یک استاد حوزه علميه گفت: اينکه شخصي بگويد عدهاي دين را نميشناسند و متوهم هستند، در همين مسأله ريشه دارد. چون اين عده، دين خود را با الهام از فرهنگ غربي تفسير ميکنند و شناخت آنها نسبت به دين، به گونهاي نيست که امام(ره) آن را معرفي کرد. بله، ما، ديني را که آنها ميگويند، نميشناسيم، ما ديني را ميشناسيم که امام(ره) به ما ياد داده است و براي آن انقلاب شده و خونهاي زيادي به خاطر آن فدا شده است.
به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني آيتالله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در ديدار با اعضاي شوراي مرکزي حزب مؤتلفه اسلامي که به مناسبت سالگرد شهداي مؤتلفه اسلامي صورت گرفت، با اشاره به اينکه دغدغه افراد براي رفع آسيبها و خطراتي که نظام اسلامي را تهديد ميکند، مقدس است، اظهار داشت: اما اينکه انسان در برابر اين خطرها، تهديدات، کج انديشيها و کج رفتاري ها، بايد چه کند و وظيفه فردي، گروهي و اجتماعي او چيست، بحث ديگري است که فهميدن آن ساده نيست و آيه يا روايت متواتري در اين زمينه براي شناخت جزئيات رفتار در چنين شرايطي هم نداريم.
محمد تقي مصباح يزدي با اشاره به اينکه در اين زمينه دو گونه نگاه جزئي و فراگير به اين مسائل و خطرات وجود دارد، اظهار داشت: در نگاه جزئي به مشکلات و تهديدها، هر کس با توجه به نوع تفکر و محيطي که با آن سروکار دارد، برداشت ميکند، به عنوان نمونه يک طلبه، مخالفت با احکام شرع را تهديد تلقي ميکند؛ يک نظامي، تهديدهاي نظامي که متوجه کشور است را مد نظر قرار ميدهد؛ يک سياستمدار نحوه تعامل و آشتي با دنيا يا مقابله با آن را مورد توجه قرار ميدهد. هنرمندان نيز توجه شان بيشتر به هنر است.
وي با شاره به اينکه جزئي نگري براي اصلاح جامعه کافي نيست، اظهار داشت: در اين نوع نگاه هر کس جزئي از تهديدات را مدنظر قرار ميدهد و گاه اين اجزاء ظاهرا هيچ ارتباطي با هم ندارند، در حاليکه جامعه، به مثابه يک پيکر واحد است که همه بخشها ولو ظاهرا به هم ربطي نداشته باشند، اما از يک مرکز مديريت ميشوند. لذا نياز به يک نگاه فراگير به معناي تدبير در امور جامعه، هماهنگي بخشهاي مختلف و نظارت بر اجراي قوانين نياز است که ميتوان عنوان اين نگاه فراگير را سياست گذاشت.
عضو خبرگان رهبري با اشاره به اينکه با جزئي نگري نسبت به مسائل، ميتوان ليستي از مشکلات را در اجزاء مختلف تهيه کرد، اظهار داشت: از طرفي همه اين اجزاء به نحوي در سياست دخالت دارند، و از طرف ديگر سياستهاي کلي بخشهای مختلف کشور را که وظايف خود را در آن اجزاء بر عهده دارند، جهت دهي ميکند.
وي با اشاره به مسأله گراني، آن را يکي از مشکلاتي ذکر کرد که در همه دنيا حتي آمريکا نيز مطرح است و هر دولتي در کشور ما نيز که بر سر کار بيايد، قصد سامان دادن به مسائل اقتصادي را دارد.
آيت الله مصباح با يادآوري هدف انقلاب اسلامي، اظهار داشت: هر چند لازمه تشکيل نظام اسلامي، تأمين مسائل اقتصادي جامعه است، اما بايد توجه داشت که مهمترين معضل و مسأله در کشور ما، اقتصاد و ماديات نيست، بلکه همان هدفي است که به خاطر آن، انقلاب صورت گرفت.
عضو خبرگان رهبري افزود: اگر قرار بود مشکل اصلي ما، اقتصاد و ماديات باشد، که در اين صورت اگر انقلاب نميکرديم، بهتر بود، چرا که در آن زمان نه تحريمي دامن گير ملت ايران بود و نه مشکل انرژي هستهاي داشتيم و الآن در وضعيت پيشرفته تري بوديم، چرا که از همان زمان قراردادهايي براي صنعت هستهاي منعقد شده و در حال اجرا بود.
وي با اشاره به اينکه، انقلاب اسلامي، انقلابي با ماهيت فرهنگي بود و نه اقتصادي، اظهار داشت: فرهنگ همان باورها و ارزشهايي است که زيربناي رفتارهاي آدمي است و هر آسيبي که تا کنون به ما رسيده، از همين ناحيه بوده است.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با بيان اينکه وجود جوانهاي پاکي که جان خود را براي پيروزي و حفظ انقلاب، فدا کردند، محصول کارهاي فرهنگي بوده و نه اقتصادي، اظهار داشت: تکيه کلام امام(ره)، از روز اول نهضت، اسلام بود و اگر زماني هم بر ميآشفت، به خاطر اين بود که براي اسلام احساس خطر ميکرد و اين نگاه تا آخرين لحظات عمر امام(ره) ادامه داشت، اما برخي مسئولين کمکم اسلام را فراموش کردند، به نحوي که وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي، قيد اسلامي را قيدي تشريفاتي تلقي کرده بود و بزرگترين دستاورد فرهنگي وزارت متبوع خود را آزادي ميدانست که متأسفانه نمونهاي از چنين سخناني را در وزير فعلي و همکارانشان نيز شاهد هستيم.
وي با بيان اينکه اين اظهارات بر گرفته از تفکر سکولاريسم است اظهار داشت: سکولاريسم، همان مسألهاي است که در زمان اصلاحات در سخنراني هايشان بيان کرده، ترويج کردند و کتابها درباره آن نوشتند و البته هنوز هم ميگويند و برخي سخنان دولتمردان فعلي نيز نشخوار سخنان اصلاح طلبان است.
عضو خبرگان رهبري با اشاره به اينکه اين عده باور ندارند که اسلام عامل سعادت دنيا و آخرت است و محتواي اسلام، فرهنگي است، اظهار داشت: برخي از افراد همواره شعار داده و دائم از لفظ «مقام معظم رهبري» دم ميزنند، اما در عمق دل، اصلا ولايتفقيه را قبول ندارند، بلکه عميقا باور دارند تنها راه نجات بشريت، ايدئولوژي ليبرال و دموکراسي ليبرال است، هر چند در اين قالب، دين هم محدود به نماز، روزه، سينه زني و روضهخواني ميتواند، وجود داشته باشد.
وي ادامه داد: اگر دين منحصر در نماز و روزه و سينه زني بود، پس چرا انقلاب شد؟ مگر روضه خواني از درون کاخ به صورت مستقيم پخش نميشد؟ مگر در زمان شاه، قرآن منتشر نميشد؟ مگر حتي در ماههاي رمضان از سحر تا صبح صداي مناجاتها بلند نبود؟ اگر اسلام همين بود، چرا امام(ره) نسبت به اسلام احساس خطر کرد؟
اين استاد اخلاق حوزه علميه افزود: اينکه شخصي بگويد عدهاي دين را نميشناسند و متوهم هستند، در همين مسأله ريشه دارد. چون اين عده، دين خود را با الهام از فرهنگ غربي تفسير ميکنند و شناخت آنها نسبت به دين، به گونهاي نيست که امام(ره) آن را معرفي کرد. بله، ما ديني را که آنها ميگويند، نميشناسيم، ما ديني را ميشناسيم که امام(ره) به ما ياد داده است و براي آن انقلاب شده و خونهاي زيادي به خاطر آن فدا شده است.
وي خاطر نشان کرد: اگر باور داريم که تنها عامل سعادت ما، دين است و بايد به نظام اسلامي نگاهي فراگير داشت و نه جزئي، اولين قدمي که بايد برداشته شود، شناخت اسلام و تلاش براي اجراي آن در جامعه است. يعني در وهله اول بايد آن ديني که امام(ره) براي آن احساس خطر کرد، را به خوبي شناخت و فرهنگ اسلام را زنده کرد. البته اصل اين وظيفه بر عهده روحانيت و دين شناسهاي واقعي است که دين را به همان معنايي که امام(ره) فهميده بود، بشناسند و به ميدان بيايند، وگرنه دين شناسان قلابي به ميدان آمده و دين را هرگونه ميخواهند به مردم ميفهمانند.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اشاره به گذشت بيش از 35 سال از انقلاب اسلامي بر لزوم آسيب شناسي فرهنگي در اين زمينه تأکيد و خاطر نشان کرد: بسياري از کساني که در طول نهضت، منبرها رفته و سخنرانيها کردند، قلم زده و مقالهها نوشتند، زندان رفته و شکنجهها شدند، عقب گرد کرده اند! حتي به ياد دارم اولين کساني را که سعي ميکردند در سخنراني هايشان در مسجد اعظم قم يا تهران، حتي با استدلال به آيات قرآن، عنوان امام را براي امام خميني(ره) ترويج کنند و امروز برخي از آنها برگشتهاند؟ کساني که براي جهاد و شهادت، سخنرانيهاي پرشور داشتند، امروز عقب گرد کردهاند. لذا يک گروه پويا و زنده بايد به آسيب شناسي پرداخته و عواملي را که سبب شده تا وضع به اينجا برسد، شناسايي کند و راهکاري براي مقابله با اين آسيبها و قرار گرفتن در مسير صحيح ارائه کند.
علامه مصباح يزدي در ادامه افزود: بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامي، عدهاي فرهنگ را همان ساز و تنبور ميدانند و پيشرفت در هنر را ساخت فيلمهايي ميدانند که بتوانند در جشنوارههاي غربي پذيرفته شوند، ولو اينکه فيلمسازان آن و محتواي فيلم ها، ضد اسلام و انقلاب اسلامي باشد.
وي افزود: اکثريت دولتمردان وقتي از توسعه نام ميبرند، آرمانشان آمريکا، هرچند يکي از ايالتهاي سطح پايين آن است. يعني آروزي نهايي آنها اين است که بتوان از امکانات و تجهيزات آنها استفاده کرد و آنها ما را جزء خود بدانند. چنين تفکري است که سبب شده رفتار دولتمردان به جايي برسد که ميبينيد.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اينکه با چند منبر رفتن و سخنراني نميتوان فکر چنين افرادي را عوض کرد، افزود: اگر قرار بود با سخنراني و نوشتن مقاله، تفکرشان عوض شود، بهترين نمونه، سخنرانيهاي موجود امام(ره) و صحيفه امام است، که نه تنها بر آنها اثر نميگذارد، بلکه سعي دارند تا ريشه تفکرات امام را بزنند. همان گونه که به صورت تلويحي و با گفتن اينکه برخي مسائل که در اول انقلاب صورت گرفت، درست نبود و يا انقلابي بودن به معناي بالا رفتن از ديوار نيست، برخي تصميمات و مواضع امام(ره) را اشتباه ميدانند و مثلا تسخير لانه جاسوسي را کاري بسيار اشتباه ميدانستند و مواضع امام(ره) در اين قضيه را زير سئوال ميبرند.
وي ادامه داد: وقتي افرادي مباني ديني خود را سالها در حوزههاي علميه شناختهاند، و با چند سال حضور در آمريکا يا انگليس، اين چنين تغيير کردهاند، چگونه ميتوان انتظار داشت که با چند سخنراني تفکرشان عوض شود؟ البته آنها دشمن قسم خورده اسلام نيستند، اما فکرشان عوض شده و اتفاقا دشمن هم وقتي زمينه را مساعد ديده، روي فکر آنها کار کرده است، لذا دين را به گونهاي تفسير ميکنند که در راستاي تفکرشان است.
استاد اخلاق حوزه علميه با اشاره به اينکه گاه بسياري از مغالطات هم صورت ميگيرد تا اين تفکر در جامعه حاکم شود و اين امور در زمان اصلاحات نيز رواج داشت، ادامه داد: وقتي رهبري تا اين اندازه بر مسأله فرهنگ تأکيد کرده و امسال را به اين نام، نامگذاري ميکنند، عدهاي فرهنگ را همان خواست مردم بيان ميکنند که دولت بايد براي تحقق آنها بکوشد. گاه نيز گفته ميشود مگر اسلام مخالف توسعه است؟ مگر اسلام مخالف آزادي است؟ و سخناني از اين قبيل. در حاليکه اسلام مخالف آزادي و توسعه نيست، اما عملي که آنها انجام ميدهند، کاملا مخالف اسلام است. اين به خاطر نوع نگاه سکولار است که بر اساس اين نگاه، تفکر امام(ره)، تفکري ارتجاعي و عقب مانده تلقي ميشود.
وي با اشاره به اينکه بايد راهي پيدا کرد تا تفکر صحيح اسلام در مسئولين حاصل شود، اظهار داشت: بايد دنبال برنامهريزي براي آينده بوده و کادرسازي کرد. حد اقل برنامهريزي شود تا در آينده اين سير نزولي و دور شدن از ارزشهاي اسلام، استمرار پيدا نکند.
عضو خبرگان رهبري در ادامه با يادآوري ذکاوت و بصيرت آيتالله شهيد بهشتي به نقل خاطرهاي از او پرداخت و اظهار داشت: ايشان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به دنبال کادرسازي نيروهاي انقلابي بود که بعد از سرنگوني رژيم شاهنشاهي بتوانند مناصب کليدي را در دست بگيرند و بر اساس اسلام حرکت کنند. حتي سالها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، کارهاي علمي و تحقيقي براي حکومت اسلامي انجام ميداد. لذا ما هم بايد از هم اکنون شرايط آينده را رصد کرده و براي آن برنامه ريزي و کادرسازي کنيم.
گفتني است اين ديدار 26 خردادماه در سالن تشريفات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) برگزار شد.
با احترام به رای و نظر همه کسانی که نظر یا رای داده اند .
اقای مصباح از نظر علوم دینی نسبت به آقای روحانی و خاتمی دارای مدارج علمی بالاتری است
درود بر مصباح روشنگر
جانم فدای اسلام