یادداشت دریافتی- غلام رضا کاظمیانپور؛ بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب در مورد تلاش دشمنان برای نفوذ در ارکان حاکمیت و جولان دهی در کشور و فراخوان و بیدار باش حضرت ایشان در مورد لزوم مراقبت و هوشیاری همگان در برابر دشمنان، موضوع نفوذ به صورت شایسته به بحث روز صاحبان قلم و سخن تبدیل شده است.
همه کسانی که امکان و توانی دارند در تبعیت از رهنمود مقام عظمای ولایت، در این زمینه به ایراد سخن و نوشتن مطلب و تحلیل و تبیین موضوع پرداختهاند و هر کس تلاش مینماید تا به سهم خویش و متناسب با استعداد و استطاعت خود در تحقق یافتن فرمان و فراخوان مقام ولایت امر، سهمی داشته باشد و نقشی ایفا نماید.
مشارکت فعال و پرشور در باز توضیح موضوعی که مورد تأکید رهبری بوده است، دراجرای هرچه بهتر و کامل تررهنمود ایشان مؤثر خواهد بود. نوشته حاضر در همین ارتباط میباشد.
اگرچه برحسب ضرورتها و مصالح عالی کشور، مسئله نفوذ در این مقطع و با صراحت بیشتر مورد تأکید رهبری معظم قرار گرفته است، اما پرداختن به آن در این برهه به معنی آن نیست که نفوذ یک پدیده و یک اتفاق و یا یک طرح مربوط به این زمان است و این تلاش رویکرد اخیر دشمنان ماست.
گرفتارآمدن به این نگاه اشتباه، به معنی آن است که نه دشمن را به خوبی شناختهایم و نه درک درستی از ابعاد گسترده خصومتهای او داریم و نه با نفوذ و فرآیند شکل گیری آن آشنا هستیم.
در تمام عمر انقلاب و در تمام ساعات و روزهایی که از عمر شریف انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران گذشته است، دشمنی دشمنان کشور و مردم ونظام مردمی آن در اشکال گوناگون ودر صحنههای مختلف با شدت هر چه تمامتر وجود داشته است و این دشمنیها ها برای یک لحظه متوقف نشده است.
نباید با غفلت و سادگی دچار این توهم شد که دشمنان به تازه گی در صدد دشمنی با ما برآمدهاند و تلاش آنها برای نفوذ، در راستای شکل گیری دشمنیهای اخیر آنان است.
نمیتوان نقش و تلاش دشمنان در طراحی کودتا وطرح براندازی، ایجاد گروهکهای تروریستی و جنایتکار، تشویق و ترغیب و کمک به اقدامات شوم تجزیه طلبانه و دهها و صدها اقدام دیگر که با استفاده از وابستگان و ایادی خود و با به میدان آوردن افراد نفوذی، صورت گرفته است را به فراموشی سپرد.
چه کسی میتواند این اقدامات سیاه و جنایت بار و خائنانه را مستقل از طرحهای دشمنان بداند و دستان آلوده و چهره خبیث دشمنان را در پس این اقدامات نبیند؟
کدام چشم بصیر و کدام عقل سلیم و کدام وجدان با انصاف و کدام ضمیر روشنی میتواند پدیده نفوذ را در آنچه که بر این کشور و در برابر مردم و نظام رفته است، نبیند ویا انکار نماید؟
با این اوصاف باید به این پرسش جواب داد که چرا با وجود قدیمی بودن دشمنیهای استکبار جهانی و دیرینه بودن تلاش آنها برای نفوذ در کشور، مقام معظم رهبری در این برهه بر لزوم هوشیاری و مراقبت برا مقابله با نفوذ دشمنان، هشدار دادهاند؟
حقیقت آن است که مقام معظم رهبری به عنوان ناخدای انقلاب و دیدهبان همیشه بیدار نظام اسلامی، همواره بر ضرورت شناخت دشمن و مکاید و حیلهها و اغراض و امیال او و بر عدم اعتماد و عدم اعتنا به دشمنان تأکید ویژه داشتهاند.
به طور مثال اصرار چند باره حضرت ایشان در مورد برخورداری از بصیرت، ترجمان روشن نگاه دقیق معظم له به آمادگی در مقابل دشمن میباشد.
از آن مهمتر، دوراندیشی و مراقبت از دشمن و دسیسههای او و عدم اعتماد و اتکا به دشمنان قسم خورده و بد سابقه، یکی بدیهیات و از مسلمات عقلی و از ضرورتهای امنیت ملی و ازآن مهمتر از تجربیات تاریخی و ازآموزههای دینی است.
در آیات بسیاری از قران، هوشیار بودن در برابر دشمن و حربه او و عدم اعتماد به سخنان و ادعاهای دشمنان، مورد یادآوری بوده است. به طور مثال آیات ۶۱و۱۳۹و۱۴۱و۱۴۴ سوره نساء و آیه۲۸ سوره آل عمران و آیه ۵۱ سوره مائده و آیه ۶ و ۹سوره شوری ناظر بر این مطلب میباشند.
در هر صورت چندان دور از ذهن نیست که مقام معظم رهبری در فرصتهای پیش روی باز هم به موضوع بپردازند و در این خصوص با مردم بیشتر سخن بگویند.
اما آنچه که پیرامون صراحت اخیر ایشان در طرح موضوع نفوذ به ذهن میرسد آن است که بعد از انجام مذاکرات انجام گرفته در مورد فعالیتهای صلح آمیز هستهای کشورمان و پدید آمدن دورنمایی مثبت از حصول توافق با کشورهای معارض در این حوزه، بسیاری اشخاص در صدد برآمدند تا این توافق را به مثابه مقدمهای بر رسیدن به توافقی فرگیر با امریکا قلمداد نمایند و برای اثر گذاری حدس خود و به عبارت بهتر توهم و ترفند خود، در ادامه چنین عنوان کردند که با برقراری روابط مجدد با امریکا، تمام مشکلات کشورحل خواهد شد و خلاصه آنکه رابطه با امریکا کلیدی است که قفل تمام مشکلات را باز خواهد نمود.
از سوی دیگر! دستگاه تبلیغاتی امریکا نیز تلاش نمود تا همین دروغ را در قابل تحلیلها و نظریات گوناگون به جامعه هدف یعنی مردم و مسؤولین کشور القاء و بلکه تحمیل نماید.
در نتیجه این تبلیغات و تکرار آن با ادبیات گوناگون و از زبانها و قلمهای متفاوت، ذهنیت غالب و قالب ذهنی و انتظارات روانی ساخته و پرداخته شده از سوی متخصصان جنگ روانی و پروپاگاندا، «لزوم برقراری ارتباط با امریکا» خواهد شد.
و این یعنی پهن کردن فرش قرمز در مسیر دشمنی بیرحم و قدار و بد سابقه و غیرقابل اعتماد و عهد شکن. یعنی راه دادن اسب تروا به درون قلعه انقلاب و کشور.
لذا چنین به نظر میرسد که رهبر معظم انقلاب با درک دقیق و صحیح از خطر، موضوع تلاش برای نفوذ و تلاش نفوذیها برای زمینه سازی به منظور ورود پیروزمندانه دشمن را بر ملا ساختند و در این زمینه هشدار دادند.
اهداف باندهای نفوذی چیست؟ برای شناخت اهداف و برنامههای باندهای نفوذ لاجرم باید اهداف و اغراض دشمنان را شناخت زیرا افراد نفوذی فاقد موجودیت و ماهیت مستقل میباشند.
اینان اگرچه در مقام ادعا و لاف زدن خود را دارای استقلال نظر و عمل معرفی مینمایند اما در حقیقت این ادعا نیز خود وظیفهای است که برای آنها تعیین شده است.
عوامل نفوذی به معنی واقعی کلمه، موجودیتی فراتر از مزدوری ندارند لیکن در مواردی و به دلیل افراط در وابستگی فکری، مزدوری آنها بدون دریافت مواجب صورت میگیرد.
اهداف دشمن، طیف وسیع و گستردهای را در بر میگیرد که در نهایت در چند هدف کلی و مهم، قابل تعریف میباشند. از جمله این اهداف مهم و کلان عبارتند از:
- استحاله نظام، به گونهای که از اسلامیت و جمهوریت آن فقط اسمی باقی بماند.
- جدایی و در ادامه ایجاد اختلاف و رویارویی میان مردم و نظام و حاکمیت از رهگذر تشدید و تعمیق نارضایتیها.
- تغییر و تبدیل باورها و فرهنگ عمومی و ایجاد تزلزل در باورها و اعتقادات و حتی آداب و سنن جامعه و مردم، تا در بلند مدت پیوند مردم با مذهب و تاریخ و فرهنگ و آب و خاک آنان از هم گسسته شود و از آن پس هیچ امر با ارزشی برای ایستادگی و مبارزه و فداکاری در راه حفظ آن وجود نداشته باشد.
- اشغال ذهنی و در ادامه اشغال فیزیکی کشور و به استعمار بردن کشور و استثمار مردم آن. در این حالت و در شرایطی که بر اثر تبلیغات و القائات دامنه دار و طولانی مدت و رنگارنگ، مردم کشور خود را نیازمند دشمن بدانند و حل مشکلات خود را در دست دشمن ببینند و از این واقعیت غفلت ورزند که بسیاری از مشکلات نتیجه دشمنیهای دشمنان است، نه تنها در برابر هجوم او ایستادگی نخواهند کرد، بلکه او را برای سلطهگری و اشغال وچپاول دعوت خواهند نمود و از ورود او استقبال خواهند نمود.
نفوذی کیست و چه مشخصهای دارد؟ پاسخ این سؤال از ابتدا مشخص است. هر کس در راستای اهداف و برنامهها و خواستههای دشمن اقدام کند و نقش آفرینی نماید و برای دشمن کف بزند و با هورا کشیدن دشمن را تشویق نماید، او یک نفوذی است و مهم نیست که خود این عنوان را بپذیرد یا نپذیرد. از نفوذی بودن خود آگاه باشد یا از روی غفلت و جهالت در میدان دشمن و به نفع او کار کند.
در ازاء خدمت به دشمن دستمزد و عوایدی نصیب او شود یا از جیب خود نیز هزینه کند. هیچ یک از این تفاوتها، ماهیت و اثر اقدامات او را که همان خدمت به دشمن است، تغییر نمیدهد.
با این حساب کسی که با فعل و ترک فعل خود به نارضایتیهای عمومی دامن میزند، کسی که با تحریک عصبیتهای قومی وحدت ملی را در معرض خدشه و خطر قرار میدهد، کسی که با مقایسههای بیمنطق، به انتظارات از دولت دامن میزند، کسی که با رانت خواری و اختلاس و چپاولگری حقوق مردم و بیت المال را غارت مینماید، کسی که با اشرافیگری و زندگیهای لوکس عدالت اجتماعی را به مسخره میگیرد و تمام کسانی که بر خلاف آرمانهای امام راحل عظیم الشأن و دستاوردهای انقلاب و بر خلاف رهنمودهای مقام معظم رهبری و بر خلاف مصالح ملی و منافع مردم و در راستای اغراض دشمن؛ سخن میگوید و مینویسد و عمل میکند، هم او یک نفوذی است، خواه بداند و خواه نداند.