bato-adv
کد خبر: ۲۲۹۴۰۵

شيك‌پوشي به نازل‌ترين قيمت

دختر جوان مي‌گويد: «نه، گرونه» و كيف را پرتاب مي‌كند ميان كوهي از كيف‌هاي زنانه تلنبار شده در گوشه مغازه. تل كيف‌ها را گشته بود تا كيفي زيبا و تقريباً نو پيدا كرده بود. نمونه‌اش را كمتر مي‌توان در بازارهاي ديگر و حتي پاساژهاي لوكس زاهدان پيدا كرد. اما انگار ١٥ هزار تومن ارزش داشتنش را ندارد. گشتن در ميان اجناس دست دوم مهارت، شناخت و البته وقت و حوصله مي‌خواهد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۲۲ فروردين ۱۳۹۴
دختر جوان مي‌گويد: «نه، گرونه» و كيف را پرتاب مي‌كند ميان كوهي از كيف‌هاي زنانه تلنبار شده در گوشه مغازه. تل كيف‌ها را گشته بود تا كيفي زيبا و تقريباً نو پيدا كرده بود. نمونه‌اش را كمتر مي‌توان در بازارهاي ديگر و حتي پاساژهاي لوكس زاهدان پيدا كرد. اما انگار ١٥ هزار تومن ارزش داشتنش را ندارد. گشتن در ميان اجناس دست دوم مهارت، شناخت و البته وقت و حوصله مي‌خواهد.
 
به گزارش اعتماد، دختر از مغازه بيرون مي‌آيد و فروشنده به دنبالش كيف را برمي‌دارد و در كيسه نايلوني مي‌گذارد و مي‌گويد: «باشه ١٠ تومن. خيلي برات ارزون حساب كردم. مشتري از تهران مي‌آد همين كيف رو چهل پنجاه تومن رو هوا مي‌بره.»

دختر كيف را برمي‌دارد و حالا هر دو راضي هستند.
 
دختران جوان مشتريان پر و پا قرص اينجا هستند. فصل دانشگاه شمارشان بيشتر هم مي‌شود؛ دانشجوياني كه يكي از تفريحات‌شان در زاهدان گشت و گذار در بازار لباس‌هاي دست دوم است. لباس‌هاي دست دوم بخش بزرگي از بازار هزار رنگ رسولي زاهدان را تشكيل مي‌دهد.
 
مردم زاهدان به بازار رسولي، چهارراه مي‌گويند؛ چهارراهي كه ده‌ها راه دارد به كوچه‌هايي كه پر از مغازه‌هاي كوچك و بزرگ مملو از پوشاك دست دوم است. رنگ و لعاب مغازه‌هاي اين كوچه‌هاي باريك و خاكي همين لباس‌هاي رنگي است كه صف به صف از در و ديوار آويزان شده‌اند.
 
 از كفش و كيف و تي‌شرت تا پالتو  و باراني و كلاه، لوازم كوهنوردي، كراوات و پاپيون و حتي لباس زير و مايو. خيلي‌ها نيز خانه‌هاي قديمي خود در اين كوچه‌ها را به سوداي تاناكورا تبديل به مغازه كوچكي كرده‌اند و اين‌گونه است كه بازار تاناكورا سال به سال بزرگ‌تر و معروف‌تر مي‌شود.
 
اين كوچه‌ها هيچ شباهتي با پاساژهاي لوكس زاهدان ندارند، اما متاع‌شان در بازار ديگري پيدا نمي‌شود. اگر هم هست با اين قيمت نيست.
 
اجناس دست دوم در زاهدان به «لته» شهرت دارند و زماني كه از اينجا راهي شهرهايي مثل تهران و مشهد مي‌شود «تاناكورا» نام مي‌گيرند. «تاناكورا» نامي است كه بيش از ٢٠ سال است در استان‌هاي غربي ايران روي پوشاك دست دوم نهاده شده است و وجه‌تسميه آن سريال محبوب دهه ٦٠ يعني اوشين است. گرداننده محبوب فروشگاه‌هاي لباس تاناكورا در اين سريال نامش را به اين بازار پرطرفدار داده است. اما در زاهدان اين واژه شهرت چنداني ندارد و مردم به گفتن نام «لته» عادت كرده‌اند؛ نامي كه براي خريداران و استفاده‌كنندگان پرشمار اين لباس‌ها بار منفي ندارد.

البته برخي فروشنده‌هاي قديمي لباس‌هاي دست دوم معتقدند اولين كسي كه لباس‌هاي دست دوم را از پاكستان به زاهدان آورد نام تاناكورا را براي خود انتخاب كرده بود. مهم نيست تاناكورا چيست يا كيست. اما اين سال‌ها بازار لباس‌هاي دست دوم كه بيشتر در دو گوشه شمال غربي و جنوب شرقي ايران برپا بود، به استان‌هاي مركزي و به خصوص پايتخت نيز نفوذ كرده است.
 
تاناكوراپوشان كيستند؟
زنان جوان و شيك‌پوش در گوشه‌اي از مغازه‌اي قديمي در حال وارسي گوني‌هاي پر از پيراهن و تي‌شرت هستند. فروشنده جوان مي‌گويد تازه «عدل» را باز كرده‌ام. «عدل» يعني بسته‌هاي بزرگ لباسي كه در پاكستان توسط اين مغازه‌داران جداشده و قاچاقي براي فروش به زاهدان مي‌آيند. زنان عاشق عدل‌هايي هستند كه تازه باز مي‌شود، چرا كه اين شانس را دارند تا پيش از نمايش عمومي لباس‌ها بهترين‌هايش را انتخاب كنند. مغازه‌داران معمولا روز باز شدن عدل‌ها به مشتريان ثابت‌شان زنگ مي‌زنند تا بهترين‌ها نصيب خريداران هميشگي شود.
 
محسن چند سال است كه شغلش خريد و فروش اجناس دست دوم است. ليسانس حقوق دارد و در جست‌وجوي كار سر از اين بازار درآورده. مي‌گويد: «تقريبا تمام لباس‌هاي دست دوم چهارراه قاچاق هستند و سود حاصل از آنها ارزش پرداخت هزينه گمرك را ندارد. مرز كه باز بود قيمت‌ها بسيار پايين‌تر بود و حالا كه مرز بسته شده و كمتر مي‌توانيم براي خريد به پاكستان برويم نرخ هم بالا رفته است.» در اين سال‌ها افزايش قيمت ارز هم يكي از دلايل رشد ناگهاني قيمت پوشاك دست دوم بود.
 
يكي از مشتريان جوان فروشگاه هم اين را تاييد مي‌كند. مي‌گويد: «چند سال پيش من اين تي‌شرت‌ها را دونه‌اي ٥٠٠ تا هزار تومن مي‌خريدم. اما الان با كلي چونه زدن چهار پنج هزار تومن مي‌برم.» عينك دودي‌اش را از روي پيشاني برمي‌دارد و روسري‌اش را مرتب مي‌كند و نفسي مي‌كشد. در عرض نيم ساعت دو «عدل» بزرگ را گشته است و نتيجه جست‌وجويش سه پيراهن زنانه، يك تاپ و دو شلوارك است.

مي‌گويد: «من به اين بازار اعتياد دارم. خيلي‌هاي ديگر هم مثل من هستند. اجناس بازار كيفيت و تنوع ندارند. اما اينجا اگر بلد باشي و مارك‌ها را بشناسي بهترين و شيك‌ترين اجناس را با قيمت بسيار كم خريداري مي‌كني. از كفش و كيف تا لباس مجلسي. در شهرهاي ديگر به ندرت كسي متوجه مي‌شود اين لباس‌ها دست دوم است يا چه هزينه‌اي برايش پرداخت شده است. در زاهدان هم بايد كارشناس لته باشند تا پس از شست و شو و اتو بفهمند لباس از كجا آمده.»
 
اما در زاهدان براي خيلي‌ها از هر طبقه‌اي، مهم نيست كه ديگران بدانند لباسي كه خريداري كرده‌اند از كجاست. پوشيدن لباس دست دوم در فرهنگ شهري زاهدان نه نشانه فقر است نه ناآگاهي. فرانك مي‌گويد: «خواهرم ساكن انگلستان است، در هر بار سفرش به ايران به اينجا سر مي‌زند و براي كم شدن هزينه‌هايش از اينجا خريد مي‌كند. هميشه هم شيك و به اصطلاح با كلاس لباس مي‌پوشد.»
 
دختر دانشجويي كه در حال بازديد از مغازه است، مي‌گويد: « به جاي اينكه ٤٠٠ هزار تومان براي خريد يك چكمه نو پول بدهم اينجا با قيمت بين ١٠ تا ٣٠ هزار تومان چندين جفت چكمه مارك‌دار مي‌خرم.»
 
بسياري از مشتريان جذب تك بودن مدل‌ها و رنگ‌هاي پوشاك اينجا مي‌شوند و مي‌گويند در هر بازاري كه باشد حتي به قيمت‌هاي بالاتر حاضرند برايش پول پرداخت كنند.
 
چهارراه رسولي دو فصل بسيار داغ دارد؛ يكي در سرماي زمستان كه مشتريان متنوع از شهرهاي مختلف ايران براي خريد چكمه و پالتو و لباس زمستاني راهي زاهدان مي‌شوند و ديگري بهار و در روزهاي عيد كه مسافران نوروزي چابهار در راه، سري هم به اين بازار مي‌زنند.
 
 به گفته يكي از مغازه‌داران خريداران لباس‌هاي دسته دوم آدم‌هاي متفاوتي هستند. از افرادي با وضعيت مالي صفر تا صد خريدار داريم. اما دانشجويان مشتري‌هاي اصلي هستند.
 
در يكي از كفش‌فروشي‌ها مرد ميانسالي در ميان انبوهي كفش نشسته و در حال جدا كردن باكيفيت‌هاست. فروشنده مي‌گويد مشتري ثابت است و جنس‌ها را مي‌شناسد. كارخانه‌داري است كه سالي يك بار از اصفهان به اينجا سفر مي‌كند و گاهي تا رقم‌هاي ميليوني كفش و كاپشن و پالتو مي‌خرد. براي چه مي‌خواهد، فروشنده هم نمي‌داند.
 
شهرهاي ديگر استان سيستان و بلوچستان هم بازارهاي تاناكورا دارند، اما اقبال هيچ‌كدام به چهارراه رسولي نمي‌رسد. سوداي لباس‌هاي دست دوم اينجا بيشتر است و البته قيمت‌ها گران‌تر.
 
ورزشكاران مشتري‌هاي هميشگي
شايد كفش پرطرفدارترين پوشاك دست دوم چهارراه رسولي باشد و در بيشتر موارد گران‌ترين. چكمه‌هاي زمستاني، كفش‌هاي كوهنوردي، سنگ‌نوردي، تركينگ و... اكثرا مارك‌دار و البته ارزان‌قيمت پاي بسياري از ورزشكاران به خصوص كوهنوردان را از سراسر ايران به اينجا باز كرده است. قيمت كفش‌هاي چهارراه بسته به اينكه كاركرده باشند، استوك يا سمپل تغيير مي‌كند.

كفش‌هاي دست دوم قيمتي پايين‌تر دارند اما استوك يعني كفش‌هايي كه فصل فروش‌شان تمام‌شده يا در انبارهاي كشورهاي اروپايي مانده‌اند گاهي به بالاي ٤٠٠ تا ٥٠٠ هزار تومان هم مي‌رسد. سمپل‌ها هم قيمت بالايي دارند. سمپل‌ها اجناسي هستند كه متعلق به ويترين مغازه‌ها هستند و پس از پايان فصل فروش بلااستفاده‌اند. لباس‌ها هم استوك و سمپل دارند اما قيمت‌هاي‌شان به پاي كفش نمي‌رسد.

آرمين سال‌هاست وسايل كوهنوردي از كوله‌پشتي و كيسه‌خواب تا كفش و شلوار و كاپشن را از اين جا خريداري مي‌كند. مي‌گويد: «سال‌هاي قبل چهارراه رسولي براي شهرهاي ديگر ناشناخته بود و فروشندگان هم با مارك‌ها و جنس‌ها آشنايي نداشتند. اما كم‌كم شناخت پيدا كردند و حالا نمي‌تواني هر جنس مرغوبي را با هر قيمتي از آنها خريداري كني. به خصوص اينكه مشتريان شهرهاي ديگر پول بيشتري پرداخت مي‌كنند و ورود آنها باعث شده قيمت‌ها بالا برود.»
 
بخش بزرگي از لباس‌هاي تاناكورا حاصل خيرخواهي يا مد دوستي اروپايياني است كه لباس‌هاي دست دوم يا استوك را براي مردم فقير كشورهاي آفريقايي كنار مي‌گذارند. اين لباس‌ها براي توزيع به پاكستان يا دوبي ارسال مي‌شوند و تاجران ايراني لباس دست دوم آنها را براي فروش به ايران منتقل مي‌كنند.

ورود لباس‌ها به ايران غيرقانوني است و عمدتا به صورت قاچاق. اما در عمل كسي براي اين كسب‌وكار مشكلي ايجاد نمي‌كند. سال‌هاست خانواده‌هاي بسياري از اين كار كسب درآمد مي‌كنند. براي خيلي‌ها شغل آبا و اجدادي است و اگر نباشد نان شب هم نيست. عبدالرحمن مي‌گويد از كودكي لابه‌لاي همين لباس‌ها بزرگ‌شده و كار ديگري به جز اين بلد نيست.  
 
مي‌گويد: «خيلي از كساني كه در بوتيك لته كار مي‌كنند تحصيلكرده‌اند. حتي ليسانس و فوق‌ليسانس.» از درآمدش مي‌پرسم. مي‌گويد: «اين كار شبيه قمار است. بگير و نگير دارد. بايد تا كراچي بروي و لباس‌ها را جدا كني، منتظر باشي تا مشتري پسند كند. اينجا سايزبندي و رنگ‌بندي نيست و معلوم نيست هر عدل چقدر فروش داشته باشد. گاهي ممكن است بهترين لباس به چشم مشتري‌ها نيايد و فروش نرود. در انتهاي فصل هم مجبوري چوب حراج بزني به لباس‌ها. اما از درآمد راضي هستم. اگر ارز پايين بيايد بهتر هم مي‌شود.»
 
احمد كه مغازه كفاشي كفش‌هاي استوك و سمپل دارد تمام خريدش را از دوبي انجام مي‌دهد. اجناسي كه از دوبي راهي آفريقا مي‌شوند كارنكرده هستند يا به عبارتي در انبار مانده. كفش‌هاي مغازه احمد قيمت‌هاي بالايي دارند. از ٢٠٠ هزار تومان تا ٦٠٠ هزار تومان.

مي‌گويد: «ما با بسياري از فروشگاه‌هاي ورزشي در تهران كار مي‌كنيم. از ميان اجناسي كه از پاكستان مي‌آوريم بهترين‌هايش را جدا مي‌كنيم و براي آنها مي‌فرستيم. اما براي مشتريان خريد از اينجا سود بيشتري دارد چرا كه تهراني‌ها قيمت را خيلي بالا مي‌برند.»

بخشي از درآمد سوداگران تاناكورا هم حاصل عمده‌فروشي به فروشگاه‌هاي تهران و برخي شهرهاي بزرگ است.
 
بهداشت تاناكورا در حاشيه
اولين شرط گشت و گذار در تاناكورا اين است كه توان تحمل بوي لباس‌ها را داشته باشي. بويي كه براي بعضي‌ها چنان نامطبوع است كه هرگز گذرشان به اين كوچه‌ها نمي‌افتد، اما براي خريداران بي‌اهميت است. بايد بارها و بارها لباس را شست و در آفتاب قرار داد تا اين بو از بين برود. اين بو، بوي يك ضدعفوني‌كننده قوي است كه قبل از ورود لباس‌ها از اروپا و امريكا به شركت‌هاي توزيع در خاورميانه، توسط سازمان بهداشت جهاني به لباس‌ها زده مي‌شود. به گفته فروشندگان با وجود اين ماده ضدعفوني‌كننده امكان انتقال بيماري وجود ندارد و تاكنون مشتري‌ها هم به خاطر بيماري شكايتي نداشته‌اند.

فروشنده‌اي مي‌گويد: «تا چند سال قبل وزارت بهداشت براي گرفتن نمونه از لباس‌ها به مغازه‌ها مي‌آمد و برخي لباس‌ها به خصوص مايو‌ها و لباس‌هاي زير را براي آزمايش مي‌برد. اما هيچ آلودگي‌اي پيدا نكردند.» يكي از فروشندگان با خنده مي‌گويد: «ما مشتري پزشك هم داريم.»
 
چند سالي است كه ديگر خبري از بازرسي‌هاي بهداشتي دانشگاه علوم پزشكي نيست و تابلوهايي هم كه در محل اين بازار درباره عوارض پوشيدن لباس دست دوم هشدار مي‌داد برداشته‌ شده‌اند.

اما پزشكان نظر ديگري دارند. يك متخصص بيماري‌هاي عفوني عقيده دارد: «انواع بيماري‌هاي انگلي، قارچ و بيماري‌هاي پوستي مي‌تواند از اين لباس‌ها منتقل شود.»
 
مي‌گويد: «نمي‌دانم دختران جوان چطور از مايو‌ها و لباس‌هاي زير دست دومي كه معلوم نيست حاوي چه باكتري‌هايي است استفاده مي‌كنند. زيبايي اين لباس‌ها ارزش بيماري‌هاي ناشي از آنها را ندارد. اين كار ريسك بزرگي براي سلامتي است. خيلي از بيماري‌هاي عفوني و ويروسي در طولاني‌مدت خود را نشان مي‌دهند. ما مراجعاني داشته‌ايم كه بر اثر پوشيدن اين لباس‌ها دچار بيماري‌هاي پوستي مانند اگزما شده‌اند.» او توصيه مي‌كند در صورت اصرار به استفاده از اين لباس‌ها حتما جوشانده شوند.
 
اما ظاهرا مشتريان چهارراه رسولي توجهي به اين پيام‌هاي بهداشتي نمي‌كنند و همچنان پوشيدن لباس‌هاي متنوع و شيك‌پوشي با نازل‌ترين قيمت، برايشان ارزش عوارض احتمالي لباس‌ها را دارد.
 
زن ميانسالي دو كيسه نايلوني بزرگش را برايم باز مي‌كند و چند تا از پيراهن‌ها و شلوارهاي دخترانه را نشانم مي‌دهد. مي‌گويد: «دخترم دانشجوي تهران است و هميشه برايش از اينجا خريد مي‌كنم. وقتي لباس را به اتوشويي بدهي ديگر مشكل بهداشتي ندارد. تا حالا هم مشكلي برايش ايجاد نشده. هميشه در خوابگاه شيك و متفاوت و مارك‌دار لباس مي‌پوشد و هيچ‌كس نمي‌فهمد لباس‌هايي كه به تن دارد از كجاست و به چه قيمتي خريده است.»
bato-adv
یناریاکی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۲
این بازار از بیش از 50 سال پیش در ایران وجود داشت. و در زمان قبل از جنگ شهر قصرشیرین بازاری به نام فرده فروشان داشت که بعد از شروع جنگ این بازار به کرمانشاه منتقل شد. قبلا بسته های لباسهای فرده ای از لبنان و عراق وارد میشد که در همان زمان هم مشتریان خود را از سراسر ایران داشته
حمید
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۲
من ایرانی درجه 4 میخرم ولی نو باید باشه دست دوم به هیچ عنوان معلوم نیست تن وپای چه کسی بوده
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv