bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۲۳۲۵۶
كيهان‌ بی‌همتا و واقعیت مفهوم زمان

آیا زمان واقعی است؟

انیشتین در ماه مارس 1955 میلادی، تقریبا یک ماه قبل از مرگش، نامه‌ای به خانواده‌ی دوست تازه متوفی‌اش، میشل بِسو، ارسال کرد. انیشتین نوشته بود: «او حالا کمی زودتر از من از این جهان عجیب‌وغریب رخت بسته است. ولی هیچ معنایی ندارد. کسانی مثل ما که به دنیای فیزیک اعتقاد دارند به خوبی می‌دانند که تمایز بین گذشته، حال و آینده توهمی بیش نیست؛ گرچه این توهم دیرینه و پایدار است.»
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۹ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۳
كيهان‌ بی‌همتا و واقعیت مفهوم زمان

فرارو-
  آیا زمان واقعی است؟ دو دانشمند مستقل، روبرترو مانگابِیرا اونگر و لی اسمولین، با تبر به جان مفهوم زمان می‌افتند.
 
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، انیشتین در ماه مارس 1955 میلادی، تقریبا یک ماه قبل از مرگش، نامه‌ای به خانواده‌ی دوست تازه متوفی‌اش، میشل بِسو، ارسال کرد. انیشتین نوشته بود: «او حالا کمی زودتر از من از این جهان عجیب‌وغریب رخت بسته است. ولی هیچ معنایی ندارد. کسانی مثل ما که به دنیای فیزیک اعتقاد دارند به خوبی می‌دانند که تمایز بین گذشته، حال و آینده توهمی بیش نیست؛ گرچه این توهم دیرینه و پایدار است.»
 
مشخص نیست که آیا خانواده بسو با این شکل درد و دل انیشتین آرام شده بودند با خیر، اما تقریبا تمام کسانی که فیزیک را درک می‌کنند می‌دانند که انیشتین درست گفته بود. ریشه این بحث به هراکلیتوس (475-535 قبل از میلاد) برمی‌گردد. او گفته بود که ویژگی اصلی کیهان، تغییرپذیری آن است. در نقطه مقابل او پارمِنیدیس بود که ادعا می‌کرد که چنین تغییری وجود ندارد. در سال 1949 و در جشن 70 سالگی انیشتین، کورت گودِل عدم وجود زمان را با ریاضی برای انیشتین اثبات کرد. به نظر می‌رسد که طبیعت تحت سلطه قوانین جاویدان است که از گستره زمان خارج هستند.
 
از جمله مخالفان حرف انیشتین، لی اسمولین، عضو موسسه پریمتر در فیزیک نظری در کانادا است. اسمولین یکی از کسانی است که در فیزیک و کیهان‌شناسی معاصر ساز مخالف زده است؛ سرشار از ایده‌های رادیکال و یک بت‌شکن! در اواسط دهه 90 میلادی او پیشنهاد داد که سیاه‌چاله‌ها جهان‌های کوچک را تولید می‌کنند. در اواسط دهه گذشته میلادی نیز او نظریه ریسمان را زیر سوال برد. ادعایش این بود که این نظریه نتوانسته تاکنون یک پیش‌بینی قابل‌سنجش را تولید کند. حتی در کتاب پرفروش خود «تولد دوباره زمان» در سال 2013، او ادعا کرد که زمان کاملا واقعی است و هیچ چیزی توان پیشی گرفتن از آن را ندارد، حتی قوانین طبیعت. چنین قوانینی مانند هر چیز دیگری به زمان حال وابسته بود و قابل تغییر هستند.
 
شنیده‌ام که برخی از فیزیک‌دانان حتی از آوردن اسم اسمولین هم خودداری می‌کنند. اما حتی اگر او مرتکب اشتباه هم شده باشد، اشتباهش به طرزی جالب رخ داده است. اسمولین آشکارا گفته است که تثبیت مفهوم زمان برای زندگی روزمره ما فوایدی دارد. او می‌گوید: «اگر سیر زمان یک توهم نباشد، به زندگی ما ارزش و معنا می‌بخشد.» از نظر انیشتین، مرگ آن سرانجامی که ما فکر می‌کنیم را به دنبال خود ندارد، اما دید اسمولین با دید انیشتین هم‌خوانی ندارد. از طرفی اگر قوانین فیزیک شامل و تغییر و تکامل باشند، پس می‌توان گفت که فضای آینده محتمل هم می‌تواند شامل این تغییر و تکامل باشد. اسمولین می‌گوید: «برداشتی که ما از خلق یک نوآوری داریم صحیح است. همین برداشت جهان را به جایی بهتر تبدیل می‌کند. به این ترتیب ما از اختیار برخورداریم. حق انتخاب داریم. من این دید را بیشتر می‌پسندم.»
 
کتاب جدید اسمولین که در آن نظریات پذیرفته شده در کیهان‌شناسی را زیر سوال می‌برند همراه با دانشمندی دیگر نوشته شده که از خود او نیز افراطی‌تر است. روبرترو مانگابِیرا اونگر استاد دانشکده حقوق هاروارد است که باراک اوباما هم یکی از دانشجویان او بوده است. او از سال 2007 تا 2009 در برزیل یک پست اجرایی داشته است. ایده آل او «آزادی عمیق» است، که در آن مردم به مسئله فناپذیری و توانایی‌های بیکران خود واقف هستند. اونگر در کتاب «بیداری خود» می‌گوید: «ریشه تجربیات انسانی بی‌اساسی است – شگفتی وجودی ما و جهان ما، و اینکه همه این چیزها به این شکلی هست که می‌بینیم، نه شکلی دیگر... شگفتی‌ای که همراه با عدم درک و بیگانه بودن ما با جهانی است که خود را در آن یافته‌ایم. تغییری در زندگی که باید به دنبال آن باشیم این است که فقط یک‌بار می‌میریم... و نباید با تبدیل شدن به یک انسان پست، تمام خوبی‌های زندگی را بر باد دهیم. ما در این دنیا تلاش خواهیم کرد. نگرانی از آینده، ما را از آنچه اکنون در دستمان است دور می‌کند، یعنی زمان حال.»
 
شاید فکر کنید که کتابی که اسمولین و اونگر نوشته‌اند تبادلی بین علم و ارزش‌های انسانی باشد، چیزی شبیه گفتگویی که در دهه 30 میلادی بین انیشتین و رابیندرانات تاگور برقرار شده بود. اما «كيهان‌ بی‌همتا و واقعیت مفهوم زمان» آن‌گونه نیست: در بخش اول آن، اونگر جهان و مفهوم بازگشت‌ناپذیر و پیوسته‌ی زمان را کاوش می‌کند. در بخش دوم نیز اسمولین برخی از جنبه‌های زمان را باز می‌کند. این دو در کتابشان قصد دارند تا تصویری که از کیهان‌شناسی داشته‌ایم را کاملا عوض کنند. برداشتی از کیهان که صدها بار و به شیوه‌های مختلف برای ما ترسیم شده بود. در نسخه این دو اما، کیهان – و به تابع آن زمان به عنوان بخشی از منحنی زمان و مکان – 13.8 میلیارد سال پیش و درست پس از انفجار بزرگ پدید آمد. در ابتدا، جهان به طرز غیرقابل‌تصوری کوچک بوده و پس از انبساطی به اندازه تقریبا ۱۰به توان منفی ۳7 ثانیه، چیزی به عنوان «تورم کیهانی» منجر به رشد نمایی کیهان شد. در فرضیه چند جهانی آن‌ها، جهان ما فقط یکی از جهان‌های ممکن است. زمان واقعی بوده و قوانین طبیعت از زمان مبرا نیستند. ریاضیات هم تنها توضیح خصوصیات این جهان است، و نه چیزی دیگر.
 
کافکا یک‌بار پرسید: «اگر کتابی یک مشت محکم بر سر ما نزند و ما را بیدار نکند، پس چرا ما باید آن را بخوانیم؟ کتاب باید پُتکی محکم برای دریای منجمد درون ما باشد.» به نظر این کتاب نیز از آن دسته از کتاب‌ها باشد. البته این کتاب شاید برای اکثر خواننده‌های معمولی وزنه‌ی بسیار سنگینی باشد.

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
ابعاد زمان متفاوت است مثلا در قران آمده: روزی که معادل 50 هزارسال در دنیاست.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
دنیای فیزیک با دنیای ریاضی خیلی تفاوت داره
ریاضی نقص های زیادی داره
مثلا همون داستان مسابقه لاکپشت و یوزپلنگ در مسافت مثلا 100 متری با فرض اینکه لاکپشت از 50 متری خط پایان مسابقه رو شروع کنه
چیزی که ما می بینیم اینه که یوزپلنگ برنده میشه ولی ریاضی میگه اصلا یوزپلنگ به لاکپشت نمیرسه که بخواد برنده بشه!
(همون حد که تو ریاضی دبیرستان خوندیم)
محمد آب پیکر
United Kingdom
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
همه از هیچ

تکه کاغذی را در دست گرفته و به دو نیم کنید و دوباره یکی از تکه ها را به دو نیم کنید به نطر شما این روند تا کی میتواند ادامه پیدا کند آیا بعد از رسیدن به الکترون و پروتون و نوترون باز هم میتوان آنها روبه اجزا کوچکتری تقسیم کرد سالهاست که دانشمندان در شتابدهنده های ذرات مشغول خرد کردن ذرات هستند مثلا نوترون را در میدان های مغناطیسی عظیم با سرعت نور حرکت داده و با برخورد به نوترونی دیگر باعث واپاشی آن و تبدیلش به میلیونها ذره ریز تر میگردند البته این ذرات عمر بسیار کمی دارند مشابه همین روند را بر ر وی الکترون و پروتون هم انجام میدهند ولی هیچ منطق علمی وجود ندارد که براساس آن بشود با قاطعیت گفت که هر کدام ازاین ذرات را نتوان باز هم به اجزا کوچکتری تبدیل کرد یعنی عمل واپاشی میتواند بینهابت بار ادامه پیدا کند و بینهایت ذره بنیادی وجود دارد البته گروهی از دانشمندان معتقدند که عمل واپاشی بعد از رسیدن به ذره ای خیالی به نام هیگز ( ذره خدا ) متوقف میشود و تلاش مستمر و بیهوده ای را سالهاست برای اثبات وجود ذره هیگز انجام داده اند ولی چیزی که مشخص و واضح است این است که ما در ابعاد و تعداد ذرات زیر اتمی ( ذرات بنیادی ) باعدد بینهایت مواجه هستیم و چون این دنیا ، دنیای زیر اتمی و کوچکی است بهتر است بگویم منفی بینهایت.

حالا کمی به فضای لایتناهی و کهکشانها فکر کنید سالهاست که بشر به روش های مختلف از جمله فرستادن سفینه های فضایی و تلسکوپ های عظیم فضایی در حال مشاهده فضا می باشد ولی تاکنون نتوانسته ابتدا و انتهای مشخص برای فضا ترسیم کند چون محیط فضا یک محیط چندبعدی است و مانند محیط های دو و سه بعدی ما نمیتوان انتهای مشخصی برای آن در نظر گرفت پس ما درابعاد مختلف فضا هم باعدد بینهایت مواجه هستیم یعنی بینهایت ستاره ، سیاره ، و کهکشان در فضا وجود دارد و چون این دنیا دنیای بزرگی است بهتر است از عدد مثبت بینهایت برای آن استفاده کنیم.

حالا به دنیای ریاضی و منطق میرویم عددی رادر نظر بگیرید و آنرا تقسیم برصفر کنید نتیجه چیست ؟ بله مثبت /منفی بینهایت مثلاعدد 1024 را در نظر میگیریم و آنرابر صفر تقسیم میکنیم ، بینهایت عدد صفر لازم است تا در صفر ضرب شود تا به عدد 1024 برسیم

اگرسه دنیای گفته شده در بالا را از نطر ریاضی با هم مقایسه کنیم با نتیجه جالب و غیر قابل انکاری مواجه میشویم چون برای بینهایت عدد خاصی متصور نیست پس منفی بینهایت دنیای زیر اتمی با مثبت بینهایت فضا مشترکا ، با منفی / مثبت بینهایت حاصل از تقسیم اعداد بر صفر با هم برابر هستند یعنی همه دنیای پیرامونی ما با صفر ( هیچ ) برابر است .
سعيد
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
با تشكر از سايت وزين فرارو بخاطر اين مطلب جالب.
amir hossein
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
طبق تحقیقات بشر نظر انیشتین در مورد زمان پذیرفته تر است. شما اگر یک ماشین در حال حرکت را دقت کنید موجودیت آن معلوم است ولی با افزایش سرعت آن به نزدیکی سرعت ور هیچ چیزی را نیمیتوانید تشخیص دهید ، بنابراین موجودیت یک جسم یا شی یا جانور زمانی که سرعت نور وجود داشته باشد زیر سئوال میرود و در اصل شما وجود آن را کتمان میکنید. پس مفهوم زمان چیزی است که خود ما خلق کردیم. به عبرت دیگر اگر شما به بیرون نگاه کنید هیچگاه نمیتوانید اجسام یا هرچیزی که با سرعت نور هرکت میکند را ببنید پس وجود آنرا کتمان میکنید، که این مسئله اشتباه است.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴۱
ناشناس
Canada
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
در ۱۵ سال اخیر، بشر در هیچ زمینه یی به اندازه فضا دست آورد و کشفیات جدید ناداشته، به طوریکه به صورت کلی‌ بیشتر چیزهایی که تا به حال به صورت اصل شناخته میشده مانند زمان و حتی بیگ بنگ زیر سوال رفته... حل دیگر برای بشر بیشتر و بیشتر روشن میشود که که فضا آبادی و ازلی است و تنها بین دانشمندان این مورد هنوز جای بحث است که همین جهانی که ما داریم یکی‌ است و یا چند جهانی هستیم، یعنی‌ میلیاردها و میلیاردها جهان دیگر به صورت حباب در فضای بیکران در حل تبلور هستند... دیگر چیزی که ثابت شده این است که تقریبا مشخص شده تقریبا تمام ستارگان دنیا دارای منظومه و سیارتی مانند خورشید هستند، و فقط اگر فقط تصور کنیم که راه شیری ما حداقل ۲۰۰ میلیارد ستاره دارد، و هر ستاره به تور متوسط فقط ۸ سیاره داشته باشد(قمرها مانند ماه به کنار)... تعداد سرعت فقر راه شیری بیشتر از ۱۶۰۰ میلیارد سیاره است ، و حالا بعد از تصویر عمیق و فوق عمیق هابل، برای دانشمندان مشخص شده که کهکشان‌هایی‌ که در دنیای قابل رویت( یعنی‌ نور آنها به ما می‌رسد ) وجود دارد حداقل بین ۱۵۰ میلیارد تا یک تریلیون کهکشان وجود دارد، که بزرگترین آنها تا ۱۰۰ تریلیون ستاره دارند، پس تصور اینکه حیات فقط در زمین وجود داشته باشد بسیار حقیرانه است، وای شاید انسان، آنهم از نوع طمع ورز آن در زمین باشدد!!... و از همه مهمتر، بشر دارد به این نقطه می‌رسد،که مثبت بی‌ نهایت همان منفی‌ بی‌ نهیات است.... یعنی‌ همه این عظمت، فقط روسی از یک اتم کوچکتر بوده، و به صورت بی‌ نهایت متراکم بوده، پس اگر این باشد، بزرگترین چیزی که ما میبینیم، در واقع کوچکترین چیز است و مانند آینه که روبرو هم غار می‌گیرد تا بی‌ نهیات از هر دور سوئ ادامه می‌یابد.... به هر حل از همه این گفته‌ها فقط باید بیندیشیم که چه حقیر هستند کسانی‌ که بری چند روز بهتر زندگی‌ کردن به زعم خود، حاضر با هر پستی و خاری و بی‌ عدالتی هستند و هر چیزی را به دشمن یا کسی‌ که رقیب می‌دانند نسبت میدهند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
زياد بود نخوندم خلاصه ميخواي چي بگي؟
ناشناس
Canada
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
خلاصه عزیز، اینکه اگر کسانی‌ که اسیر جنگی را به آتش میکشن و یا فلان نطق را پاره میکنند، و یا با عالم و آدم در جنگ و دشمنی هستند، اگر کمی‌ در مورد فضا مطالعه میکردند، اینقدر آسان به خود حق نمی‌دادند، که خدای چنین خلقتی را فقط از آن خود به دانند و دیگران را محکوم...فضا بسیار بزرگ است ولی‌ نه به بزرگی‌ خالق آن، و بسیار کوچکند افرادی که خودرا حق مطلق میدانند و به برای چند روز شکم بزرگتر، حق را نه حق جلوه میدهند، و برای تایید نیز از خالق چنین جهانی‌ مایه می‌گذرند... به راستی‌ چه اندازه حقیرند....
امید
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
+++
واقعیات به چشم هم مورد تشکیک است، گفته و شنیده ها، اعتقادات و اسطورها جای خود دارند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
واقعا درست میگید دوست عزیز. سپاس
علي
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
همه ي اين صحبت ها(متن خبر) تنها نظريه هستند و كاملا اثبات شده نيستند و در ميان انسان ها بصورت يك قرارداد فيمابين استفاده ميشن چونكه خداوند متعال عقل انسان را از جنس كمال مطلق خود نيافريده كه اگر چنين بود نعوذ بالله مي تونستيم بوجود آوريم هر آنچه كه ذات لايذال الهي بوجود مي آورد. انسان با فرضيات خودش دلخوشه .ما خيلي مواقع ان چيزي را كه بدست آورده ايم با ان چيزي كه واقعيت و حقيقت است بسيار متفاوت است. اثبات اين نقصان عقل و وجود خالق يكتا و قدرتمند رو هم من اينطوري براي شما ثابت مي كنم(نظريه ي خودمه). چشمان خود را در جاي خلوت و ساكت و تاريك ببنديد و فقط به اين فكر كنيد كه خداوند متعال چه شكليه ؟؟؟!!! قطعا دچار سردرگمي و تشويش شديد ذهن در اون لحظه مي شيد چراكه عقل ما ناقصه و قادر به شناسايي و مقايسه شكل خداوند اصلا نيست. بنظر من اين بزرگترين و محكم ترين دليل اثبات وجود خداوند يگانه و ناقص بودن عقل ما در درك كامل ذات آفريننده ي بزرگه.
روح
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
دانستن یا ندانستن رازهای کهکشان ها از وظایف ما نسبت به خالق کم نمی کنند .. اما دانستن آنها شاید کمک کند به بعضی شکاکان برای ایمان
محسن
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
میشه این سایت وزین بگه مخاطب این مقاله دقیقا چه کسانی بودند. حتما بچه های ارشد فیزیک یا فلسفه اینا کلا چند نفرند ؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اقای محسن خان عزیز حتما باید چیزی بنویسند که من و شما بفهمیم؟مگه مخاطب این سایت فقط امثال بنده و جنابعالی هستند.
نیما
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اتفاقا این مقاله برای خیلی ها جالبه..رشته من فیزیک و فلسفه نیست ولی مقالات راجع به مفهوم زمان و .. بسیار برایم جالب ترند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
افراد سطحی که حاضر به فکر کردن عمیق نیستند خیلی بیشترند اما دلیل نمیشه که به این مسائل نپرداخت
فیزیکدان
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
مطالب این مطرح شده، نیازی به دانش زیاد در علم فیزیک ندارن و فقط نیازمند اندکی تأمل هستند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
حالا شما مجبور بودي بخوني بعد نظرم بدي؟
کارگر تراورس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
محسن خان من یک کارگر ولی در مطالعه آزاد با پشتوانه و ارجاع به قران به سطوح اولیه شعور و درک بزرگی خداوند رسیده ام.
بیلمز
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
هَ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
به نظر بنده، پاراگراف اول با متن تطابق ندارد
علی
United States
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اوه اوه!
فکرشو بکن.. اینطور که انیشتنِ میگه پس یعنی ما همیشه در "حال" زندگی میکنیم و گذشته و آینده ای وجود نداره و این قدرت طبیعت هست که باعث تغییر وضعیت هستی میشه!
نکته سنج
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
نه علی جان انشتین اینو نمیگه،ایشون میفرماید:خلاصه زمان ،فاصله بین دو اتفاق است وچون اینده هنوز اتفاق نیفتاده نمیتوان زمان را برای ان تعریف کرد.واگر گذشته را براساس اینده تعریف کنیم غیر ممکن است چون اینده ای که در نظر ماست دقیقا قابل تصور نیست و اتفاقات احتمالی نیز همگن نیستندوبر همین اساس نه میتوان گذشته را با اتفاقات یکسان تعریف کرد ونه اینده را دقیق مشخص نموداما انچه کاملا نمود دارد وقابل تعریف ودرک است حال است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
بر اساس اصل ثابت شده و غیر قابل انکار "عدم قطعیت هایزنبرگ" تمام پدیده ها و انفاقات در جهان صرفا تصادفی است.به عبارت دیگر نمیتوان در هر لحظه از جهان,جهان در لحظه بعدی را پیش بینی کرد.از این اصل دو نتیجه مهم به دست میاید. نخست آنکه در طبیعت چیزی به نام نظم وجود ندارد و آنچه که ما به اشتباه نظم میپنداریم در واقع سازگاری مجموعه ای از پدیده های تصادفی است که در کنار یکدیگر بر حسب تصادف سازگار شده اند.و البته جهان بدون نظم, ناظم و نظم دهنده هم نداشته و ندارد.دیگر آنکه زمان مفهومی فرضی است چرا که هیچ تفاوتی بین جهانی که به نام گذشته و حال و آینده میشناسیم به لحاظ ساختاری وجود ندارد.
احمد
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
یه کم توی آینه به خودت نگاه کن اونوقت متوجه میشی نظمی وجود داره یا نه.
این چیزی هم که شما در مورد عدم قطعیت گفتی خود هایزنبرگ هم قبول نداشت و گرنه دنبال کشف قانون نمی رفت
احسان
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
سازگاری مجموعه ای از پدیده های تصادفی که در کنار یکدیگر بر حسب تصادف سازگار شده اند!!!!
چه تصادف هوشمند و باحالی ....!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
مثل اينكه بگوييم اين متني كه شما نوشته ايد در واقع يك كودك يك ساله به صورت تصادفي روي كيبورد زده و تايپ كرده!
روح
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اصل ثابت شده عدم قطعیت !! خب خودش خودش رو نقض میکنه که!!!!
شما به عنوان یک موجود هوشمند بیا یه جهان کوچک منظم بساز بعد بگو همش تصادفیه
نیوتن اگه میخواست خوردن سیب تو سرش رو تصادفی بدونه هیچوقت جاذبه رو کشف نمی کرد!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
خیلی جالب بود ممنون فرارو که به همه سلایق احترام میزاری. فقط میتونم همین را بگم پیشنهاد میکنم بجای اینهمه سردرگمی کتاب معمای زمان و حدوث جهان مطالعه کنید جوابهایتون رو درون خودتون پیدا میکنید و اینهمه با دقت فیزیک و ریاضی سعی نکنید مطالب را اندازه گیری کنید شاید مطلب خیلی ساده تر از این عینک باشد
نیما
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
تشکر از شما به خاطر این مقاله..واقعا کمبود مقالات علمی از این دست که در تمام دنیا در صدر همه اخبار هستند در سایت وزین شما احساس میشه..لطفا در مورد دنیاهای موازی هم مطلب منتشر کنید
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
تمایز بین گذشته، حال و آینده توهمی بیش نیست؛ گرچه این توهم دیرینه و پایدار است.»
درعالم غیر مادی صحیح است ولی تا زنده ایم واسیر زمان هستیم
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم

وین یکدم عمر را غنیمت شمریم

فردا که ازین دیر فنا درگذریم

با هفت هزار سالگان سر بسریم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
این مقاله عالی بود و سپاسگزارم از توجه به همچین موضوعاتی که از آغاز ذهن نوع بشر را درگیر خود کرده است. شاخه ای از زرتشتیان بنام زروانیان زمان را همان خدا می دانند چون ابدی و ازلی است، بهر حال فکر کردن به زمان فوق العادست، به حال که فکر می کنید می روید به آینده و حال می شود گذشته و عملا زمان حال معنایی ندارد، زیباتر این است که خودتان را در جایگاه ناظر به زمان تصور کنید و گذشته و حال و آینده را همزمان ببینید. مفهوم بردار فضا زمان انیشتین یکی از بهترین تفسیر کنندگان پدیده زمان است. اما یک دانشمند معاصر آمریکایی که نامش را بیاد ندارم گفت: "فهمیم که کنترل زمان در دست یک ابر هوشمند است" جالبه که حتی با فهمیدن وجود یک ابرهوشمند حاضر به پذیرش وجود خداوند نیست.
يوسف
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
نبايد مسائل علمي رو با دين قاطي كرد .
اديان مختلف دنيارو از ديد خودشون ميبينند ولي علم چيز ديگري است...
هيچ ديني علم رو نتونسته ثابت كنه اين علم هست كه هميشه بايد دين رو ثابت كنه ...

ممنون از فرارو بابت انتشار اين نوع مقاله ها
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
حرف شما مبنی بر اینکه علم باید ادیان را ثابت کند کاملا درسته چون علم بشر همواره ناقص بوده و رو به پیشرفت و ادیان هم چیزی نیستند جز قوانینی در زمانهای مختلف برای زندگی بهتر نوع بشر و به شخصه دلیل اینهمه دین ستیزی را نمی فهمم و بنظرم بیشتر بخاطر یک موج روشنفکری مابانه است
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اونوقت چرا علم باید دین روثابت کنه؟؟!
چیزای عجیب و غریب رو اونی که میگه باید ثابت کنه
منم میگم اسب شاخدار صورتی وجود داره
شما باید ثابت کنی وجود نداره؟!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اين دنيا مثل يك انبار كاه ميمونه ما يك تيكه كاه اون گوشه انبار هستيم كه حتي قابل ديدن نيستيم درك ما از اين دنيا خيلي محدوده .فقط يك راه داره كه به حقيقت برسيم بايد از دنيا بالا بريم تا وقتي روي زمين باشيم درك قوانين فيزيك برامون سخته
سيامك
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اين بنده خدا اسمش اينشتين است و نه انيشتين. EINSTEIN
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
نظر استاد زیباکلام در این مورد چیه؟
سيامك
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اين بنده خدا اسمش اينشتين است و نه انيشتين. EINSTEIN
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
علی آقا ی اوه اوه از آمریکا ......اگر موفق بشی در حال زندگی کنی به تمام مفاهیم دست پیدا می کنی ---خاک نشین ره میخانه ام .....خانه خراب دل دیوانه ام ....زانکه درآنجا بجز یار نیست.... کشمکش صفحه و زنار نیست ...حسرت بگذشته آینده نیست ...جز به ره عشق کسی بنده نیست ...خانه خرابم کن وجامم بده ....خاک رهم ساز ومقامم بده . قابل توجه . از آینشتاین پرسیدند مفهوم نسبیت بطور ساده بگو چیست . گفت اگر روی بخاری داغ بنشینی یک ثانیه برایت بسیار طولانی می گذرد اما بایک معشوق اگر ساعتها بنشینی بسیار سریع می گذرد . هر که جز ماهی ز آبش سیر شد.. هرکه بی روزیست روزش دیر شد یعنی دیر بگذشت بر او چون گرسنه بود( ----مولوی در آغاز مثنوی بشنو از نی )................اگر مثبت زیاد باشد بازهم کامکنت می گذارم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
دم شما هم گرم
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv