فرارو- پس از آن که امیر مومنان و مظهر بی بدیل عدالت، حضرت علی علیه السلام، در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت در محراب عبادت در مسجد کوفه به دست ابن ملجم ضربت خورد و محاسنش به خون رنگین شد، ندا در داد که " فزت و ربّ الکعبه"... به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم.
سپس آیه 55 سوره مبارکه طه را تلاوت فرمود:« منها خلقنا کم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری »...شما را از خاک آفریدیم و به آن بازتان می گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم.
مردم به سوی ابن ملجم دویدند، ولی هر کس به او نزدیک میشد، ابن ملجم با شمشیر خود، به او حمله ور می شد. سرانجام قثم بن عباس پیش رفت و او را به زمین کوبید و دستگیر نمود.
حسین علیه السلام به اتفاق بنی هاشم، پدر مظلوم را در گلیمی گذاشتند و به خانه بردند.
امیرالمؤمنین علیه السلام به ابن ملجم اشاره کرد و فرمود:« اگر من از دنیا رفتم، بر سر او فقط یک ضربه شمشیر بزنید و قصاص کنید؛ که او تنها یک ضربه بر سر من وارد آورده است و اگر سالم ماندم، خواهید دید که دربارهی او چه تصمیمی میگیرم.»
قدری شیر برای امام آوردند. امام کمی از آن نوشید و فرمود:« به زندانی خود، ابن ملجم، نیز از این شیر بدهید و مبادا او را آزار دهید.»
طبیبان کوفه به بالین وی گرد آمدند و در بین آنان از همه ماهرتر اثیر بن عمرو بود. اثیر وقتی زخم سر امام را دید، دستور داد ُشش گوسفندی را که تازه کشته شده برایش بیاورند. سپس رگی از آن را بیرون آورد و در محلّ ضربت قرار داد. بعد آن را بیرون آورد و گفت:« یا علی، وصیّت های خود را بکن، زیرا شمشیر زهرآلود به مغزت رسیده و معالجه مؤثر نیست.»
اگر کسی پیش از مرگ خود، مهلتی یابد تا وصیتی کند، قطعا بر مطالبی انگشت خواهد گذارد که در نظرش از بیشترین اهمیت برخوردارند؛ و علی چنین کرد تا ما رستگار شویم.
امیر مومنان، روز بیست و یکم رمضان المبارک، در ساعات باقی مانده از حیات دنیایی خویش، به فرزندان گرانقدر خویش و نیز به همه ی پیروان حال و آینده خویش چنین وصیت فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم
این، آن چیزى است که على پسر ابوطالب وصیت مىکند:
به وحدانیت و یگانگى خدا گواهى مىدهد و اقرار مىکند که محمد، بنده و پیغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دیگر ادیان برتری دهد.
همانا نماز، عبادت، حیات و زندگانى من از آن خداست. شریکى براى او نیست، من به این امر شدهام و از تسلیم شدگان اویم .
فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش مىکنم :
۱- تقوای الهى و اطاعت محض از دستورات را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.
۲- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر مبناى ایمان و توحید، متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید، پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم، ارزشمندتر است و چیزى که دین را محو مىکند، فساد و اختلاف است .
۳- ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مىکند.
۴- خدا را! خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.
۵- خدا را! خدا را! درباره همسایگان، پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را فرمود که ما گمان کردیم مىخواهند آنها را در ارث شریک کند.
۶- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا دیگران در عمل کردن به آن، بر شما پیشى گیرند!
۷- خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پایه دین شماست .
۸- خدا را! خدا را! درباره کعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند، مهلت داده نخواهد شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.
۹- خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید.
۱۰- خدا را! خدا را! درباره زکات؛ زکات آتش خشم الهى را خاموش مىکند.
۱۱- خدا را! خدا را! درباره ذریه (فرزندان) پیغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گیرند.
۱۲- خدا را! خدا را! درباره صحابه و یاران پیغمبر، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره آنها سفارش کرده است .
۱۳- خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهیدستان، آنها را در زندگى شریک خود سازید.
۱۴- خدا را! خدا را! درباه بردگان، که آخرین سفارش پیغمبر درباره اینها بود.
۱۵- در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف رضای خداست) ترتیب اثر ندهید.
۱۶- با مردم به مهربانی و نیکى رفتار کنید چنانکه قرآن دستور داده است .
۱۷- امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
۱۸- بر شما باد که بر روابط دوستانه در بین خویش بیفزایید، به یکدیگر نیکى کنید، از کنارهگیرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
۱۹- کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و به اتفاق هم انجام دهید، از همکارى در انجام گناهان و نیز چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مىشود، بپرهیزید.
۲۰- از خدا بترسید که جزا و کیفر خدا شدید است .
خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد و به امت پیغمبر توفیق دهد که احترام شما (اهل بیت) و احترام پیغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مىسپارم . سلام و دورد حق بر همه شما …
مرحوم علامه امینی مىفرماید: برخی مورخان مىگویند پس از این وصیت ،امام علی علیهالسلام لحظهاى بی هوش شد و چون به هوش آمد دیگر سخنى جز لا اله الا الله از حضرت شنیده نشد تا جان به جان آفرین تسلیم فرمود.
بعضى دیگر گفتهاند آخرین فرمایش ایشان این آیه شریفه بود: و من یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره ( هرکس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد ، آن را می بیند و هر کس به قدر ذره ای عمل زشت مرتکب شود نیز آن را خواهد دید).
گروهى دیگر نیز گفته اند که حضرتش ابتدا به فرشتگان خدا سلام داد سپس این آیات را زمزمه فرمود: "و لمثل هذا فلیعمل العاملون" (و آدمیان باید براى چنین لحظاتى عمل کنند و بکوشند) و "ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون" (خدا با مردمى است که عمر خود را به تقوا و پرهیزکارى گذراندند و مردمى که همواره کار نیک کردند).
آن گاه در واپسین دم حیات فرمود: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله...و سپس به سوی معبود مهربان خویش پر کشید.
امید آن که او همواره راهبر و مقتدایمان باشد !
معبودا ! زندگی ما را چونان حیات محمد و آل محمد قرار ده و مرگ مان را نیز !
ومن کلام له عليه السلام
قاله قبل شهادته علي سبيل الوصية لمّا ضربه ابن ملجم لعنة الله عليه:
وَصِيَّتِي لَکُمْ: أَنْ لاَ تُشْرِکُوا بِاللهِ شَيْئاً، وَمُحَمَّدٌ - صَلَّي اللهٌ عَلَيْهِ وَآلِهِ- فَلاَ تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ، أَقِيمُوا هذَيْنِ الْعَمُودَينِ، وأَوْقِدُوا هذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْنِ وَخَلاَکُمْ ذَمَّ أَنَا بِالْأََمْسِ صَاحِبُکُمْ، وَالْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَکُمْ، وَغَداً مُفَارِقُکُمْ، إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيُّ دَمِي، وَإِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي، وَإِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ، وَهُوَ لَکُمْ حَسَنَةٌ، فَاعْفُوا (أَلاَ تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ) وَاللهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ کَرِهْتُهُ، وَلاَ طَالِعٌ أَنْکَرْتُهُ، وَمَا کُنْتُ إِلاَّ کَقَارِب وَرَدَ، وَطَالِبٍ وَجَدَ، (وَمَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأََبْرَارِ). قال السيد الشريف رضي اللهُ عنه: أقول: وقد مضي بعض هذا الکلام فيما تقدّم من الخطب، إلاّ أنّ فيه هاهنا زيادة أوجبت تکريره.
پندهاي جاودانه سفارش من براي شما آنکه به خدا شرک نورزيد، و سنت محمد (ص) را تباه نکنيد، اين دو ستون دين را برپا داريد، و اين دو چراغ را روشن نگهداريد، آنگاه سزاوار هيچ سرزنشي نباشيد. من ديروز همراهتان بودم و امروز مايه عبرت شما ميباشم، و فردا از شما جدا ميگردم، اگر ماندم خود اختيار خون خويش را دارم، و اگر بميرم، مرگ وعدهگاه من است، اگر عفو کنم، براي من نزديک شدن به خدا، و براي شما نيکي و حسنه است، پس عفو کنيد. (آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد؟) بخدا سوگند! مرگ ناگهان به من روي نياورده که از آن خشنود نباشم، و نشانههاي آن را زشت بدانم، بلکه من چونان جوينده آب در شب که ناگهان آن را بيابد، يا کسي که گمشده خود را پيدا کند، از مرگ خرسندم که: (و آنچه نزد خداست براي نيکان بهتر است.)