دختر و پسری که با نقشهای حرفهای، مشتریهای آرایشگاههای زنانه مشهد را هدف سرقتهای سریالی خود قرار میدادند، در عملیات پلیس بازداشت شدند.
سهشنبه هفته گذشته زن جوانی به پلیس مشهد مراجعه کرد و ماجرای یک سرقت خطرناک را پیش روی ماموران قرار داد. وی در تشریح جزییات ماجرا گفت: «من مدیر یک آرایشگاه زنانه هستم. چند ساعت قبل، درحالیکه مثل هر روز آرایشگاه پر از مشتری بود و همه ما داشتیم کارمان را انجام میدادیم، ناگهان پسر جوانی وارد آرایشگاه شد. او درحالیکه در باز بود وارد شد و همه زنان از ترسشان فریاد زدند. ولی پسر جوان شروع کرد به تهدید همه ما و گفت که اگر سر و صدا کنیم ما را میکشد. او تمام پول و طلاهای مشتریان آرایشگاه را دزدید و بعد از آن به سراغ من آمد و از من خواست تمام پولهای داخل صندوق را به او بدهم. من هم از ترسم تمام پولها را دادم و او هم فرار کرد.
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در رابطه با دستگیری دزد مسلح آغاز شد. با شروع تجسسها درحالیکه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد، مامور رسیدگی به این پرونده شده بودند، دو شکایت مشابه دیگر هم مطرح شد و تیم تحقیق خود را در برابر یک سارق سریالی دید که با نقشهای از پیش برنامهریزی شده، دست به دزدي از آرايشگاههاي زنانه ميزند.
چیزی که در سرقتهای این پسر مشابه بود و نخستین سرنخ را به دست کارآگاهان داد، این بود که در همه سرقتها یک نفر به این پسر کمک میکرد و او کسی نبود جز یکی از مشتریان همان آرایشگاهها؛ ماموران دریافتند که دختر جوانی نیز با این پسر همدست است و درحالیکه خودش بهعنوان مشتری وارد آرایشگاه میشده و پس از سرقت از آرایشگاه به طرز مشکوکی خارج میشده است. تحقیقات نشان داد که همین دختر پس از ورودش به آرایشگاه در را برای سارق جوان باز میگذاشته است.
دختري جوان بهعنوان مشتري وارد آرايشگاههاي زنانه ميشد و پشت سرش در را براي پسرمورد علاقهاش باز ميگذاشت. او خودش نقش شاكي را بازي ميكرد و پسر جوان با تهديد زناني كه در سالن آرايشگاه بودند دست به سرقت ميزد. دوربین مداربسته آرایشگاهها هم نشان داد که این دختر در هر سه سرقت حضور داشته است. درنهایت کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه این دختر را شناسایی و یک هفته بعد او را دستگیر کنند.
وی بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و به جرم خود اعتراف کرد. وی به ماموران گفت: «چند وقت پیش با پسر جوانی آشنا شدم. ما پس از آشنایی بلافاصله تصمیم گرفتیم از آرایشگاههای زنانه سرقت کنیم. بعد از طراحی یک نقشه، من بهعنوان مشتری وارد آرایشگاهها میشدم و در را برای همدستم باز میگذاشتم تا او به راحتی وارد شود. وقتی وارد میشد من خودم هم نقشه یک قربانی وحشتزده را اجرا میکردم و همدستم پول و طلای مرا هم میدزدید. بعد از آن در شلوغی بدون اینکه کسی متوجه شود، فرار میکردم.» با اعترافات این دختر، همدست فراری وی نیز خیلی زود شناسایی و دستگیر شد. وی در بازجوییها به جرم خود
اعتراف کرد.
سرتيپ دوم بهمن اميري مقدم، فرمانده انتظامي استان خراسان رضوي در باره این پرونده گفت: «با اعترافات اين دختر و پسر جوان به سرقت از ٣ آرايشگاه زنانه، تحقيقات از آنها براي كشف جرايم احتمالي ديگر همچنان ادامه دارد.»