سید جمال هادیان طبائی زواره؛ خاطرمان مکدر میشود، روانمان بیقرار و ذهنمان مشوش وقتی میبینیم بهتدریج برخی از رفتارهای معیار و اصول اخلاقی در غوغای مدرنیته در حال کمرنگ شدن است! وقتی به وضوح شاهد ضعف و زوال تدریجی دستکم بخشی از فرهنگ عمومی هستیم!
وقتی تأثیر مسائل سیاسی و اقتصادی را بر فرهنگ مردم مشاهده میکنیم و از بیخیالی و بیتفاوتی افسوس میخوریم! وقتی راستگویی، روراستی و یکرنگی، احترام به حقوق دیگران، حساسیت نسبت به حلال و حرام، خوشقولی و وفای به عهد، نظم و انجام دقیق وظایف، اعتماد و اطمینان به هموطنان، از خودگذشتگی، مردانگی، آزادگی و دهها فضیلت دیگر کمکم به کتابها کوچ میکنند و به خاطرهها میپیوندند و ما را در این دنیای وانفسا تنها میگذارند! وقتی فرهنگ رایج که میراث گرانقدر تمدن ایرانیاسلامی است آسیبپذیر میشود و از دست نهادهای متولی، با محدودیتهای اعتباری و اطلاعاتی، دستکم در کوتاهزمان کار چندانی برنمیآید!
باید کاری کرد، چارهای اندیشید، راهی پیدا کرد، فرهنگ ما مهمترین داشته ماست و ضعف تدریجی آن یعنی از دست رفتن هویت ایرانی ما! یعنی نگرانی و تشویش از آینده فرزندانمان! یعنی غصه خوردن برای نسلهای بعد!
برای بازگشت به فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی که مایه مباهات و آرامش خاطر است؛ برای حفظ فرهنگ جاری از آفتهای متعددی که در کمین نشستهاند، برای بازگشت به همه رفتارهای معیار و جهانشمول، آن هم در کوتاهزمان، چه باید کرد؟!
بر کسی پوشیده نیست که تبلیغات و اطلاعرسانی مهمترین ابزار مؤثر بر افکار عمومی و نهادینهسازی اهداف متعالی است؛ ابزاری که در صورت استفاده دقیق، دسترسی به اهداف بزرگ و زمانبر را، به ویژه در حوزه اجتماعی و فرهنگی، تسهیل و تسریع میکند. چگونه است که ما از این ابزار برای هر هدف سیاسی و اقتصادی استفاده میکنیم ولی وقتی نوبت به فرهنگ میرسد، آن هم فرهنگ عمومی که جانمایه و اعتبار فرهنگ است، منفعل میشویم!
برای بازگرداندن رفتارهای معیار و توجه دادن جامعه به فضایل اخلاقی از رهگذر فرآیند اطلاعرسانی و تبلیغات ـ جدا از روشهای رایج و موعظهگونه ـ و با تکیه بر ظرفیت عظیم همدلی و وفاق ملی، پیشنهاد میشود روز 29 بهمن را، روزی که پیشینیانمان نیز به عنوان «روز عشق» به جشن مینشستند، با رویکردی نو احیا کنیم و این روز را «روز سلام» بنامیم. روزی که در آن همه نهادهای فرهنگی و اجتماعی و آحاد مردم دستکم به صورت نمادین برای رجعت به رفتارهای معیار تلاش کنند.
از شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی و همه نهادهایی که در شورای فرهنگ عمومی عضویت دارند، و بهویژه از اهالی فرهنگ و هنر و رسانه، میخواهیم که با تمام وجود از ظرفیت رسانهای و تبلیغی این روز در بسیج مردم برای اهتمام به ترمیم فرهنگ عمومی و پایبندی به رفتارهای اجتماعی معیار استفاده کنند.
این روز را روز بازگشت به اصل خویش، روز به خود اندیشیدن، روز پایبندی به رفتارهای معیار، روز ترمیم فرهنگ عمومی، روز خدا و روز عیال خدا(مردم) و در یک کلام«روز سلام» بنامیم. روزی که در آن به پیروی از پیامبری که اُسوه حسنه بود و برای مکارم اخلاق مبعوث شد به همه سلام کنیم و با لبخند و حُسن خلق پذیرایشان باشیم و در انجام دقیق رفتارهای معیار بکوشیم.
روزی که زرنگی را فقط در احترام به حقوق دیگران جستجو کنیم نه به ضایع کردن حقوق دیگران. روزی که به قوانین راهنمایی و رانندگی و حقوق شهروندان احترام بگذاریم، شرایط مسافران، عابران و دیگر رانندگان را مراعات کنیم. روزی که رانندگان با سلام و لبخند، مسافران را استقبال و بدرقه کنند و بقیه پولشان را تمام کمال پس دهند.
روزی که بدانیم زرنگی یعنی کسب مال حلال، یعنی احترام به حقوق همنوع، یعنی نظم و رعایت نوبت، یعنی نزاکت و ادب، یعنی خوشقولی و وفای به عهد، یعنی حُسن خلق، یعنی کمک به دیگران، یعنی پایبندی دقیق به قوانین جاری در جامعه.
روزی که پلیس بر سینهاش اتیکت سلام نصب کند و با لبخند به استقبال مردم رود. روزی که کارمندان با خوشرویی و حوصله جوابگوی مراجعان شوند حتی اگر بسیار خسته باشند. روزی که فروشندگان با احترام و لبخند از مشتریان استقبال و آنها را بدرقه کنند؛ درباره کالایشان دروغ نگویند و اغراق نکنند، انصاف را در نظر گیرند و مابقی پول مشتری را تا ریال آخر بازگردانند.
روزی که عصبیت و بدخلقی را از خودمان برانیم و صبوری و سعه صدر را نزد خودمان فراخوانیم تا نزدیکانمان بیشتر از روزهای دیگر به ما عشق ورزند و دوستمان داشته باشند و به دوستی ما افتخار کنند. روزی که با سلام و لبخند شروع شود و با سلام و لبخند پایان پذیرد.
روزی که تصمیم بگیریم زودتر از روزهای دیگر به خانه برویم و با فرزندانمان بازی و شادی کنیم و با آرامش و طمأنینه با آنها سخن بگوییم و برایشان کتاب بخریم و بخوانیم. روزی که به همسری که سالهاست در خانه تلاش میکند بیندیشیم و برایش هدیه بخریم و از او قدردانی کنیم.
روزی که به همه خوشبین و مثبتاندیش شویم و دستکم در چند کار خیر و عامالمنفعه مشارکت کنیم. روزی که دست از انتقامجویی و تلافی، خیرهسری و لجبازی برداریم و برای مصالحه و حل اختلاف پیشقدم شویم.
روزی که زباله را از اتومبیل بیرون پرت نکنیم و به خاطر همه کسانی که دوستشان داریم سیگار نکشم.
روزی که از دوستان و نزدیکانمان تمجید کنیم اما برای پیشبرد کارمان مجیز هیچکس را هم نگوییم.
روزی که همه سازمانهای دولتی و غیردولتی در اسکبوردهای تبلیغاتیشان واژههای سلام و لبخند را، حُسن خلق را، صبر و سعه صدر را و احترام به حقوق دیگران را یادآوری و روان جامعه را تلطیف کنند.
روزی که شبکههای تلویزیونی در گوشهای از تصویر خود لوگوی سلام را درج و برنامههای خود را با هدف تبلیغ رفتارهای معیار تنظیم کنند. روزی که تیتر صفحه اول همه روزنامهها و مجلهها «سلام و لبخند» باشد.
روزی که دهانمان را به دشنام، غیبت و تهمت آلوده نکنیم و روزی که تصادف، بزه و تعددی به قانون به حداقل برسد.
روزی که دستکم یک ساعت مطالعه کنیم و آنچه نمیدانیم را یاد بگیریم.
روزی که همه مردم با سلام و لبخند به استقبال هم روند و بنای اصلاح فرهنگ عمومی را داشته باشند.
29 بهمن روزی خواهد شد که شیرینی جشنهای پیروزی انقلاب را به شکوه جشنهای نوروز پیوند دهد و در این شادکامی مضاعف رفتارهای اجتماعی معیار را نهادینه کند.
روزی برای من، برای تو، برای ما، برای شما، برای همه، روزی برای بازگشت با اصل خویش و حفاظت از داشتههای خویش، روزی برای عشق و لبخند، برای سلام دوباره به رفتارهای معیار در جامعه؛ «روز سلام».
و روزی که از فردا و فرداهایش همه آنچه را که انجام دادهایم دوباره تکرار کنیم.