امدادگران هلالاحمر شاید اولین افرادی باشند که به محل حوادث جادهای وارد میشوند؛ آنها در روزهای گرم و سرد سال، در بهترین شرایط و ناگوارترین لحظهها، در جادهها حاضرند تا ما را از خطرات سفرهای جادهای محافظت کنند و شاید به همین دلیل است که میتوان از دانش و تجربهشان در حوزه جادهها بهره گرفت. در این گزارش، از هفت امدادگر درخواست کردهایم هفت محور و جاده خطرناک داخل کشور را برایمان تشریح کنند و از تجربیات خود برای کاهش خطرات رانندگی در این جادهها بگویند:
جاده اسالم به خلخال تکهای از بهشت
سجاد امیریان: جاده ٧٠ کیلومتری اسالم به خلخال که استان اردبیل را به گیلان و زنجان متصل میکند، ١٨ کیلومترش از گردنه الماس در حوزه استحفاظی استان اردبیل و بقیه از حوزه استحفاظی استان گیلان میگذرد. محور اسالم به خلخال را به این دلیل محور سختگذر میگویند چون سههزارو ٣٠٠ متر از سطح دریا بالاتر است و برای همین بیشتر ماههای سال، این جاده در معرض ریزش کوه و جاریشدن سیل قرار دارد. بهتر است در فصل زمستان و پاییز برای رفتن به اردبیل، فکر گذشتن از این محور را از سرتان بیرون کنید. با وجود این و با تمام خطرهایی که در این جاده مسافران را تهدید میکند، خیلی از آنها نمیتوانند از خیر زیبایی و جذابیت این جاده بگذرند و هرکس از این راه میگذرد، احساس میکند در مسیر بهشت قرار گرفته و از زیبایی آن به وجد میآید. محور اسالم به خلخال، راه پیچدرپیچی در دامنههای سبز کوهستان است؛ جایی بکر و سبز که بیشتر نقاطش را مه پوشانده، وجود مه زیاد در این منطقه، دید رانندهها را خیلی کم و محدود میکند و همین دید کم، باعث میشود خیلی از رانندهها پرتگاه جلو خود را نبینند و به ته دره سقوط کنند. در این جاده سیل زیاد جاری میشود و هر سال احتیاج به مرمت و بازسازی پیدا میکند و از طرف دیگر، جادهای باریک است که باید با احتیاط و هوشیاری کامل از آن گذشت. با وجود اینکه راهداران سعی میکنند این جاده را از هر نظر برای رانندگی مساعد کنند، اما بازهم زیرساخت نامناسب جاده، پیچهای خطرناک و خطای انسانی، احتمال تصادف را در جاده اسالم به خلخال بالا میبرد و باید راننده کاملا هوشیار بود.
هراز و هزاران خطر
سعید محمدزاده: نزدیکترین مسیری که میشود از تهران به آمل رسید، جاده هراز است؛ جادهای که راه را برای رسیدن به قله دماوند هم ساده کرده. جاده هراز با ١٤ تونل که طولانیترین آن به هزارو ٥٠٠ متر میرسد، بعد از جاده چالوس، مهمترین جاده تهران- مازندران به شمار میرود و نسبت به قدمت جاده چالوس، تازهساختتر است و خیلی از مسافران برای اینکه خودشان را به شمال برسانند، این راه را انتخاب و از جاذبههای گردشگری، تاریخی، طبیعی و مذهبی این جاده استفاده میکنند. این جاده آنقدر مسافر دیده که آمارها میگویند در روزهای نوروز میزبان چهار میلیون مسافر است. حجم زیاد تردد در کنار ظرفیت کم جاده، گاهی موجب بهوجودآمدن ترافیکهای بسیار طولانی میشود، برای همین تلاش میکنند تا این جاده را از دو باند به چهار باند ارتقا دهند و تا به امروز نیمی از جاده چهاربانده شده است. بااینحال، جاده هراز جادهای ناامن بوده و بخشی از این ناامنی، علاوه بر عوامل انسانی، به زیرساختهای آن برمیگردد. آمار تصادفات رانندگی در جاده هراز بسیار بالاست. این جاده در زمان ساخت نیز کشته و زخمیهای زیادی برجای گذاشته. از دیدگاه اداره راهوترابری استان مازنداران، کیلومتر ١٨ تا ٢٢ جاده رودهن به سمت امامزادههاشم، بحرانیترین قطعه این راه از نظر سقوط بهمن است. اگرچه تونل بهمنگیر امامزادههاشم واکنشی به این خطر است، ولی این بهمنگیر در سال ١٣٧٦ نتوانست از جان ٣٢ مسافری که در همین نقطه زیر بهمن ماندند، حفاظت کند. با وجود این، بازهم این عوامل انسانی است که بیشترین علت تصادفات را رقم زده است. علاوه بر این سوانح جادهای، آلودگی هوای داخل تونلهای جاده هراز هم بسیار بیشتر از استانداردهاست و خطراتی را برای ترددکنندگان ایجاد میکند که برای این موضوع هم فعلا کاری صورت نگرفته است.
گردنه حیران، حیران میکند
یوسف شفائیان: گردنه حیران، مسیر ارتباطی آستارا و اردبیل است. این گردنه که آخرین منطقه حفاظتی استان اردبیل به شمار میرود، از یک طرف مشرف به کوههای پوشیده از جنگلهای انبوه است و از طرف دیگر، مشرف به درهای نهچندان عمیق که از میان آن رود آستارا، آقچای عبور میکند و این رود، تعیینکننده مرز استان گیلان ایران و کشور آذربایجان است. این گردنه در بیشتر زمانها زیر پوششی از مه قرار دارد و از نظر طبیعی درهها و کوهپایههای آن، پوشیده از گلها و گیاه است. با وجود این، این گردنه چندان مرتفع نیست و ارتفاع بلندترین نقطه آن از سطح آبهای آزاد فقط حدود هزارو ٥٠٠ متر است؛ درواقع علت اصلی مه تقریبا دائمی گردنه حیران، رطوبت دریای خزر است، نه ارتفاع زیاد این گردنه. گردنه حیران از این نظر نیز اهمیت دارد که یکی از روستاهای تاریخی و ییلاق بزرگترین خوانین آستارا و قشلاقهای غربی و شمالی این شهرستان در گذشته بوده. مهمترین علتی که گردنه حیران به این نام مشهور شده، به دلیل زیبایی حیرتانگیز این منطقه است. جاده، کوه و جنگل در کنار هم مناظر زیبایی را خلق کردهاند و زیبایی بینظیری دارد. اما حوادث و تصادفات مرگباری که در این گردنه به خاطر پیچهای خطرناک، مه دائمی، سرعتهای غیرمجاز و سبقتهای بیموقع اتفاق میافتد، جان بسیاری از مسافران را در معرض خطر قرار میدهد. با وجود این، هیچکس نمیتواند منکر زیبایی حیرانکننده گردنه حیران باشد.
محور کندوان و رانندگانش
جبار مازندرانی: شاید دوره قاجار، زمانی که مسیر تهران-کرج-چالوس، فقط یک جاده مالرو برای رسیدن به روستاهای اطراف داشت، کسی فکرش را نمیکرد روزی برسد و این جاده یکی از پررفتوآمدترین جادههای کشور شود؛ جادهای که راه ارتباطی شمال و جنوب کشور باشد و تا این اندازه ماشین از آن عبور کند. جاده چالوس ازجمله مهمترین جادههای کشور است که از میان شهر کرج در استان البرز شروع و به شهر چالوس در کرانه دریای خزر وصل میشود. بیراه نگفتهاند کسانی که میگویند محور کندوان یکی از زیباترین جادههای دنیا به شمار میرود. ساخت این جاده از سال ١٣١٢ شروع شد و از همین زمان بود که انواع رستورانها و ویلاهای پذیرایی و رفاهی را در کنار این جاده ساختند. مهمترین عامل دیگری که باعث شد خیلی از ایرانیها تا میخواهند فکر کنند برای سفر کجا بروند همه متفقالقول میگویند چالوس، وجود سد امیرکبیر در این منطقه است که از سال ١٣٤٠ بر جاذبهها و زیباییهای این جاده اضافه کرد و طولی نکشید كه محور کندوان به یکی از تفریحگاههای مهم گردشگری کشور تبدیل شد. برای اینکه این جاده ساخته شود، بر سر راهش تونل و پلهای زیادی ساختند. ازجمله تونل کندوان که در سال ١٣١٨ ساخته شد و هزار و ٨٨٦ متر طول دارد. احداث این تونل کمک بزرگی برای کاهش مسافت بود چون تا قبل از ساخت تونل کندوان، باید کوه را دور میزدند.
محور کیاسر و مشکل برف
ایمان رستمیان: محور کیاسر تنها محور اصلی است که ساری را به سمنان متصل میکند. مهمترین خطری که در جاده کیاسر مردم را تهدید میکند، برف است. برف سنگین در کیاسر باعث بروز حوادث جبرانناپذیری میشود. شرایط جاده بهگونهای است که یا تصادف نمیشود یا اگر تصادف شد، خیلی سنگین است. خاطرم است خانمی با برادرزادهاش در این محور تصادف کردند که خانم از ناحیه نخاع آسیب دید و دختر خانم ١٨ساله هم دو پایش شکست. با همکاری و درایت دوستان امدادگر توانستیم آنها را بهسختی از ماشین خارج کنیم و مصدومها را به بیمارستان برسانیم. خوشبختانه آسیب نخاعی به ستون فقرات خانم آسیب نرساند و ما خیلی خوشحال شدیم. مصدوم در صحنه حادثه یا دچار شوک یا استرس میشود. برای همین در آن وضعیت، نجاتدهنده در خاطرشان نمیماند. اما همین که مصدوم را با ایمنی و کمترین آسیب به بیمارستان میرسانیم، شیرینی خاصی دارد و دیگر مهم نیست آن فرد نداند چه کسی آنها را نجات داده.
محور زنجان - میانه؛ زیرساخت جاده خوب نیست
حامد مهرپور: عمدهترین خطری که رانندهها را در این منطقه تهدید میکند، ورودی آذربایجان است؛ دقیقا ورودی شمال غربی محور زنجان-میانه. بیشتر تصادفات در این محور یا در اتوبان پیامبراعظم رخ میدهد یا در منطقه پلدختر، چون زیرسازی اتوبان پیامبراعظم با وجود اینکه چند سال پیش افتتاح شده، زیاد خوب نیست، سربالایی و سرپایینی زیادی دارد. جاده دوطرفه پلدختر، در منطقه کوهستانی قرار گرفته، شیب دارد و اکثرا تصادفات در این منطقه به دلیل برخورد خودروها در مسیر دوطرفه است. همچنین واژگونیهای زیادی به دلیل سرعت غیرمجاز رخ میدهد و شدت تصادفات بالاست. اگر باور کنید، در محور زنجان به میانه آمار فوتی ٧٠ درصد است و فقط ٣٠ درصد سرنشینان حادثه از مرگ نجات پیدا میکنند و مصدوم میشوند. بهنظر من، اگر رانندهها، سرعتی که پلیسراه روی تابلوها اعلام کرده را رعایت کنند، ٥٠ درصد تصادفات کاهش پیدا میکند. در بخشی که پایگاه ما هست چون پلیسراه حضور کمرنگی دارد، با سرعت زیاد حرکت میکنند و بسیار حادثهساز است.
مشهد- تهران: لطفا استراحت کنید
علی حصاری: سال ٨٢، همزمان با زلزله بم، عضو سازمان هلالاحمر شدم. پایگاهی که ما درحالحاضر در آن مستقر هستیم، در ٢٥ کیلومتری نیشابور به سبزوار و ٣٥ کیلومتری نیشابور به سمت جاده مشهد است. در این ٩ سال حادثههای زیادی را به چشم دیدهام که بسیار تأسفبار هستند. از سال ٨٦ تا ٨٧ آمار فوتیها در این جاده خیلی زیاد شد. البته قبل از اینکه جاده سبزوار به نیشابور دوبانده شود، به دلیل جادههای فرعی زیاد در این مسیر، باز هم تصادفها زیاد بود. اما با وجود دوباندهشدن هنوز شاهد تصادفات بدی هستیم که مهمترین علت آن خوابآلودگی و خستگی زیاد رانندههاست. رانندههایی که از سمت تهران به سمت سبزوار حرکت میکنند، نمیخواهند در نیشابور استراحت داشته باشند و قصد دارند سریعتر، مسیر را به پایان برسانند که به دلیل خستگی و خوابآلودگی زیاد، خودرو آنها واژگون میشود. این تصادفات هم اکثرا در زمان مشخصی اتفاق میافتد، یعنی بین سه تا شش صبح و پنج تا هشت شب. خواهشی که از مردم دارم، این است که استراحت داشته باشند و رانندههای محترم لجبازی نکنند. بارها دیدهام راننده به دلیل لجبازی و برای اینکه در مقابل سرنشینهای ماشین کم نیاورد یا زودتر به مقصد برسد، پا را از روی پدال گاز برنمیدارد و نمیخواهد برای دقایقی هم که شده استراحت کند و با همین لجبازی، فرزند و همسر خود را از دست میدهد.