فرارو- مشکلات سینما ایران کم نیستند، از ضعف در فیلمنامه و ممیزی گرفته تا عدم اکران. اما آنچه که بیش از همه هنر هفتم را با بحران مواجه کرده مسئله مالی است. درست است که در سالی که گذشت فروش خوبی نصیب فیلمهای سینمایی شد و حتی بسیاری از آنها میلیاردی هم شدند اما باز هم تغییری در این بحران ایجاد نشده است. سوال اینجاست که با این فروشهای میلیاردی آیا هزینههای ساخت هم پوشش داده شد؟
رئیس سازمان سینمایی اعلام کرده که سال آینده سال ریاضت اقتصادی سینماست. به گفته ایوبی بودجهای که برای سینمای کشور در نظر گرفته شده است حتی اگر صد درصد هم به سینما اختصاص داده شود باز هم بودجه اندکی است.
ایوبی از سینماگران خواسته تا هزینههای تولید فیلمشان را کاهش دهند و به فیلمهای کم خرج اما با محتوای غنی رو بیاورند.
ساخت یک فیلم سینمایی چقدر هزینه دارد؟ افشاگری درباره دستمزد و یا هزینههای افراد سرشناس و پردرآمد همیشه موضوعی جنجال برانگیز بوده است. درآمد فوتبالیستها، خرید باشگاههای فوتبال، هزینه ساخت پروژههای فاخر و عظیم تلویزیونی و سینمایی و سبک زندگی پردرآمدها همه از آن جمله هستند. حال میزان دستمزد بازیگران که به عنوان یکی از معضلات سینما معرفی شده به این لیست اضافه شده است.
با بررسی هزینههای ساخت فیلمهای اخیر جشنواره فجر، میبینیم که نزدیک به ۴۰ درصد بودجه فیلمها به حقوق بازیگران اختصاص داده شده است.
تهیه کننده فیلم «بوفالو» گفته که حدود ۳۰ درصد هزینههای ساخت این فیلم به گروه بازیگران اختصاص داده شده، تهیه کننده فیلم «طعم شیرین خیال» گفته که هزینه گروه بازیگری برای فیلم وی برابر با ۴۰ درصد بوده و تهیه کننده فیلم «کوچه بینام» هم این رقم را ۲۲ درصد کل هزینههای فیلمش اعلام کرده است.
با این حساب اگر متوسط پرداخت حقوق بازیگران را ۳۵ درصد از کل هزینههای یک فیلم در نظر بگیریم، ۶۵ درصد باقی مانده برای هزینههای عوامل و تجهیزات، لوکیشن، طراحی صحنه، فیلمبرداری، نورپردازی، صدابرداری، تدوین، گریم و... صرف میشود.
فعالان سینمایی میگویند که مشکل هزینههای تولید از حدود ۸ سال پیش آغاز شده است. زمانی که بر تعداد شبکههای تلویزیون افزوده شد و مسئولان برای بالا بردن میزان مخاطبانشان به ساخت تله فیلم و یا سریالهایی با حضور بازیگران محبوب روی آوردند. آنان برای جذب این بازیگران به حضور در تلویزیون دستمزدهای بالایی به آنان پیشنهاد دادند. همین باعث شد که نرخ حقوق این بازیگران نسبت به گذشته افزایش یابد. در این شرایط افزایش دیگر هزینههای تولید هم اجتناب ناپذیر بود.
منیژه حکمت تهیه کننده در این باره گفته: «متاسفانه بودجههای دولتی و تلویزیون این بلا را سر ما آورد. فیلمهایی که به دستور نهاد و سازمانی و با پولهای بادآورده ساخته شدند. بسیاری از تهیهکنندگان برای گرفتن بودجههای کلان دستمزدهای بیشتر به بازیگران دادند. گاهی اوقات دستمزدها تا حدی بالاست که سینمای ایران و بخش خصوصی از پس آن برنمیآید.»
منوچهر محمدی تهیه کننده هم گفته بالا بودن دستمزد بازیگران به باقی بخشهای تولید فیلم هم لطمه وارد میکند. به گفته وی «وقتی قیمت یکی از عناصر سازنده فیلم به طرز نامتناسب و نامتوازنی بالا میرود، تهیهکننده ناچار میشود از کیفیت مطلوب کم کند یا سرعت ساخت را بالا ببرد. همانطور که میشنویم یک فیلم در ۴۰ روز ساخته شده است. این دستمزدها روی افت کیفیت عوامل و قسمتهای دیگر فیلم اثر میگذارد.»
اتفاقی که برای فیلم «رخ دیوانه» در جشنواره اخیر افتاد. تهیه کننده این فیلم که جایزه بهترین فیلم را هم از داوران جشنواره دریافت کرده در این باره گفته: «وقتی یک بازیگر جوان برای بازی چند دقیقهای در فیلم ۵۰ میلیون تومان طلب میکند، توقع تدوینگر کار هم اگر منطقی باشد، با دانستن رقم آن بازیگر بالا میرود.»
بیتا منصوری گفته بودجه من برای تیم بازیگری فیلمم ۲۵ درصد کل هزینه را در بر گرفت. هزینهای که باید در ۶۷ روز فیلمبرداری با مشکلات فراوان لحاظ میشد.
با نگاهی به هزینههای فیلمهای جشنواره که قرار است به عنوان محصولات جدید سینمایی به اکران دربیایند میبینیم که بالاترین هزینه به چیزی در حدود ۳ میلیارد تومان برای فیلم «روباه» و پایینترین هزینه به فیلم «شکاف» با بودجه ۵۰۰ میلیون تومان اختصاص داده شده است.
شاید هزینهها و روند پرداخت دستمزدها به بحران تبدیل نمیشد اگر بازگشت سرمایهای وجود داشت. اما حال فیلمهایی بر روی پرده میروند که بازیگران آن برای بازی در فیلم حتی دستمزدی برابر با ۲۵۰ میلیون تومان را هم دریافت میکنند اما فیلم بیش از ۶۰ میلیون هم فروش نمیکند.
پرفروش بودن کافیست؟ در نیمه سال اخباری منتشر شد مبنی بر آنکه سینماهای کشور در نیمه اول سال فروشی میلیاردی داشتهاند. حتی عنوان شد که فروش این فیلمها در نیمسال اول با مجموع فروش فیلمها در سال گذشته برابری میکند. تازه در آن زمان فیلمهای پر فروشی همچون «شیار ۱۴۳» و «ساکن طبقه وسط» هنوز بر روی پرده نرفته بودند.
اما در این میان نکتهای وجود دارد که در اخبار پر شور فروشهای میلیاردی کمتر به آن توجه میشود و آن میزان سودآوری این فیلمهاست. فیلم سودآور فیلمی است که با هر میزان فروشی که دارد، هزینه بازگشت شده آن از هزینه تولیدش جلو رفته و به سود رسیده است. لزوما هر فیلم پرفروشی سودآور نیست. مثلا امکان دارد که فیلمی تنها با هزینه تولید ۵۰ میلیون تومان، ۱۰۰ میلیون فروش داشته باشد و فیلمی دیگر با 5 میلیارد تومان تنها ۷۰۰ میلیون بفروشد. در این شرایط فیلم اول با سود همراه بوده اما فیلم دوم ضررده شناخته میشود.
مثلا فیلم «شهر موشها »۲ که توانست ۱۱ میلیارد تومان فروش داشته باشد و حتی آمار گیشه را هم جا به جا کند نتوانست برای تهیه کنندگانش سودده باشد.
به گفته علی سرتیپی یکی از تهیه کنندگان این فیلم، با توجه به هزینه هفت میلیاردی که برای ساخت این فیلم شد با حداقل ۱۵ میلیارد فروش، فیلم به سوددهی میرسید. به گفته وی از این مقدار فروش تنها ۳۵ درصد به تهیهکننده میرسد، ۵۰ درصد سهم سالن سینما میشود و ۱۵ درصد هم به مالیات، تبلیغات و حق پخش اختصاص پیدا میکند.
شکست پروژههای فاخرسابقه موفقیت فیلمهای فاخر در ایران بسیار سیاه است. این پروژهها که به امید جذب سرمایههای فراروان و سوددهی سینما ساخته میشوند با شکستشان ضربههای شدیدی به بدنه سینما وارد کردهاند. مثلا فیلم سینمایی «ملک سلیمان» به کارگردانی «شهریار بحرانی» و تهیه کنندگی «مجتبی فرآورده» که با هزینه ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان ساخته شده بود تنها یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروش کرد.
فیلم سینمایی «راه آبی ابریشم» به کارگردانی «محمد بزرگ نیا» و تهیه کنندگی «حسن بشکوفه» محصول سال ۱۳۸۸ با ۶ میلیون دلار هزینه ساخت، فقط فروشی نزدیک به ۲۹۶ میلیون تومان را تجربه کرد.
فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا هم از این دسته بود. برای ساخت این فیلم ۶ میلیارد تومان هزینه شد و با آنکه حدود سه ماه روی پرده سینماها بود تنها توانست بیش از ۲ میلیارد تومان از گیشه را به خود اختصاص داد.
به گفته فعالان آنچه که اکثر فیلمهای فاخر را ضررده میکند حرکت آنان به سمت سفارشی شدن است. به عقیده آنان ساخت یک فیلم مانند نوشتن یک رمان است و باید در مدت زمانی مشخص طرح مورد نیاز در ذهن کارگردان شکل بگیرد. اما سفارشی شدن این پروژههای سنگین با سرمایه هنگفت این ساختههای سینمایی را از خلاقیت مورد نیاز دور میکند.
آمار فروش فیلمهای یک سال اخیر نشان میدهد که فیلمهای «شهر موشها ۲»، «آتش بس ۲»، «طبقه حساس»، «معراجیها»، «شیار ۱۴۳»، «ردکارپت»، «کلاشینکف»، «چ»، «آنچنه مردان درباره زنان نمیدانند»، «ساکن طبقه وسط»، «آرایش غلیظ» و «پنج ستاره» در باشگاه میلیاردیها قرار گرفتهاند. اما چند درصد از آنان سود ده بودند؟
حال هم که به تازگی بحث هزینه فیلمهای جشنواره اخیر مطرح شده است که فرانر از 20 میلیارد تومان است. اما نکته اصلی اینجاست که پس از پایان جشنواره بسیاری از منتقدان اعلام کردند که فیلمهای حاضر در این دوره که قرار است در ماههای آینده بر روی پرده سینماها قرار بگیرند، فیلمهایی ضعیف و معمولی بودند. به گفته آنان این فیلمها به رغم هزینههای تولید بالا نمیتوانند مخاطبان زیادی را به خود جلب کنند. با این حساب قرار است چند درصد از این هرینههای میلیاردی به چرخه سینما بازگردد؟
اکثر فیلمای بد از انقلاب مخضوصا اخیرا همه دو قرونی و واقعا فتجعه بار به درد نخورن
فقط خودشون از فیلماشون لذت میبرن