ناصر کنعانی رييس ستاد عراق وزارت امور خارجه درباره فعالیت مستشاری ایران در عراق می گوید: «عراق خواستار حضور دايم مستشاري ايران بوده و استمرار آن نيز متناسب با
نيازها و درخواست عراق است و بنابراين كاهش يا توقف حضور مستشاري ايران
هم اينك مطرح نيست.»
پيرو مكتب جلال طالباني، شايد اين رساترين تعبيري باشد كه بتوان از فواد معصوم، رييس جمهوري كنوني عراق داشت. امروز نخستين سفر رييسجمهور عراق به ايران از هنگامي كه كارش را در كاخ رياستجمهوري اين كشور از تابستان سال گذشته شروع كرد، اتفاق افتاد.وي از آن ايام تا به امروز، با سفر به امريكا و سخنراني مشهورش در سازمان ملل خواستار «پاكسازي عراق از خطر داعش» شد و از جامعه بينالملل خواست تا در مبارزه عليه داعش در كنار عراق بماند.
معصوم در اين مدت به عربستان و تركيه هم سفر كرد تا شايد سياست آنها نسبت به عراق، شيوه عقلاني و صلحآميزانهتري به خود بگيرد و اكنون به ايران ميآيد كه موثرترين كشور در سرنوشت عراق است. اين سفر به دعوت رسمي حسن روحاني، انجام ميشود و تعدادي از وزيران كابينه عراق، فواد معصوم را در سفر سه روزهاش به ايران همراهي ميكنند. به دور از واقعيت نيست كه بگويم هم اينك تهران و بغداد به دو كشور دوست و همپيمان با روابطي استراتژيك و در هم تنيده تبديل شدهاند. در يكسال اخير نيز اين روابط، روز به روز در هم تنيدهتر و پيچيدهتر از قبل شد؛ در هم تنيدگي و پيچيدگياي كه ديگر در سطح روابط دوجانبه تجاري، اقتصادي و فرهنگي متوقف نمانده و لايههاي سياسي و بينالمللي آن بيش از پيش شده است.
ناصر كنعاني، رييس ستاد عراق وزارت امور خارجه در گفتوگو با «اعتماد» به بررسي ابعاد سفر رييسجمهور عراق ميپردازد.
جمهوري اسلامي ايران، سه اصل اساسي را در خصوص عراق دنبال ميكند؛ اول، حمايت از استقلال و وحدت و يكپارچگي و تماميت ارضي عراق، دوم، كمك به ثبات اين كشور و سوم، تلاش و همكاري موثر و سازنده در توسعه اقتصادي اين كشور روابط تهران و بغداد را در دولت يازدهم چگونه ارزيابي ميكنيد؟
مناسبات دو كشور جمهوري اسلامي ايران و جمهوري عراق، اساسا پس از تشكيل دولت جديد كشورمان براساس اصول جديدي بنيانگذاري شده و در حوزههاي مختلف و متنوع در حال توسعه است. در طول سالهاي گذشته، ايران و عراق زيربناهاي خوبي را در حوزههاي سياسي، صنعتي، تجاري، فرهنگي و... پايهگذاري كردهاند كه اين مبنا، بستر مناسبي را فراهم كرده است تا در دولت يازدهم اين مساله با انگيزه بيشتري پيش برود. در كمتر از يكسال پس از تشكيل دولت تدبير و اميد، شاهد شكلگيري دولت جديد عراق بوديم كه پس از برگزاري سومين دور انتخابات پارلماني اين كشور صورت گرفت و دو دولت با انرژي جديدي به دنبال توسعه روابط دوجانبه رفتهاند. نكته مهم و حايز اهميت در اين دوره جديد اين است كه دولت آقاي روحاني انگيزه فراوان و جديدي براي توسعه مناسبات با كشورهاي همسايه و در راس آنها عراق با گرايش اقتصادي دارد و اين گرايش اقتصادمحور با نگاه ويژهاي در حال دنبال شدن است.
برگزاري سومين اجلاس همكاريهاي عالي دو كشور به رياست معاونت اول رييسجمهور كشورمان، آقاي جهانگيري و آقاي حيدر العبادي، نخست وزير عراق كه در كنار آن نمايشگاه اختصاصي جمهوري اسلامي ايران تشكيل شد و همچنين برگزاري نشست تجار، بازرگانان و فعالان اقتصادي ابعاد جديد اقتصادمحور مناسبات دو كشور در دولت يازدهم را به نمايش گذاشته است.
همچنين ١٠ سند و تفاهمنامه همكاري مشترك ميان دو كشور به امضا رسيده و ما شاهد ركورد بينظيري از ديدار مقامات، وزرا و مسوولان عالي دو دولت چه در تهران و چه در بغداد هستيم و تقريبا تمامي وزراي دولت با همتايان خود ديدار و رايزني داشتهاند. اولين سفر خارجي آقاي حيدر العبادي به عنوان نخستوزير نيز به تهران انجام شد و اولين سفر رسمي آقاي ظريف به عنوان وزير امور خارجه نيز عراق بود. در مجموع ارزيابي من از روابط ايران و عراق اين است كه در دولت جديد تهران و بغداد، شاهد جهش و حركت همكاريها و تقويت و توسعه روابط دوجانبه خواهيم بود كه بشارتدهنده زمينههاي خير براي دو ملت ايران و عراق است.
ارزيابيتان از سفر رييسجمهور عراق به تهران چيست؟
سفر آقاي فواد معصوم به كشورمان، سفري دوجانبه است كه با دعوت رسمي آقاي دكتر روحاني رييسجمهوري كشورمان انجام ميشود. البته بنا بر اين بود كه اين سفر زودتر از زمان كنوني انجام شود ولي به دليل تداخل برنامههاي مشترك دو كشور، اين سفر به عقب افتاد و هم اكنون در حال رخ دادن است. اين سفر از ابعاد مختلف و بسيار مهمي، حايز اهميت است. رييسجمهور كنوني عراق از ويژگيهاي برجستهاي برخوردار هستند. ايشان از شخصيتهاي برجسته ملي و مورد قبول تمامي طوايف، گروهها و جريانهاي عراقي است و به عنوان شخصي معتدل و همگرا در ساختار عراق شناخته ميشوند. فواد معصوم از دوستان قديمي ايران محسوب ميشود و در سوابق مبارزاتي ايشان عليه رژيم پيشين عراق در زمان صدام از دوستان ايران محسوب ميشدند.
مسائل مورد بحث در اين سفر چه چيزهايي خواهد بود؟
اين سفر در زماني صورت ميگيرد كه با تحولات دوجانبه و مسائل منطقهاي بسياري روبهرو هستيم. مناسبات جمهوري اسلامي ايران و جمهوري عراق به گونهاي است كه نيازمند مشورتهاي دايمي و مستمر با مقامات عالي دو كشور است. سفر آقاي معصوم به تهران نيز درراستاي استمرار مشورتهاي سياسي ايران و عراق از اهميت بسياري برخوردار است. هم اينك عراق شرايط امنيتي خاصي را سپري ميكند و دوران حساسي را در مبارزه با تروريسم پشت سر ميگذارد كه همكاريهاي مسوولانه و صادقانه تمامي كشورها را براي مبارزه با تروريسم و افراطيگري طلب ميكند و به اعتراف مكرر مقامات عراقي، جمهوري اسلامي ايران اولين كشوري است كه در سريعترين زمان ممكن به عنوان حامي دولت عراق كه برآمده از راي و خواست ملت عراق است، به كمك دولت و ملت عراق در مبارزه با تروريسم تكفيري آمد و همچنان اين كمكها ادامه دارد.
با اين وجود و با توجه به شرايط فوقالذكر، دو كشور نيازمند مشورتهاي سياسي در خصوص ابعاد همكاريهاي مختلف در حوزههاي سياسي و امنيتي دوجانبه هستند. از سويي، اهميت اين سفر به توسعه روابط دو كشور نيز برميگردد. در اين سفر، ابعاد مختلفي در روابط دو كشور در حوزههاي سياسي، تجاري، فرهنگي، اجتماعي و امنيتي مورد بررسي قرار ميگيرند. ابعاد همكاريهاي دوجانبه ايران و عراق، روندي رو به رشد را سپري ميكنند ولي بايد يادآور بشوم كه با توجه به ظرفيتها و توانمندي بسيار بالاي ايران و عراق، زمينه براي توسعه و تقويت روابط دوجانبه فراهم است كه دو برابر شدن آن به شكل حداقلي بايد در اين سفر مورد لحاظ قرار گيرد و از طرفي، موانع آن مورد بررسي قرار گيرند.
دولت عراق به دليل شرايط ناگوار رژيم گذشته اين كشور و دوران پس از حمله به اين كشور بايد بتواند در سريعترين زمان ممكن نابسامانيهاي اقتصادي گذشته را جبران كرده و زيرساختها را جبران كند. با توجه به اين مساله، ايران كه تجربيات گرانسنگي را در توسعه همهجانبه و همچنين بازسازي پس از جنگ تحميلي داشته و دارد و همچنين ظرفيتهاي گسترده همكاري دو كشور؛ طبيعي است كه ايران و عراق در رديف دو كشور شريك و همكار استراتژيك قرار گيرند. مرزهاي طولاني دو كشور نيز اقتضا ميكند كه به مرزهايي امن و پر رونق تجاري مبدل شوند كه بايد اين مساله مورد بررسي قرار گيرد.
ايران و عراق در شرايط كنوني چه اختلافاتي دارند؟
آنچه در روابط دوجانبه ايران و عراق وجود دارد، بستر خوبي است و واقعا فضاي كم نظيري را در مناسبات دوجانبه اينچنيني ميان كشورها ميتوان ديد. به طور قطع تاكيد ميكنم كه هيچ نقطه اختلاف جدي و قابل ذكري هم اكنون در مناسبات دو كشور وجود ندارد. دو كشور در فضاي كاملا دوستانه و در چارچوب تفاهم مشترك، مناسبات خود را پيش ميبرند و در موضوعات مختلف انگيزههاي جدي مشتركي دارند و بحران تنشزايي ميان دو كشور نيست. البته طبيعي است كه كشوري بر مبناي شرايط خود و همچنين منافع و امنيت ملياش ديدگاههاي به شكل مستقل در برخي موضوعات داشته باشند كه منطبق با دوستان خود نباشد.
ايران در طول يك سال اخير نقشي اساسي در تكميل فرآيند سياسي در عراق ايفا كرد. اين نقش را چگونه ميبينيد؟
جمهوري اسلامي ايران، سه اصل اساسي را در خصوص عراق دنبال ميكند؛ اول، حمايت از استقلال و وحدت و يكپارچگي و تماميت ارضي عراق، دوم، كمك به ثبات اين كشور و سوم، تلاش و همكاري موثر و سازننده در توسعه اقتصادي اين كشور كه در شكل بازسازي صنعتي عراق متبلور است. ايران همواره اين سه اصل را در همكاري خود با دولت عراق دنبال ميكند؛ چه در دوران نخست وزيري آقاي مالكي كه اين مساله به شكل برجسته دنبال شد و چه در دوران آقاي العبادي كه از همان كشورمان تاكيد كرد كه همان رويكرد حمايتي را نسبت به دولت و ملت عراق دنبال خواهد كرد. وجه بارز اين رويكرد مسوولانه اين است كه با تشكيل دولت جديد عراق كه منبعث از راي و خواست ملت عراق است، ايران به طور مسوولانهاي وارد عمل شده و نقش جدي و مشورتي را در تشكيل دولت عراق داشت و همزمان تلاش كرد مشاركت عمومي و سازنده همه گروهها و جريانهاي عراقي را در همراهي با دولت اين كشور جلب كند كه موفق نيز بوده ست. پس از تشكيل دولت جديد اين كشور هم، اين رويكرد توسعه روابط ادامه يافته است.
نكته مهم ديگر، ورود مسوولانه، جدي و به موقع ايران در كمك به دولت عراق در مبارزه با تروريسم بود كه پس از ورود داعش و گروههاي تروريستي تكفيري به خاك اين كشور به شكل شفاف وارد عمل شد و نقش ايران در عقب راندن داعش، نقشي حياتي بود كه مورد اعتراف مقامات عراقي نيز بوده است. بايد تاكيد كنم كه دولت جمهوري اسلامي ايران نسبت به دولت آقاي عبادي، رويكرد شفاف، صادقانه و مسوولانهاي داشته است و ايران همواره تلاش كرده تا به عنوان يك كشور شريك، دوست و همپيمان در كمك به دولت عراق از تمامي ظرفيتها و توانمنديهايش استفاده كند.
پس از حضور داعش در عراق، ائتلافي از سوي كشورهاي غربي با رهبري امريكا شكل گرفت. عملكرد اين ائتلاف در عراق چگونه بوده است؟
ائتلاف ضدداعش عملا در طول زمان فعاليت خود، ناكارآمدياش را در كمك به دولت عراق براي عبور از داعش نشان داده است. اين ائتلاف زماني شكل گرفت كه از ورود داعش و جريانات تروريستي تكفيري به عراق يك ماه گذشته بود و اگر دولت اين كشور و دوستان عراق چشم انتظار آنها بودند، تروريسم ميتوانست وضعيت ديگري را رقم بزند. بنابراين نقش اين ائتلاف، نقشي متاخر و ديرهنگام بود و در ثاني، در طول فعاليت آن، ميتوان گفت اقدام نظامي موثري عليه داعش در هيچ نقطهاي از عراق كه منجر به خروج و عقبنشيني عليه داعش شود، صورت نگرفته و نقش تعيينكنندهاي در روند آزادسازيهاي عراق نداشته است. آن چيزي كه حايز اهميت است اين است كه در درون جريان ائتلاف ضدداعش كشورهايي هستند كه خود از حاميان اصلي جريان تروريسم تكفيري هستند، پس چگونه ميتوان انتظار داشت كه اين كشورها به شكل موثر عليه خودشان عمل كنند. هم اكنون طيف وسيعي از مردم و دولت عراق نسبت به ائتلاف معتقدند كه نقش ناقص و ناكارآمدي را داشته است. از طرف ديگر، امري كه موجب عقب راندن داعش و روند آزادسازيها در عراق شده است، حضور مردم و تشكيل نيروهاي مردمي و مشاركت مجدانه آنها با همراهي نيروهاي نظامي عراقي بوده است كه پس از فتواي مرجعيت شيعه يعني حضرت آيتالله العظمي سيستاني محقق شد.
حضور مستشاري ايران در عراق به چه شكلي بوده و چه تاثيري در روند آزادسازيها داشته است؟
مناسبات دوستانه ايران و عراق فضاي مثبتي را ايجاد كرده است كه اعتماد متقابل ميان دو كشور در حوزههاي مختلف ايجاد شود. عراق به عنوان دولت همسايه و دوست كه با ايران داراي مرزهاي طولاني است، در پروسهاي سوالبرانگيز مورد حمله جريانهاي تروريستي تكفيري قرار گرفته است و جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك كشور دوست، شريك و همپيمان نميتوانست به تحولات اين كشور و اين مساله بيتوجه باشد و از طرفي، دولت عراق درخواستهاي جدي از ايران داشت و بنابراين كشورمان سريعا وارد شد و تجارب خود را به دولت و نيروهاي نظامي و مردمي اين كشور انتقال داد. دولت عراق هم خود از امكانات و توانمنديهاي لازم براي مقابله با تروريسم برخوردار است و در آن مقطع، دولت عراق نيازمند مشورتهايي بود تا اين توانمنديها را ساماندهي و در جهت مبارزه با تروريسم مديريت كند و از اين جهت، نقش ايران حايز اهميت است. با اين وجود، برخي مايل هستند كه بايد فضاسازي بگويند كه ايران نيروي نظامي به عراق فرستاده كه اين مساله دروغ است بلكه همانطور كه بيان شد، مشورتهايي در جهت بازسازي و ساماندهي توانمنديها بود تا نيروهاي مردمي و نظامي بتوانند با استفاده از ظرفيتهاي خود به مقابله با تروريسم بروند كه موفق نيز بودهاند.
آيا اين حضور مستشاري ايران در عراق هم اينك كاهش يافته است؟
آنچه ميدانم اين است كه حضور مستشاري جمهوري اسلامي ايران در سطوح مورد نياز دولت عراق بوده و اين حضور نيز هم اينك ادامه دارد. اين حضور هم به درخواست دولت عراق و هم بر مبناي مسووليتهاي منطقهاي و بينالمللي ايران و اداي آن در برابر تروريسم، خشونت و افراطيگري است و از طرفي متناسب با نيازهاي دولت و ملت عراق بوده و هست. در آن مقطع، جمهوري اسلامي ايران نقشي موثر را ايفا كرد و عراق نيز خواستار حضور دايم مستشاري ايران بوده و استمرار آن نيز متناسب با نيازها و درخواست عراق است و بنابراين كاهش يا توقف حضور مستشاري ايران هم اينك مطرح نيست.
نظر عراق در خصوص تحولات منطقهاي همانند يمن، لبنان و عربستان چيست؟
همانطور كه در صحبتهايم بيان كردم، منطقه ما در شرايط حساس و خطيري قرار دارد كه متاسفانه بحرانهاي متعددي را در حال تجربه كردن است. با اين وجود، عراق از جايگاه مهم و حساسي در منطقه برخوردار است. خوشبختانه دو كشور ديدگاه مشتركي در قبال بحرانهاي منطقهاي دارند. هر دو كشور نسبت به بحران سوريه، اهتمام جدي و ويژهاي دارند كه در ديدار مقامامات عالي دو كشور اين مساله مورد بررسي قرار خواهد گرفت. در ۲۰ روز گذشته نيز شاهد برگزاري دومين نشست سهجانبه جمهوري اسلامي ايران، عراق و سوريه بوديم كه در تهران تشكيل شد. همچنين تحولي مانند بحران يمن موضوعي است كه در سفر آقاي معصوم مورد توجه و بررسي قرار خواهد گرفت. خوشبختانه نگاه عراق به اين بحران، نگاهي دقيق و مسوولانه است كه در نشستهاي پيشين خود و از جمله آنها انتقاد آقاي عبادي از اين حمله در سفري كه به امريكا داشتند و همچنين انتقاد وزير خارجه اين كشور در نشست سران اتحاديه عرب در شرمالشيخ نشان از اين دارد كه موضعي دقيق و حكيمانهاي است و آقاي معصوم نيز در اين باره ديدگاههاي حائز اهميتي دارند و دو كشور تلاش ميكنند تا تحرك نوين منطقهاي و بينالمللي را براي حل و فصل تحولات و بحران منطقهاي سامان بدهند. بنابراين اين سفر علاوه بر اينكه فرصت مناسبي براي توسعه ابعاد روابط دوجانبه است، زمان مناسبي براي تبادل ديدگاهها و همكاريهاي نوين دوجانبه، منطقهاي و بينالمللي است.
هم اكنون چه تصويري از ايران در افكار عمومي عراق وجود دارد؟
من اعتقاد دارم كه بحمدلله نوع مناسبات دو كشور به گونهاي پيش رفته است كه علايق جدي از سوي ملت عراق براي توسعه روابط با ايران به وجود آورده است. جمهوري اسلامي ايران تلاش كرده است برمبناي نيازهاي ملي عراق و تحكيم دولت و تقويت ثبات و توسعه اقتصادي به اين كشور نگاه كند. ايران همواره كوشيده است با فاصلهاي يكسان با اقوام، قوميتها و جريانات عراقي قرار بگيرد. نوع روابط ايران با شيعيات، اهل تسنن و اكراد به گونهاي است كه نوعي اعتماد، تفاهم و دوستي مشترك را به وجود آورد؛ به عبارت ديگر، مناسبات ايران و عراق ديگر هماكنون به دولتهاي دو كشور نيست و گسترهاش دو ملت را فراگرفته و تعميق يافته است. نگاه ملت عراق به ايران، نگاه مثبت و در مسير توسعه همكاريها و ارتباطات است. بيشترين حجم مراودات و ارتباطات انساني ميان كشورها، ميان ايران و عراق صورت ميگيرد كه در سال ۹۳، سه ميليون و ٥٠٠ هزار نفر از اتباع دو كشور با كشور مقابل خود سفر كردهاند و اين گسترده ارتباطات و مناسبات انساني خود يك ركورد محسوب ميشود.
چشمانداز روابط تهران و بغداد پس از سفر آقاي فواد معصوم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
تصور ميكنم با بسترسازيهاي خوبي كه در روابط دوجانبه و دوستانه ايران و عراق صورت گرفته، نگاه مثبت و همراه با اعتماد متقابلي كه در دو دولت براي توسعه روابط وجود دارد، اراده سياسي عالي رهبران دو كشور، زمينههاي همكاري گسترده و پيوندهاي خوب مردمي، افق خوب و دلگرمكنندهاي ديده ميشود. البته در مقابل اين روابط رو به جلو، نگاه دشمنانهاي نيز وجود دارد كه نگاه توام با عداوتي است كه تلاش دارد با سنگاندازي و مانعتراشي و همچنين ايجاد سوءتفاهماتي مانع از روابط رو به رشد ايران و عراق شود كه البته با وجود درايت و عقلانيت كه در دولت و ملت شاهد هستيم، اين مانعتراشي و سوء تفاهمسازيها تاكنون موفق نبوده است.