نیمقرن از تشکیل گروه موسیقی کامکارها میگذرد. جدا از موسیقی، ماندگاریشان در کنار هم میتواند الگوی استادانی باشد که بهخاطر زیر سایه دیگرینبودن موسیقی را فدای فردیتشان کردند. طی همه این سالها کامکارها نواختند و به دام افتخارات تک نفره نیفتادند، رشد و پرورش آنها در میان سازها و نواها باعث شد برخلاف معمولِ گروههای ایرانی، صدا دهی گروهشان استاندارد و دقیق باشد و گذشت ایام جایگاه ویژهای به نوازندگان متبحر آنها در جامعه موسیقی ایران بخشید.
"در حال حاضر بیش از 500 آموزشگاه در تهران وجود دارد. در رشته سنتور مرحوم مشکاتیان، مجید کیانی، شفیعیان و... بودهاند اما در رشته سنتور تمام آموزشگاهها کتاب من را تدریس میکنند. آقای مشکاتیان هم در این زمینه کتاب دارد اما استقبالی نشده است. ممکن است در زمینه تصنیف و ساز از کار ایشان بیشتر استقبال شود چون با آقای شجریان کار کرد. من هم اگر بدترین آهنگ را میساختم و آقای شجریان کار میکرد در تمام دنیا معروف میشد. ولی کتاب من را که آقای شجریان ننوشته است. افرادی هستند که بهخاطر مشهورشدن به افراد مهم چسبیدهاند و حتی وصلتهایی انجام میدهند اما این کارها جالب نیست و انسان باید خودش هنرمند باشد."
واقعا متاسفم. در همین یک جمله شما چنان نخوت و نیرنگی نهفته است که جز با وازه مشمیز کننده نمیشه توصیفش کرد. مشکاتیان نابغه آهنگ سازی این مرز و بوم بود وشما در بهترین حالت یک سنتور نواز متوسط.
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز....نقشش به حرام ار حود صورت گر چین باشد