bato-adv
کد خبر: ۱۹۹۶۱۱
فارن پالسی مطرح کرد

مصر از بحران غزه سود می برد

آخرین افسانه بزرگ آمریکا درباره مصر: میانجی اعراب و اسرائیل. قاهره هرگز میانجی میان اسرائیل و فلسطین نبوده و رژیم امروز در این کشور نیز در واقع از حملات غزه سود می برد.
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۵ - ۳۱ تير ۱۳۹۳
فرارو- آخرین افسانه بزرگ آمریکا درباره مصر: میانجی اعراب و اسرائیل. قاهره هرگز میانجی میان اسرائیل و فلسطین نبوده و رژیم امروز در این کشور نیز در واقع از حملات غزه سود می برد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، در دهه 1970 هنری کیسینجر به شدت به انور سادات علاقمند شد. از نظر کیسینجر، این رئیس جمهور مصری «خرد و شجاعت یک سیاستمدار و گاهی اوقات بینش یک پیامبر را داشت». به دلیل همین رابطه نزدیک بود که مجموعه ای از ایده ها در مورد مصر در سیاست خاورمیانه آمریکا القا شد: اینکه مصر سدی در برابر اتحاد جماهیر شوروی، پایگاهی برای نیروهای آمریکایی در صورت بروز بحران در خلیج فارس و میانجی میان اعراب-به خصوص فلسطینیان- و اسرائیلی ها خواهد بود. 

از میان این موارد تنها مورد آخر است که به سیاست معاصر آمریکا مربوط می شود. با این حال آنچه مقامات و تحلیل گران آمریکایی در مورد مصر به یکدیگر می گویند چیزی جز یک افسانه نیست. با وجود شرح انبیا گونه کیسینجر از سادات، مصری ها هرگز مذاکره کنندگان موثر و بی طرفی که آمریکا انتظار داشته، نبوده اند.

در شرایطی که «عملیات صخره سخت» اسرائیل به دومین هفته خود نزدیک می شود و صدها نفر جان خود را از دست داده اند، مصری ها مشغول چه کاری هستند؟ آنها تقریبا همان کاری را می کنند که همیشه می کردند—مراقبت از خودشان. با وجود تغییرات بسیاری که از زمان سقوط حسنی مبارک در مصر رخ داده، ارتش و سرویس های اطلاعاتی مصر غزه را تقریبا همانطور می بینند که طی یک یا چند دهه اخیر می دیدند. آنها خواهان حفظ فلسطینیان، به خصوص حماس، در یک حصار هستند تا مانع از آن شوند که این درگیری ها شبه جزیره سینا را بی ثبات کند و از سوی دیگر اطمینان یابند که نوار غزه همچنان به طور اساسی در مسئولیت اسرائیل می ماند و دیگر بازیگران منطقه ای را از ایفای نقش در غزه دور می کنند.

به دلیل طرز فکر سیاست مداران آمریکایی و دیگر ناظران در مورد مصر، آنها انتظار دارند که یک آتش بس این اهداف را تامین کند. با این حال واقعیت این است که اطمینانی در این مورد وجود ندارد.

حملات اسرائیل در سال 2009 و 2012 پایانی مشابه داشتند. پس از چند هفته جنگ، سرویس اطلاعات عمومی مصر توافقنامه ای را به امضا رساند که توقف خشونت ها را در پی داشت. در هر دو مورد هم به نفع مصر شد: مرزهایشان امن بود، پایشان به جنگ غزه کشیده نشد و ضربه اسرائیل به حماس این جنبش را از نظر نظامی تضعیف کرد.

البته این مسئله همیشه هم آسان نبوده: رهبران حماس احمق نیستند: آنها می دانستند که مصری ها واقعا به منافع این سازمان اهمیت نمی دهند و در نتیجه در مقابل بخشیدن پیروزی به قاهره مقاومت می کردند. اما زمانیکه زمان توافق می رسید، حماس نمی توانست در مقابل ارتش اسرائیل و فشارهای سیاسی مصر ایستادگی کند.

ممکن است برخی کارشناسان، ناکامی مصر در میانجیگری برای آتش بس را ناکارآمدی عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری این کشور یا جایگاه از دست رفته مصر در میان کشورهای مسلمان بدانند. اما یک توصیف دیگر هم وجود دارد: به نظر می رسد مصری ها باور دارند که تداوم جنگ- در حال حاضر- به بهترین شکل منافع شان را تامین می کند. با توجه به تبلیغات ضداخوان المسلمین و ضدحماس که مصری ها در معرضش قرار گرفته اند و بخشی از مشروعیت سیسی را نیز تامین می کند، خشونت های غزه در خدمت منافع سیاسی و اهداف کلی وی است.

در یک نگاه کاملا بدبینانه، از جایگاه سیسی چه چیز می توانست از این بهتر باشد؟ اسرائیلی ها با هزینه ای اندک و یا هیچ هزینه ای برای مصر، حماس را تضعیف می کنند. در میانه این گرداب، رئیس جمهوری جدید پیشنهاد آتش بس را مطرح می کند. اگر طرفین بپذیرند، او پیروز است. اگر هم نپذیرند باز هم سیسی پیروز است.

سیسی چهاردهم جولای پیشنهاد آتش بس را مطرح کرد و مخالفت حماس به جای آنکه باعث ناتوان جلوه دادن سیسی شود، تنها باعث شد مصری ها، اسرائیلی ها و آمریکایی ها در شرح وقایع از ناسازگاری این جنبش سخن بگویند. این طور به نظر می رسد که مصری ها به درستی یا اشتباها حساب کرده اند که هم ردیف شدن با اسرائیل و به زانو در آوردن حماس اهداف گسترده تر آنها را تامین می کند، امنیت آنها در سینا را ارتقا می دهد، و نقش دیگر بازیگران منطقه ای را کاهش می دهد.

با این حال حساب و کتاب های سیسی در غزه ممکن است به هم بریزد. ممکن است که مقامات مصری در تلاش برای بی اعتبار کردن اخوان المسلمین باعث ایجاد احساسات ضدحماس شده باشند اما این مسئله همبستگی که بسیاری از مصریان نسبت به فلسطین دارند را از بین نمی برد.

شاید اینطور باشد که مصریان از اخوان المسلمین متنفر باشند اما تنفرشان از اسرائیل بیشتر است. در شرایطی که «عملیات صخره سخت» همچنان گسترش می یابد و غیرنظامیان بیشتری کشته می شوند، تبانی سیسی با اسرائیل نیز ممکن است از نظر سیاسی غیرقابل دفاع شود.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو