیری ها احساسات خود را در نظر نگیرند.
یکی از اقتصاددانان موسسه مالی مورگان استنلی (Morgan Stanley) خاطره ای را در مورد لطیفه مورد علاقه ماریو دراگی ( Mario Draghi)، رئیس بانک مرکزی اروپا، نقل کرده است. این اقتصاددان نوشته که به رغم اینکه برخی گمان می کنند که روسای بانک مرکزی هیچ بویی از طنز نبرده اند، اما ماریو دراگی در یکی از ملاقات های اخیرشان لطیفه زیر را برای او نقل کرده است:
"مردی که به عمل پیوند قلب نیاز داشت به پزشک مراجعه می کند و مکالمه زیر میان آن ها رد و بدل می شود:
پزشک: قلب یک پسر پنج ساله را می توانیم به شما پیوند بزنیم.
بیمار: نه خیلی سن اش کم است.
پزشک: قلب رئیس چهل ساله یک بانک سرمایه گذاری چطور؟
بیمار: نه آن ها که اصلا قلب ندارند.
پزشک: قلب یک فرد هفتاد و پنچ ساله که رئیس بانک مرکزی است چطور؟
بیمار: همین خوب است.
پزشک: اما چرا؟
بیمار: چون حتما تاکنون از این قلب استفاده نشده."
در واقع لطیفه مورد علاقه ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا، لطیفه ای است ساده با پیامی مهم. اینکه روسای بانک های مرکزی همواره مجبورند بدون در نظر گرفتن احساسات، تصمیماتی صرفا عقلایی بگیرد. یک رئیس بانک مرکزی حتی در شرایط سخت نیز نمی تواند اجازه دهد احساسات مربوط به عواقب تصمیم گیری اش بر برآورد عقلایی از نتایج تصمیمات غلبه کند.
برای مثال برخی از تصمیمات بانک مرکزی اروپا مانند کاهش نرخ بهره در سال 1999، افزایش نرخ بهره در سال 2008 و همچنین آوریل و جولای سال 2011 را می توان در میان سیاست های دشواری جای داد که روسای بانک مرکزی اروپا تاکنون به کار گرفته اند.
البته همه این تصمیمات به دوران ریاست ماریو دراگی باز نمی گردد اما او نیز نشان داده آماده است که تصمیمات دشوار را اجرایی کند، برای مثال او در سال 2012 اعلام کرد که حاضر است هر اقدامی را برای حفظ واحد پولی یورو انجام دهد. البته اکنون نیز بانک مرکزی اروپا در آستانه تصمیم گیری جدیدی قرار دارد چرا که خطر کاهش قیمت ها منطقه یورو را تهدید می کند و به همین خاطر بانک مرکزی این منطقه ممکن است با هدف افزایش تورم اقدام به کاهش نرخ بهره کند.