روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «جشن بانوان در ترازوی فرهنگ فاطمی» نوشت:
عالم جليل القدر مرحوم محدّث حراني در كتاب گران سنگ "تحف العقول عن آل الرسول" مكالمهاي را از حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها با همسر بزرگوارشان حضرت علي عليه السلام، نقل ميكند كه بسيار آموزنده است و براي روشن ساختن خط مشي عملي مسئولين دولت جمهوري اسلامي و رفتارهاي خانوادههاي آنان كه اين روزها تا حدودي مورد بحث و مناقشه قرار گرفته الگوي عملي است.
متن اين سخن كوتاه آنگونه كه در تحف العقول آمده اينست: "يا اباالحسن، اني لأستحيي من الهي ان اكلف نفسك مالاتقدر عليه" يا علي، من از خداي خودم شرم ميكنم از شما چيزي بخواهم كه تهيه آن در توان شما نباشد.
روشن است كه براي اميرالمؤمنين عليه السلام اين امكان وجود داشت كه نيازهاي زندگي همسر گرانقدر خود حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها را به بهترين وجه ممكن در آن زمان فراهم نمايد. به همين دليل، بايد سخن بانوي اول دولت اسلامي در حكومت محمدي و علوي خطاب به حضرت علي عليه السلام را نوعي اقدام براي آموزش چگونه زيستن و چگونه رفتار كردن خانوادههاي كارگزاران نظام اسلامي دانست. به عبارت روشنتر، حضرت فاطمه زهرا با سادهزيستي عملي و به زبان آوردن خط مشي خود در اين زمينه، درصدد آموزش دادن همين روش به خانوادههاي مسئولين دولتهاي اسلامي در تمام دورانها برآمده است.
عظمت حضرت فاطمه زهرا نيز برخاسته از همين ساده زيستي و آموزش عملي آن به مسلمانان است. اينكه امام خميني در توصيف بانوي اول اسلام به "حجره كوچك" آن حضرت اشاره ميكند و ميفرمايد: "زني كه در حجرهاي كوچك و خانهاي محقر انسانهائي تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوي افلاك و از عالم ملك تا آن سوي ملكوت اعلي ميدرخشد. صلوات و سلام خداوند تعالي بر اين حجره محقري كه جلوهگاه نور عظمت الهي و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است" دقيقاً همين نكته را يادآوري ميفرمايد و خاستگاه همين عظمت معنوي را گوشزد مينمايد.
آنچه از سيره عملي خود اميرالمؤمنين عيله السلام به عنوان حاكم اسلامي به دست ميآيد نيز همين است كه از اعضاء خانواده خود انتظار ساده زيستي و پرهيز از بكار گرفتن امكانات بيت المال را داشتند. روشنترين نمونه، مؤاخذه خزانهدار زمان حاكميت خود به خاطر به امانت و عاريه دادن چند ساعته يك گردن بند به يكي از دختران خود حضرت علي است و البته اكتفا كردن به نان جوين و نمك براي غذاي روزانه در عين حال كه خود ميفرمود اگر بخواهم ميتوانم از مغز گندم و بهترين عسل تغذيه نمايم.
در ماجراي برگزاري جشن ميلاد حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها توسط همسر رئيسجمهور روحاني، كه منشأ كشمكشهائي شد، دو نكته مهم براي تذكر دادن به دو طرف اين ماجرا از مجموع تعاليم اسلام و سيره و روش بزرگان و پيشوايان دين به نظر ميرسد.
اول آنكه جشني كه به مناسبت ميلاد حضرت فاطمه زهرا برگزار ميشود بايد متناسب با شيوه عملي زندگي آن حضرت باشد. به اقتضاي اين تناسب، انتظار اين بود كه اين جشن در مكاني ساده - كه بحمدالله فراوان در اختيار دولت قرار دارد - برگزار ميشد و براي آنكه از حاشيه پردازيها نيز در امان باشد، لازم بود در برابر دوربينهاي صدا و سيما و نگاه خبرنگاران رسانهها نيز قرار ميگرفت. اين شفافيت، هر چند خانمهاي شركت كننده در جشن را تا حدودي به زحمت ميانداخت ولي از اين نظر كه مانع حاشيهسازيها ميشد و دست اندركاران را نيز به حركت در چارچوبها مقيد ميكرد، بسيار مفيد و لازم بود.
اين درست است كه عدهاي درصدد خردهگيري و تبليغ عليه اين دولت هستند، ولي نكته درستتر اينست كه دقيقاً به دليل همين بهانهتراشيها، دستاندركاران اين قبيل اقدامات بايد شفاف عمل كنند و تمام جوانب را در نظر بگيرند تا زمينهاي براي بهانه سازي فراهم نشود. روشن است كه هدف خرده گيران، اجراي احكام اسلام ناب نيست كه اگر بود ميبايست به حكم حرمت تجسس، قبل از آنكه از جزئيات جشن با خبر باشند برگزار كنندگان را به ارتكاب اقدامات خلاف شرع متهم نكنند.
با اينحال، آنچه ميتواند مانع ورود خرده گيران به چنين مقولاتي شود، شفاف عمل كردن و رعايت ساده برگزار كردن اين قبيل جشن هاست. مهمتر آنكه نبايد از اين واقعيت نيز غافل شويم كه ورود به محدودههاي هزينه كردن از بيتالمال و برگزاري جشنها و محافلي كه امكان شائبه در آنها وجود دارد ميتواند زمينهساز لغزشهائي باشد كه ممكن است مسئولين دولتي و منسوبين آنها را از محدوده شرعي و قانوني دور نمايد. بنابر اين، پرهيز از موارد اتهام و برگزاري هرچه سادهتر همواره بهتر است.
نكته دوم اينست كه رقابتهاي سياسي نبايد رقبا را وادار به گفتن و نوشتن مطالبي كند كه با احكام شرعي و قانوني و معيارهاي اخلاقي در تضاد هستند. اسلام و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل برائت را يكي از پايههاي رفتار مردم با يكديگر و حكومت با شهروندان ميدانند. براساس اين اصل، هيچكس را نميتوان به چيزي متهم كرد و همه را بايد از تمام گناهان و لغزشها پاك دانست مگر آنكه خلاف آن ثابت شود.
اينكه يك نماينده مجلس بعد از خلاف شرع دانستن اقداماتي كه در جشن صورت گرفته و اعلان آشكار آن، با استفاده از امكاناتي كه بيت المال در اختيار او قرار داده است بگويد فيلم جشن را به ما بدهيد تا بررسي كنيم، به روشني نشان ميدهد قبل از اثبات جرم، قضاوت خود را كرده و طرف مقابل را مجرم دانسته است! چنين روشي را فقط ميتوان كينهتوزي و تلاش براي ضربه زدن به طرف مقابل به هر قيمت و هزينه حتي ارتكاب خلاف ضوابط شرعي ناميد، كاري كه هيچ مسلماني نبايد مرتكب آن شود.
بدين ترتيب، روشن است كه هم جشن غيرمتناسب با سادهزيستي و هم تهمت زدن طرف مقابل به دستاندركاران اين جشن، با فرهنگ فاطمي فاصله دارند. هر دو طرف اين ماجرا بايد خود را در ترازوي فرهنگ فاطمي قرار دهند تا بتوانند در چارچوب تعاليم و ضوابط اسلامي حركت كنند.
اين روزها واقعيتي بر سر زبانهاي مردم است كه نبايد از كنار آن بيتفاوت گذشت. مردم ميگويند دعواهاي رقباي سياسي، دعوا بر سر قدرت است و براي خدا و دلسوزي براي مردم و كشور و نظام نيست. بررسي سوابق كساني كه امروز به اين دولت خرده ميگيرند و فرياد وا اسلاما سر ميدهند نشان ميدهد در برابر مفاسد مالي و اقدامات خلاف شرع دولت مورد حمايت خود سكوت كردند و هر جا توانستند خلافها را توجيه نمودند. با اين، سابقه نميتوان خود را دلسوز دين و مردم و بيت المال جا زد. به همين دليل است كه مردم نميتوانند بپذيرند اين قبيل دعواها واقعي و از روي دلسوزي است.
نتيجه اين ميشود كه مردم به تدريج نسبت به فعالان سياسي و مسئولين بياعتماد ميشوند و اين به مصلحت كشور و نظام نيست. به همين دليل، رعايت هر دو نكته مطرح شده در اين مقاله را براي مسئولين و رقباي آنها ضروري ميدانيم و معتقديم با رعايت چنين معيارهائي است كه ميتوانند امانتدار مردم باشند و در چارچوبهاي مورد قبول نظام جمهوري اسلامي عمل كنند.