یادداشت زیر را آقای محمد حسنوند ارسال نمودهاند
رمضان امسال برای غزه فستیوال خون است بمب و موش، بمبها و موشکهای اسراییلی که با پشتوانه حمایتهای مالی و رسانهای غرب تا لحظهای که این مطلب در حال نوشتن است، هشتصد و سی و دو شهید و بیش از پنج هزار و چهارصد زخمی را در این فستیوال به ارمغان آورده است.
نکته تکاندهنده آنجاست که اکثر این کشتهشدگان نه از نظامیان بلکه کودکان و زنان بی دفاعی هستند که نه در کنج خانههایشان در اماناند و نه در بیمارستانها و پناهگاههای سازمان ملل!
رژیم عبری برای کشتارش نه حد میشناسد و نه مرز و نه کوچکترین ارزشی برای قواعد انسانی حقوق بشر و بینالملل قائل است. تصاویری که از غزه مخابره میشود صحنههایی را برای جهانیان مخابره میکند که خون هر انسان آزادهای را به جوش میآورد.
کلکسیون جنایتهای اسراییل کامل است؛ از ردیف جنازههای کودکان و جسد سوخته دخترکی چند ساله تا تصویر گریه یک پدر در کنار پیکر همسر و کودک خردسالش!
رژیم صهیونیست در سکوت و سانسور نفرتآور رسانههای غربی تمامی نهادها و قواعد حقوق بشر را به سخره گرفته است. نه خواهشهای بان کی مون توانسته پایانی بر این هولوکاست زنده و معاصر باشد و نه جلسات بی نتیجه سازمان ملل!
وزیر امور خارجه آمریکا تنها توانست، به شدت نگران پیامدهای اقدام مناسب و مشروع !!! اسرائیل برای دفاع از خود باشد و به اسراییل حق بدهد و بگوید هیچ کشوری تحمل نمیکند که هدف حمله قرار گیرد و تونلهایی برای ورود به آن برای حمله به مردمش حفر شود. و البته اندکی شرم کند و نگرانیهایی درباره وضعیت غیر نظامیان را به رسمیت بشناسد، وضعیت کودکان، زنان، جوامعی که در میان درگیریها ماندهاند. البته بعید هم نیست منظور وی تنها وضعیت کودکان و زنان اسراییلی باشد!
در این میان اما،دفاع مشروع مفهومی است که بارها اسراییل همچون جان کری برای توجیه حرکات وحشیانهاش به آن تمسک جسته و از سوی مدعیان غربی حقوق بشر هم مورد تایید و حمایت قرار گرفته است. انتقال جهتدار و سانسور شده اخبار هم تا حدی توانسته در این ادعای مضحک به کمک آنها بیاید. اما بر خلاف این ادعاها، بر اساس قواعد حقوق بینالملل اقدامات اسراییل نه دفاع است و مشروع!
دفاع مشروع نهادی حقوقیست که به اعضای جامعه بینالملل اجازه داده است تا در مقام پاسخگویی به طور انفرادی یا دسته جمعی یا از طریق سازمانهای بینالمللی به اقدامات مسالمتآمیز گوناگونی توسل جویند، دفاع مشروع، اعم از فردی و جمعی، در واقع مقدمهی امنیت دسته جمعی است. امنیتی که دارای ماهیت تدافعی است، نه ماهیت سرکوبگرانه!
در این راستا ماده 51 منشور سازمان ملل متحد مقرر میدارد: در صورت حملهی مسلحانه علیه یک عضو سازمان ملل متحد، تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ سلح و امنیت بینالمللی به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع مشروع انفرادی یا دسته جمعی اعضاء لطمهای وارد نخواهد کرد. اعضاء باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود، به عمل میآورند فوری به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات به هیچ وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت طبق این منشور دارد و به موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللی در هر موقع که ضروری تشخیص دهد اقدام لازم به عمل خواهد آورد، تأثیری نخواهد داشت. توسل به نیروی نظامی فقط در صورت وقوع حملهی نظامی مجاز میباشد.
دفاع مشروع اما مشروط به شرایطی است؛ از جمله آنکه:
1- همان گونه که در مادهی 51 منشور ملل متحد تصریح شده است، وقوع حملهی نظامی شرط اصلی برای دفاع مشروع است و هرگونه حملهی پیشگیرانه در این خصوص فاقد ارزش حقوقی بوده و دفاع محسوب نمیشود. دفاع مشروع حتماً باید مسبوق به تهاجم نظامی باشد و تهاجمات ایدئولوژیک فرهنگی یا اقتصادی اساساً تجاوز محسوب نمیشوند.
2- دفاع مشروع ضرورت داشته باشد، یعنی اینکه دفاع مشروع زمانی میتواند انجام شود که راههای دیپلماتیک و غیر نظامی جهت رفع تجاوز وجود نداشته باشد، البته این شرط در اصل عینیت ندارد و معمولاً رعایت نمیشود.
3- میان حمله و دفاع تناسب وجود داشته باشد، اساساً تعیین این که تجاوزی صورت گرفته یا خیر، در اختیار شورای امنیت است و در صورت بروز تجاوز، بایستی دفاع مشروع متناسب با آن صورت پذیرد. بنابراین اگر تجاوز فقط در حد یک درگیری کوچک مرزی باشد، نباید دفاع در برابر آن به گونهای باشد که به تخریب عمده در کشور متجاوز منتهی گردد.
4-کشتار غیرنظامیان و نقض معاهدات بینالمللی در خصوص شهروندان و اماکن درمانی و آموزشی در حین هیچ اقدام تلافی جویانهای جزیی از عملیات دفاعی محسوب نمیشود و از مصادیق جنایات جنگی است.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که حملات اسراییل مسبوق به کدام حمله نظامی است؟ آیا ناپدید شدن چند شهروند اسراییلی که هیچ ارتباطی هم به مردم غزه ندارد، حمله نظامی است یا احتمال پرتاپ چند راکت که نهایت قدرتشان تخریب یک دیوار است؟ آن هم راکتهایی که تجربه نشان داده به ندرت به صورت پیش دستانه به سوی اسراییل شلیک شده است.
سوال دیگر آن است که میان حمله ارتش صهیونیستی که در این تجاوز به انواع سلاحهای پیشرفته از بمبهای خوشهای و هدایت شونده گرفته تا انواع راکتها متوسل شده است با پرتاب احتمالی چند راکت چه تناسبی وجود دارد تا وزیر خارجه ایالات متحده اینچنین گستاخانه اقدامات اسراییل را دفاع متناسب بداند!
نکته اساسی اینجاست که اسراییل و حامیان غربیاش نه تنها از قواعد حقوق بینالملل بی اطلاع نیستند بلکه خود نقش اصلی را در وضع این قواعد و تشکیل و اداره سازمانهای بین المللی داشته و دارند. در واقع اینها همان قواعدیست که غرب بارها بدان متمسک شده است.
غرب با همین قواعد بود که عراق و افغانستان و لیبی را به اشغال درآورد و با همین قواعدست که سالها تحریمهای ظالمانه خود را به مردم ایران تحمیل کردهاند مردمی صلح دوست که در دویست سال گذشته سابقه شروع هیچ جنگی را در کارنامه خود ندارند! آری حکایت اینها حکایت همانیست که تنه درخت را در چشم خود نمیدید و از کاهی در چشم دیگران کوه میساخت!