یادداشت دریافتی- سجاد بهمنی*؛ خبر وقوع نزاع دسته جمعی در روستای پتک جلالی، به زمان زیادی برای قرار گرفتن در صدر پربینندهترین خبرهای بسیاری از سایتهای اطلاع رسانی و خبری کشور نیاز نداشت. تعداد زیاد کشتهها و مصدومین این حادثه تلخ از یک سو و میل به رصد و پیگیری اخباری ازین دست در میان برخی مخاطبان و سایتهای خبری، به سرعت این واقعه را از سطح محلی فراتر برده و انعکاسی ملی داد.
تا پیش از این، میداود و پتک در اذهان مردم طبیعت دوست شهرهای اطراف (از جمله باغملک، ایذه، رامهرمز، ماهشهر، امیدیه، و...) روستایی با جاذبههای توریستی بکر و برای خریداران برنج و سایر محصولات کشاورزی در اهواز و دیگر مناطق استان تولیدکنندهای باکیفیت بود.
از نظر تقسیمات وزارت کشور، پتک جلالی در کنار پتک بیگدلی از توابع شهر میداود و شهرستان باغملک در شمال و شرق استان خوزستان قرار دارد. مسافرینی که برای دیدن منطقه توریستی تشکوه ابوالفارس رامهرمز از این منطقه دیدن کردهاند شاید در نگاه اول از خواندن خبر رویداد پتک بهت زده شدهاند.
مهمان نوازی، خونگرمی و نجابت مردم منطقه میداود، پتک و ابوالفارس به اندازهای بوده است که نام نیک مردمان این دیار در ذهن و خاطره طبیعت دوستان و گردشگران این منطقه باقی بماند.
علاوه بر این پتک و میداود بخشی از جغرافیای سکونت گاهی ایلات بزرگ و طوایف ریشه داری همچون بیگدلی، بهمئی، جلالی و ممبینی، و از مناطق قدیمی جانکی سابق بوده است.
بررسی وضعیت ساختار ایلی گروههای قومی ساکن در این منطقه نشان میدهد که قرنهای متمادی همزیستی مسالمت آمیز و سرمایه اجتماعی مردم این دیار زمینه ساز عمران و بقای آبادیها بود.
اما اولین واکنش طبیعی پس از وقوع این رویداد این است که از خود بپرسیم، چرا به یکباره این فهم بین الاذهانی، مسامحه و همزیستی فروریخت و دیوار خشم بالاتر از همه نیروهای درونی فطرت انسان خودنمایی کرد؟
فارغ از نظرات و پیامهای احساسی و توام با نکوهش و سرزنش برخی از کاربران در سایتها و شبکههای اجتماعی (که خود جای آسیبشناسی جداگانه دارد) در مواجهه با این رویداد، از منطر جامعهشناختی، جرم و به طور اخص نزاع دسته جمعی، ریشه در علل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متعددی دارد و برای از میان بردن زمینههای وقوع آن باید با نگاهی آسیبشناختی به ریشه یابی این علل پرداخته شود.
جامعهشناسان معتقدند: نزاع دستهجمعی یکی از شاخصهای مهم وجود خشونت در جامعه است که علت آن، عمدتاً اختلافات قومی و قبیلهای یا عقیدتی و اخلاقی بین جمعی از افراد است که در آن علاوه بر ضرب و جرح، آسیب رسانی و تخریب ممکن است یک یا چند نفر نیز به قتل برسند.
نزاعهای جمعی، که معمولاً با انگیزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در درون یا بین جوامع مختلف به وقوع میپیوندد به وارد آمدن خساراتی مادی و معنوی منجر میشوند و سرانجام ممکن است به صورت رسمی یا غیر رسمی و بهطور نسبی پایان پذیرد و بالتبع خسارت وارده، خود منشا درگیریهای دیگر گردد و تا مدتها به اشکال مختلف ادامه یابد.
آنچه که در پتک روی داد معلول مهیا شدن زمینهای است که طی سالهای پیش در این منطقه شکل گرفته بود. عواملی که با آسیبشناسی و درمان به موقع مدیریت نشدند و در نتیجه فاجعهای انسانی در یکی از کهنترین خاستگاههای انسانی در زاگرس جنوبی به وقوع پیوست.
رقابت بر سر منابع کمیاب؛ آب، زمین و مراتع در نتیجهٔ تداوم خشکسالیها فشار اقتصادی مضاعفی را بر مردم محروم این منطقه وارد ساخت و استفاده از مراتع و چراگاهها را محدود کرد.
در نتیجهٔ چنین شرایطی کاهش بازدهی محصولات کشاورزی و درآمد کشاورزان و عشایر زمینه ساز بیهنجاری و ایجاد پرخاش و کدورت در میان اهالی گردید.
همچنین خاک نامناسب، شیب زیاد زمین، جهت ناهمواریها و دشواری شرایط زیست و تکه تکه بودن اراضی زراعی و بالا بودن بعد خانوار در مناطق وسیعی از روستاهای رامهرمز، باغملک و ایذه سبب شده است که کشاورزی در این بخش از استان خوزستان با رنج و دشواریهای فراوان همراه شود.
برخی علل اجتماعی فرهنگی نظیر اختلافات ملکی و ارضی، مهاجرت و عدم وجود فرصتهای شغلی علیرغم بعد بالای خانوار، نیز در شکل گیری نزاعهای دسته جمعی تاثیر دارند که میبایست مورد توجه قرار گیرند.
در نهایت پس از وقوع این حادثه در پتک، آنچه ضروری مینماید یاری و تشریک مساعی همهٔ نیروهای اجتماعی، انتظامی و اقتصادی در استان خوزستان و در سطح کشور است تا پیامدهای این نزاع کنترل شود و خواب به دیدگان کودکان و پیران و زنان این منطقه بازگردد و زمینههای بروز حوادث مشابه از میان برود.
آنچه امروز این روستای ۲۵۰ خانواری را تهدید میکند گسیختگی نظم اجتماعی، بوجود آمدن بیماریهای خاصی در نتیجهٔ افزایش اضطراب و دلهره و تشویش، تضعیف سرمایه اجتماعی بین گروهی و کاهش مشارکت اجتماعی و انزوا، و در نتیجه فروپاشی سازمان اجتماعی روستای پتک و روستاهای همجوار است.
رخدادهایی که ممکن است زمینه ساز مهاجرتهای گسترده به شهرهای همجوار همچون، باغملک، رامهرمز، ایذه و اهواز گردد و رشد حاشیه نشینی و زاغه نشینی در این منطقه را رقم زند.
پتک را باید با عاطفه و توجه دریابیم و با نکوهش و تحقیر در سایتها و شبکههای اجتماعی در آستانهٔ فروپاشی قرار ندهیم.
مشارکت سازمانهای مردم نهاد، انجمنهای خیریه و موسسات غیرانتفاعی در کنار مدیریت و راهنمایی بخش دولتی میتواند این روستای کهن و تاریخی را برای مردم نجیب و متواضع این دیار و برای سرزمینمان ایران، احیا کند.
*مدرس گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز