یادداشت دریافتی- صابر مجیدی؛ رسم جاریه در ایران و البته بسیاری از دیگر نقاط دنیاست که سخنان رهبران هر نهضت مطابق با خواستهها و امیال جناحها تفسیر میشوند. هر حزب و جناحی که البته شخص رهبری نهضت را پذیرفته، سعی در آن دارد تا از میان کلام او نکاتی و یا عباراتی را به نفع خویش بیابد و در جهت اهداف خود به کار گیرد.
موضوع هستهای یکی از مهمترین چالشهای ایران در چندین دهه اخیر است که مطابق بسیاری از مسائل دیگر تفسیر به رأی جناحهای مختلف در آن مشهود است. جمعی آن را فتحالفتوح نظام در بعد انقلاب میدانند و جمعی دیگر آن را بزرگترین چرخش انقلاب اسلامی از آرمانهایش! و آنچه که مشهود است هر دو جناحی که دو طرف این ریسمان را به دست گرفتهاند برای تأیید دیدگاه خود، روی به موارد متعدد از سخنرانیها و بیانات رهبری میآورند و واقع امر هم اینجاست که از سخنان ایشان مواردی به نفع هر دو جناح برداشت میشود، اما چرا کسی به منظومهی بیانات ایشان توجه نمیکند جای سوال دارد!
در همین راستا چند روزی است روزنامههای کیهان و وطن امروز موجی جدید از حملات به مذاکرات هستهای را آغاز کردهاند و این بار نه از آن باب که ایران در این مذاکرات امتیازات فراتر از حد انتظار داده است، بلکه از آن جهت که بخشهای ناگفتهای در مورد مذاکرات وجود دارد که تنها ما میدانیم و آنها مربوط به انتخابات درونی نظام بوده که با طرف آمریکایی در این باره بحث و تبادل نظر صورت گرفته. مرور تیترها و سرمقالههای این چند روزه در این دو نشریه خالی از لطف نیست:
در این باره کیهان و وطن امروز در روزهای گذشته از این تیترها استفاده کرده بودند:
«کلید چرخید، اما برای انتخابات»، «فرمول برد-برد این بود؟، رمزگشایی معاون رئیسجمهور از اهداف حزبی توافق هستهای»، «نفوذ از راه توافق هستهای (اشاره به سخنان رهبری)»، «اصلاحات آمریکایی در ایران، هدف کاخ سفید از توافق هستهای»، «کاسبان واقعی تحریم، آیا روحانی افشاگری اخیر مایکل لدین را خواند است؟».
البته در این بین جا دارد به مقاله حسین شریعتمداری با عنوان «تنها گزینه پیش روی» که چند روز پیش از اینها منتشر شده بود و با واکنش جدی همقطاران ایشان نیز مواجه شده بود و البته مقالهی ظاهراً علمی و منطقیِ مهدی محمدی با عنوان «برجام تنها یک تکه از پازل سه تکهای توافق وین!» اشاره کرد!
آنچه در این موراد مشهود است، اشارات مکرر به بخشهایی از بیانات مقام معظم رهبری و تفسیر به رأیهای متعدد به نفع جریان مخالف توافق هستهای است که البته ناگفته نماند در سوی مقابل این جریان نیز این کار به کرّات در دو سال اخیر اتفاق افتاده است. اما چاره کار چیست؟ به نظر میرسد برای پاسخگویی به این جنس مطالب بهترین راهکار ممکنه رجوع به فرمایشات خود رهبری باشد.
رهبری در تاریخ دوم تیرماه 1394 در دیدار با جمعی از مسئولان و کارگزان نظام فرمودند:
«بنده هیئت مذاکرهکننده را - همین دوستانی که این مدّت این زحمات را بر دوش گرفتهاند - هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضّاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیّات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد مطّلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتماً اذعان میکردید.»
این سخنان آنقدر صریح و روشن است که به نظر میرسد اجازه تفسیر به انحاء گوناگون به هیچ جناحی را نخواهد داد و جای این سوال را باقی میگذارد که چگونه است تیمی امین و متدیّن در خارج از مرزهای ایران با دشمنی دیرینه بر سر مسائل داخلیِ آینده ایران به توافق رسیدهاند و آنها را به نفع حزب و جناح خود همراه کردهاند؟! یا باید متصور شویم که این قبیل مطالب در روزنامههایی چون کیهان غلط است و یا باید بپذیریم که در مورد تیم مذاکرهکننده خطای راهبردی صورت گرفته است!!