یکسال از درگذشت زنده یاد جلیل شهناز میگذرد، با این حال همچنان یاد و خاطره او در اذهان زنده است. اگرچه گفته میشود باید قدر هنرمند را در زمان حیات دانست اما این ویژگی عموما در زمان حیات هنرمندان رعایت نمیشود. به گفته عبدالوهاب شهیدی خواننده و نوازنده عود سالهای دور رادیو، ساز «شهناز» در سکوت به ناله درمیآید و شکایت میکند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، امروز 27 خردادماه مقارن است با درگذشت زنده یاد جلیل شهناز موسیقدان و نوازنده چیره دست تار که در زمان فعالیت خود، موسیقی اصیل ایرانی را به دنیا شناساند. اگرچه وی به مدت 35 سال به همراه ساز اش خاموشی گزید اما اثری که در حفظ موسیقی ایرانی کشید برای همیشه جاودان است.
27 خردادماه مصادف است با اولین سال درگذشت زنده یاد جلیل شهناز. وی در سال 1300 در خانواده ای هنر دوست و موسیقدان در اصفهان به دنیا آمد. پدرش «شعبانخان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار، سهتار و سنتور هم مینواخت. عموی او غلامرضا سارنگ (سارنج) هم از نوازندگان کمانچه بود. زنده یاد جلیل شهناز، نوازندگی را در رادیو اصفهان از سال 1328 آغاز کرد و در سال 1336 به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامههای گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه "یاران ثلاث" (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه "اساتید موسیقی ایران" کنسرتهای بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامههای جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.
زنده یاد شهناز، در طول زندگی هنری خود با هنرمندانی همچون فرامرز پایور، حبیب الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، محمد رضا شجریان و حسن زیرک(خواننده بزرگ کرد) ، شاهزیدی، طباطبائی، محمد اصفهانی همکاری داشتهاست.
در دهه 60 نیز با فرامرز پایور (سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد اسماعیلی (تنبک) و محمد موسوی (نی) «گروه اساتید» را تشکیل داد و با این گروه، مسافرتهای متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت. وی در سال 1383 به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در 27 تیر سال 1383، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.
زنده یاد شهناز، تنها نوازنده ای بود که جواب شعر را کلمه به کلمه می داد
عبدالوهاب شهیدی خواننده آواز سنتی ایرانی و نوازنده عود که در سالهای طلایی رادیو در این سازمان مشغول به کار بوده است درباره خاطرات خود با زندهیاد جلیل شهناز به CHN میگوید:« این مرد بزرگ، یکی از بزرگترین موسیقیدان و نوازندهای بود که من میشناختم. هر زمان با وی برنامه مشترک داشتم واقعا سر ذوق بودم. زیرا تنها نوازنده ای بود که جواب شعر را کلمه به کلمه میداد.»
شهیدی میافزاید:«شهناز به دلیل آنکه صدای خوبی هم داشت، شعر را در تار و پود تارنوازندگیاش میبرد. همه برنامههای زنده یاد شهناز تک بودند. موسیقی ایرانی با وجود شهناز یکی شده بود.»
وی همچنین در مورد سفرهای خارج از کشور خود با زنده یاد شهناز میگوید: «ما در زمان فعالیت خود سفرهای بیشماری را به آفریقا و اروپا داشتیم. ما به عنوان گروه استادان با استادان مرحوم شده ای همچون پایور، بهاری، حسین تهرانی و شهناز، و استاد در قید حیات حسن ناهید سفرهای زیادی داشتیم و برنامه های فراوانی اجرا کردیم که همه آنها موفقیتآمیز بودند. شهناز بسیار خوش سفر، خوش صحبت و مهم تر از همه رفیق خوبی بودند. فکر نمی کنم نظیر شهناز نوازنده ای به دنیا بیاید.»
عبدالوهاب شهیدی خواننده برنامه گلهای رادیو در زمان تاسیس این رسانه تا سال 57 درباره ویژگیهای اخلاقی زنده یاد شهناز میگوید: «یکی از ویژگی های اخلاقی او، شوخی های به جا و استفاده از ضرب المثلها و سخنان شیرینی بود که همه آنها دارای معانی عمیقی بودند. خاطرات من با شهناز بسیار زیاد است و ما دوستان بسیار خوبی بودیم.»
شهیدی که یکی از ویژگیهای خود را شادی میداند، در بیان یکی از بهترین خاطرات خود با استاد شهناز میگوید: «قبل از انقلاب و در یکی از سفرهایی که به لندن داشتیم کمکخلبان مرتب از پنجره هواپیما، جایی که من و مرحوم شهناز نشسته بودیم بالهای هواپیما را کنترل میکرد و وقتی از او توضیح میخواستیم مرتب این جمله را میشنیدیم که چیزی نیست و همه چیز مرتب است.»
به گفته شهیدی، شهناز با روحیه شوخطبعی خود در هنگام پیاده شدن از هواپیما به سراغ کمک خلبان میرود و علت را جویا میشود و به کمک خلبان میگوید هر دفعه که میآمدی کنترل کردی مرا کشتی!
شهیدی ادامه میدهد:« برنامهای در لندن داشتیم و زنده یاد شهناز با یک دست هم پرده را گرفت و هم مضراب را. کسانی که در نوازندگی مهارت دارند میدانند که این شیوه یکی از سختترین کارهاست. یادم میآید پس از پایان اجرا، یکی از موسیقدانان آمد و پرسید چطور با یک دست این کار را انجام می دهد؟ و شهناز نیز در پاسخ جواب داد که این شیوه را پس از سالها تسلط بر نوازندگی کسب کرده است.»
شهیدی که در طی دوران فعالیت خود، نواهای محلی را خواند و به رادیو آورد در مورد خاطرات مشترک پس از انقلاب با زنده یاد شهناز میگوید: «پس از انقلاب ما دیگر برنامه ای اجرا نکردیم و به حاشیه رفتیم. در یکی از دیدارها با وی، شهناز مثالی زد که سازام در سکوت به ناله درمیآید و شکایت میکند! شکایت از سالهایی که حتی نالهاش را کسی نمیشنود! »
شهیدی با اظهار تاسف از درگذشت زنده یاد جلیل شهناز می افزاید: «من 15 سال در ایران نبودم. وقتی برگشتم که جای شهناز خالی بود و او به همراه ساز اش از بین ما رفته بود. واقعا حیف شد که نتوانستیم قدر او را آنگونه که شایسته اش بود بشناسیم.»
مضراب زنده یاد شهناز بر روی هنر نت نشان از عشق داشت
پیش تر نیز فرهاد فخرالدینی، رهبر پیشین ارکستر موسیقی ملی در مراسم درگذشت زنده یاد جلیل شهناز گفته بود: «بدون شک استاد جلیل شهناز یکی از چهرههای درخشان موسیقی ماست. او گنجینهای گرانبها از موسیقی ردیف ایران را دردل داشت.»
وی افزود: «اکنون جلیل شهناز اینگونه شما را دور یکدیگر جمع کرده است. او گنجینه عظیمی است که با پاسداری این موسیقی راحفظ کرده است. مضراب او بر روی هر نت از ردیف موسیقی نشان از عشق دارد. بیدلیل نیست که ساز شهناز بر دل شما مینشیند چون راه عاشقی را پیموده است.»