bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۹۱۷۶۳

مهران احمدی: تئاتر میدان عمل است

تاریخ انتشار: ۱۵:۳۸ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۳
در نمایش «دن کامیلو» به کارگردانی کوروش نریمانی که روی صحنه سالن اصلی تئاترشهر است، نقش پپونه، شهردار یک روستای ایتالیا را بازی می‌کند.به گزارش ایران تئاتر، چالشی که میان این نقش و دن کامیلو روی صحنه اتفاق می‌افتد، کمدی «دن کامیلو» را می‌سازد. برای ایفای این دو نقش در یک طرف مهران‌احمدی ایستاده و در طرف دیگر سیامک صفری. سیامک صفری یکی از پرکارترین بازیگران تئاتر این سه دهه اخیر است، اما میان آخرین باری که مهران‌احمدی با نمایش «این قصه را ایرانیان نوشتند» روی صحنه بود، تا امروز 14 سال وقفه افتاده است. او در این سال‌ها کمدی را در تلویزیون و سینما تجربه کرد و توانست جای پایش را به عنوان بازیگر عرصه تصویر محکم کند. با او به بهانه بازی در نمایش «دن کامیلو» و البته بازیگری کمدی گفت‌وگو کردیم.

چه شد بعد از 14 سال برگشتید به صحنه؟
اتفاق عجیبی نبود. من از خدا خواستم و روزهای پایان تعطیلات نوروز بود که کوروش نریمانی به من زنگ زد و این نقش را پیشنهاد داد. قبلا با کوروش نریمانی کار کرده بودم و می‌دانستم یکی از کارگردانان خوش ذوق تئاتر است. فقط باید متن را می‌خواندم و می‌پسندیدم که خوشبختانه این اتفاق افتاد.

اجرای سالهای قبل این نمایش را دیده بودید؟
نه. بعدا هم فیلم آن را ندیدم.

اینکه شما با یک نقش کمدی به تئاتر برگشتید که اتفاقی نبود؟در واقع به نظر می‌رسد دیگر به عنوان بازیگر کمدی شناخته می‌شوید. در حالی‌که شما قبلا در تئاتر حضور در نقش‌های غیر از کمدی را تجربه کرده بودید.
برای من این انتخاب فکر شده نبود. در واقع می‌شد به من یک اثر تراژیک پیشنهاد شود. باز هم اگر متن را دوست می‌داشتم قبول می‌کردم. در واقع برای من قبل از هر چیز برای پذیرفتن یک نقش در هر مدیومی که باشد، متن مهم است؛ اینکه آیا آن متن به ایدئولوژی من نزدیک است یا نه و اینکه آیا متن خوش ساختی است یا نه؟ بعد از آن برایم مهم است که نقش چه کاربردی در متن دارد و مختصاتش چیست و من چه آورده‌ای برای آن می‌توانم داشته باشم و اساسا آیا ایفای آن نقش از عهده من بر می‌آید و با فیزیک و منش من هماهنگ است؟ در این میان کمدی یا غیر کمدی بودن زیاد تاثیری ندارد. من مهندسی شده فکر نمی‌کنم.

این نمایشنامه بازنویسی شده یک داستان است. مهم‌ترین ویژگی دن کامیلو که برای شما  جذاب بود کدام ویژگی‌ها بود؟
همیشه در زندگی یکی از دغدغه‌های اصلی من جهل و تعصب بوده است. خودم شخصا دوست ندارم هیچ وقت جاهل باشم یا متعصب. دوست ندارم مردم جامعه‌ام هم اینگونه باشند. البته این را در جوامع امروز زیاد می‌توانید ببینید. جنگ‌ها در دنیا از همین جا می‌آید. پرداختن به این موضوع نظر مرا جلب کرد. این همانجاست که می‌گویم متن باید با ایدئولوژی من همخوان باشد. بعد هم چون کار به سطح کمدی آمده‌است، باعث می‌شود مخاطب در هر قشری که باشد از این موضوع برداشت و بهره‌ای ببرد. البته این را نمی‌شد تا قبل از اجرا حدس زد. چون متن روی کاغذ با اجرا و وقتی که بازیگران روی صحنه به آن جان می‌دهند، خیلی متفاوت است. ارتباط تماشاچی با بازیگر است که شروع ارتباط او با اثر است. من در این اجراها تماشاگران زیادی را دیدم که از قشر عامه بودند، اما حرف متن را درک کردند.

اتفاقا یکی از نکات مثبت این اجرا این است که ارتباط شما و سیامک صفری و دو بازیگر مکمل دیگر با شما خوب از آب درآمده و تبدیل به خودنمایی هم نشده. در صورتی که در نمایش کمدی این خودنمایی در بازی می‌تواند یک آفت برای بازیگر باشد.
من در تجربه‌هایی که اخیرا در کمدی داشتم و روی صحنه هم با دن کامیلو تکمیل شد هم بازی‌های خوبی داشته ام. مثل محسن تنابنده و احمد مهران فر و علیرضا خمسه و فکر کنم در کمدی‌های خوبی هم شانس حضور داشته ام. مهم‌ترین نکته در کار کمدی این است که همه چیز روی یک لبه تیغ تیز قرار دارد. تعجب می‌کنم از بازیگرانی که اصلا کار کمدی نکرده‌اند و درباره اش اظهار نظر می‌کنند. این تیزی و برنده بودن را فقط وقتی که در آن قرار داری می‌فهمی.

تو به عنوان بازیگر در کار کمدی در بزنگاهی قرار می‌گیری که نه تیپ هستی و نه شخصیت. در واقع بهتر است بگویم هم تیپ هستی و هم شخصیت. هم باید واقعی باشی و هم بخندانی. هم باید نمایشگرانه و متظاهرانه نباشی و هم باید بتوانی باعث خنده شوی و این سخت ترین ژانر در بازیگری است. نمونه با ارزش این چنین بازیگری چارلی چاپلین است، او کمدی را درست و حرفه‌ای برای ما به ارث گذاشته‌است. از لباسش تا آن سبیل و راه رفتن و عاشق شدن و خشمگین شدنش دقیقا کمدی است. هم شخصیت است و هم تیپ. هم قانع کننده است و هم کارهایی از او سر می‌زند که بعید است در زندگی روزمره انجام دهیم. در همین «دن کامیلو» ما قرار داد کمدی را با تماشاگر در دقایق سه و چهار می‌گذاریم. جایی که همسر پپونه زایمان می‌کند. او در یک لحظه زایمان می‌کند بدون اینکه رفتار غیر معقولی از او سر بزند.

کمدی ژانری است که شاید قراردادش نسبت به دیگر ژانرها واضح تر است.
دقیقا. مثلا هوتن شکیبا در نقش بشکه روی صحنه آواهایی را از خودش در می‌آورد که به مرور تماشاگر آن را به عنوان کلام طنز می‌پذیرد. قرار داد در کار کمدی و درست گذاشتن این قرار دادها مهم‌ترین بخش اجرایی ماجراست.

چقدر وقتی در یک کار کمدی حضور دارید، این قراردادها را خودتان برای نقش پیشنهاد می‌دهید؟
می‌توانم بگویم تقریبا 50 درصد یک کار کمدی در متن است. البته این برای وقتی است که ما از یک کمدی خوب صحبت می‌کنیم. 50 درصد بقیه در رفتار بازیگر و ارتباط او با بازیگران مقابل رخ می‌دهد. می‌توانم بگویم درباره آن 50 درصد دوم این بسیار مهم است که بازیگر اصلا قابلیت ایفای نقش کمدی را داشته باشد. توانایی خنداندن در هر کسی نیست. اگر بازیگر باهوش باشد این را می‌فهمد.

باید یک راهی باشد که بازیگر بفهمد. این راه به نظر شما چیست؟
بازیگر باهوش خودش متوجه می‌شود. ممکن است شما یک جکی را تعریف کنید که به نظر بامزه نباشد اما همان جک را کس دیگر تعریف کند و همه بخندند. نمی‌گویم همه چیز سر جک تعریف کردن و چنین چیزهایی است، اما بحثم این است که برای کمدی بودن باید قابلیت کمدی بودن در شخص وجود داشته باشد. مثلا بهرام افشاری زبان بدنش هم کمدی است. خیلی از کمدین‌ها هم هستند که ظاهر بیرونی شان خشن است و در زندگی شخصی شان اصلا خنده دار نیستند، اما روی صحنه کمدین‌های خوبی هستند. همان‌ها هم می‌دانند آیا به درد کار کمدی می‌خورند یا نه.

شما کی کشف کردید بازیگر کمدی هستید؟
من از آن ابتدا هم در هر کاری بازی می‌کردم، خنده‌ای از تماشاگر می‌گرفتم. حتی در فیلم آلزایمر هم این اتفاق افتاد یا در فیلم بیست و هیچ. به روحیه آدم بستگی دارد.

یعنی شما ذاتا روحیه کمدی دارید؟در زندگی عادی هم به شما می‌خندند؟
بله می‌خندند، البته من خودم احساس نمی‌کنم خیلی بامزه هستم، ولی مختصات کمدی بودن را می‌توانم ترسیم کنم. امیدوارم احساس نشود دارم از خودم تعریف می‌کنم. اما در چند کار کمدی که تا امروز از من ثبت شده است، خوشبختانه مخاطب به این رای داده که می‌توانم بخندانم. باز می‌گویم بخش مهمی هم به متن‌ها بر می‌گردد. لزومی هم ندارد متن در ذات خود و در دیالوگ‌ها خنده دار باشد، بلکه باید دارای آن قابلیت موقعیتی کمدی باشد. در همین متن «دن کامیلو». کمدی ای که شکل می‌گیرد، کمدی دیالوگ نیست. اصلا موقع خواندن متن شاید شما نخندید. کمدی رفتار و روابط است که شکل می‌گیرد.

شما ایده‌هایی را که برای نقش هایتان در کار کمدی می‌آورید،  از کجا پیدا می‌کنید؟
از چیزهایی که دیده‌ام و به نظرم خنده دار بوده اما چون واقعی بوده، شاید نمی‌توانستم آنجا بخندم. کسی که بازیگری می‌کند، باید به جای شنیدن گوش کند و به جای دیدن نگاه کند. مردم عادی می‌بینند و می‌شنوند اما من حق ندارم این کار را بکنم، باید گوش بدهم و نگاه کنم و جزئیات همه چیز را ببینم. وظیفه‌ام است ظرایف را ببینم و آنچه نقص است را بیرون بکشم و در جای مناسب استفاده کنم؛ مثلا همان بخش زورسنج در این نمایش. در حال عادی ممکن است این صحنه خنده دار نباشد، اما من وقتی این صحنه که یک وزنه بردار می‌آید روی صحنه را می‌گذارم کنار اینکه همان ورزشکار مثلا می‌رود در کار سیاست و در واقع این دو را کنار هم می‌بینم، آن وقت می‌توانم یک موقعیت کمدی را ببینم.
در واقع در همین صحنه، شکل آمدن ورزشکار روی صحنه و... خنده دار نیست، اما مخاطب چون می‌داند او شهردار است، خنده دار می‌شود.

حالا بعد از 14 سال که آمدید روی صحنه با این نقش راضی هستید؟
بله. من آمدم تئاتر لاغر کنم. منظورم فقط فیزیکی نیست. می‌خواستم کمی از جو سینما و تلویزیون فاصله بگیرم.

چرا؟
دیگر خیلی پر شده بودم. تئاتر جای حرف زدن نیست. میدان عمل است. پاک و پاکیزه است و روزی دو ساعت یک تنهایی عجیبی را به تو هدیه می‌دهد. تنهایی پشت صحنه این روزها خیلی مرا می‌گیرد. یک ریاضت دوست داشتنی است. تنهایی ای که یک عظمتی را به دوش می‌کشی. در تلویزیون و سینما کمتر چنین فضایی هست. الان همه چیز پول شده است اما تئاتر آدم را از نظر ذهنی و قلبی و... لاغر می‌کند. سبک می‌کند.

پس آمده‌اید در تئاتر بمانید؟
دوست دارم حضورم مداوم باشد اما بخش مالی آسیب می‌رساند. با این اقتصاد و اینکه تو مجبوری زندگی کنی با تئاتر نمی‌شود. زندگی متاهلی را با تئاتر نمی‌توانی تامین کنی.

بگذارید برای سوال آخر بپرسم نقشی هست که دوست داشته باشید بازی کنید؟
اینطور خیلی به آن فکر نکرده‌ام اما دوست دارم یک روز نقش دکتر شریعتی را بازی کنم.

منبع: آرمان
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین