یادداشت دریافتی- محمد حسین پور؛ آنچه ز نسل عسل و شکر است / نام خدا از همه شیرین تر است.
قریب 40 سال است که از عمر پر برکت درخت انقلاب میگذرد، انقلابی که به رهبری خمینی کبیر برای استقرار اسلام ناب محمدی (ص) و عدالت اجتماعی و آزادی بیان در دوران ستم شاهی شروع و در سال 57 با ریختن خونهای فراوانی توسط جوانان شیفته و عاشق انقلاب به ثمر نشست.
بعد از تحمیل 8 سال جنگ نابرابر با دنیای استکبار و رحلت جانگداز آن پیر فرزانه که این روزها سالگرد ایشان نیز میباشد هم اینک بدست ناخدای فرزانهای دیگر این کشتی آب دیده و پرمسافر با عبور از جریانهای مختلف و موجهای پرتلاطم بسیاری، همچنان در مسیر اصلی خود به پیش میرود.
چندی قبل بود که خبر ورود علی مطهری نماینده محترم مردم شریف تهران در مجلس شورای اسلامی به شیراز و لغو سریع سخنرانی وی از یک طرف و ایراد ضرب و جرح ایشان در مسیر فرودگاه و غائله بعد از آن علاوه بر انتشار و ثبت در خروجی خبرگزاریهای داخلی، به سرعت تیتر یک اخبارخارجی نیز قرار گرفت که بسیاری از آنان عناد دیرینهای با جمهوری اسلامی دارند.
متاعقب آن نیز اخباری در شبکههای اجتماعی و بعضی رسانههای جمعی دست به دست میچرخید مبنی بر اینکه، قرار بوده جناب آقای سیدحسن خمینی یادگار امام در گرگان سخنرانی داشته باشند که با تهدید گروهی خاص برنامه این سفر لغو شده است.
آخرین مرحله آن نیز سفر مجدد آقای علی مطهری درکرج به همین روال لغو گردیده و ایشان هم با ارسال نامه ای سرگشاده به ریاست محترم جمهوری ضمن ابراز گلایه، وزیر کشور را در صورت تکرار مواردی از این دست تهدید به استیضاح کرده اند.
نکته بسیار مهم اینجاست در مملکتی که بر مدار قانون میچرخد اتفاقات مذکور خارج از جناحبندی و دسته و حزب و ... واقعاً جای تاسف تامل دارد.
آیا در کشوری که در بحث امنیت ملی حرف اول و رتبه برتر خاورمیانه را به خود اختصاص داده و جزیره امن لقب گرفته، ایجاد چنین مسائلی، توضیح و توجیه منطقی دارند ؟!
چرا باید بعضی افراد به خودشان اجازه بدهند از جایگاه قدرتی که ناشی از حاکمیت قانون برای ایجاد همدلی و همبستگی ملی است، به جای آن برای ایجاد تنش در جامعه و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دشمنان این آب وخاک استفاده نمایند؟!
باید همه ما در هر رتبه و منصبی که هستیم مواظب اظهارات و حرکات خود باشیم که خدای ناکرده به پای نظام و انقلاب نوشته میشوند.
وقتی رهبر بزرگوار انقلاب بارها و بارها در اجتماعات دانشجویی صحبت از کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها مینمایند، دیگر چه جای بحث است که عدهای، با زبان تهدید موجب برهم زدن مراسم سخنرانی و یا لغو کامل آن شوند در صورتیکه اولین منشور حقوق بشر دنیا به نام کشور عزیزمان ایران به ثبت رسیده است.
با توجه به ادامه مذاکرات هستهای که لحظه به لحظه توسط فرمانده معظم کل قوا رصد میشود و ایشان در جایی که لازم است استوار و محکم خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران را برای تمام مسئولین خصوصاً تیم مذاکره کننده ترسیم مینمایند، فضای موجود ایجاب میکند که همه گروهها و دستههای سیاسی فارغ از صفبندی جناحی به آینده روشن پیش رو امیدوار باشیم و هیچ وقت فراتر از قانون حرکت نکرده و متوجه رتبه و جایگاه خود باشیم.
مهمتر از همه اگر مسئولیت جمعی نداریم خود را سخنگوی ملت ندانیم که این توهین به شعور ملت محسوب میشود، بلکه دست در دست هم باشیم؛ به پاس قدردانی از ملتی که قریب 40سال است در برهههای زمانی مختلف که باید حضور داشته باشند دارند و اگر احساس خطر نمایند یک دل و یک صدا در مقابل دشمنان این مرز و بوم چون دژی استوار و شکست ناپذیر میایستند.
بنابر این کسانی را که امروز تاب سخنرانی و انتقاد آنان برای بعضیها سخت به نظر میرسد فرزندان همین انقلابند.
مگر خدمات استاد شهید مطهری و دیگر یاران شهیدش در تاریخ این کشور فراموش شده و یا قابل انکار است حال چرا باید یک ساعت سخنرانی فرزند برومند ایشان یا سید حسن خمینی را تاب نیاوریم؟!
بدیهی است هرکس در هر مقامی که خارج از چهار چوب تعریف شده در قانون بخواهد امنیت اجتماعی ما را به خطر بیندازد یقیناً برخورد خواهد شد اما مادامی که در فضایی آرام به ایراد سخن بپردازند باید که قانون امنیت آنان را تامین نماید
فلذا این ملت شایسته سپاس و قدردانیست نه آزردگی خاطر، به امید روزی که ظرفیت همه ما در مقابل انتقاد و آزادی بیان آنگونه که شایسته شأن ایرانی است باشد زیرا تجربه سیاسی در دنیا ثابت کرده است، هر جامعه ای که انتقاد پذیر نبوده جامعه پویایی نخواهد بود و دچار تزلزل فراوانی در ادامه حیات خویش خواهد شد .
هرکسی که عاقبت اندیش بود / باخبر از عاقبت خویش بود
گرگ شناسی و شبانی کنیم / تا میتوانیم ازاین کشور حفاظت کنیم
اهل دلیم جمله دعا میکنیم / شیفته ایم جان را فدا میکنیم