وقتی خانم بازیگری هر روز در یک رویداد هنری حاضر میشود، مسائل دیگری مثل برنامهریزی برای اینکه چه بپوشد را هم پیش رو دارد. اما با مقدمی به صحبت که نشستیم متوجه شدیم ماجرای لباس و پوشش در برخورد با مخاطبان برای او زاویه جدیدی هم باز کرده است که شنیدنی است.
شبنم مقدمی مسیر پر فراز و نشینی را تا رسیدن به این نقطه طی کرده است؛ از تئاتر شروع کردید، بعد به تلویزیون رفتید و در سالهای اخیر در سینما هم پر کار شدید. طیکردن این مسیر پر فراز و نشیب سخت بوده؟
مسیری که من طی کردم همانطور که شما هم اشاره کردید مسیر پر فراز و نشیبی بوده است اما من اگر ده بار دیگر هم بخواهم شروع کنم فقط همین مسیر را بلدم. حالا این مسیر ممکن است مسیر پر سنگلاخ و سختی باشد ولی من میانبر بلد نیستم، بیراهه بلد نیستم، و این مسیر با وجود سخت بودنش مطمئن بودم به نتیجه میرسد و رسید.
لحظاتی هم پیش آمده که فکر کردم چقدر سخت است وقتی هیچ حامی ندارم و حتی گاهی فکر کردم دیگر اینجا نقطهای است که باید تسلیم شوم ولی هیچ وقت این کار را نکردم. من همیشه با نقشهایی که احساس میکردم به من انرژی میدهند خودم را شارژ کردم. الان از جایگاهی که دارم بسیار راضی هستم و سرم را بالا میگیرم. منزلتی که در حرفهام دارم درست است و در جای صحیح خود قرار دارد.
در طول این سالها به عنوان یک هنرمند آیا به یک استایل خاصی رسیدهاید؟فکر میکنم بخشی از استایل هر شخصی و تعریفی که از خود دارد و میسازد به تربیت خانوادگی برمیگردد. پدر و مادر من هم حتما الگویی در ذهنشان برای تربیت من داشتند. بخشی هم به ژنتیک برمیگردد و یک بخش هم که کاری است که هر کسی در راستای علاقهمندیهای خود انجام میدهد.
اما بازیگران علاوه بر استایل رفتاری، استایل ظاهری هم به لحاظ تیپ و پوشش و آرایششان دارند.
از استایل ظاهریتان بگویید. چقدر به لباس و ظاهرتان فکر میکنید و برای آن برنامهریزی دارید؟هر کسی سلیقهای دارد و بر اساس آن سلیقه لباس میپوشد. البته ما بازیگران که هر چه بپوشیم و هر جور بپوشیم در معرض قضاوت هستیم و شما فکر کنید من اگر مثلا روسریام قرمز باشد برایم کامنت میگذارند از این سن و سالش خجالت نمیکشد قرمز سر کرده، اگر روسریام آبی باشد میگویند چرا مگر شما استقلالی هستید، چرا کوتاه است، چرا بلند است و ... . از آن طرف ما هم مجبور هستیم به لباس اهمیت بدهیم. به هر حال من امسال چند فیلم داشتم و برای رونمایی از هر کدام و مراسمهای رسمی که داریم لباسی به فراخور سلیقه خودم تهیه میکنم و میپوشم.
من از هر یک از این لباسها که عکسی منتشر کردم یکسری کامنت بسیار منفی با لحن برخورنده داشتم البته پا روی این نمیگذارم که دوستان زیادی هم لطف داشتند و کامنتهای محبتآمیزی گذاشتند اما انتقادهای بسیار تند و تیز و گاه نامحترمانه هم کم نداشتم. به هر حال قضاوت شدیدی روی ما است. منتها من معیارم برای انتخاب لباس اول سلیقه و خواست خودم است، بعد هم معیارهایی که در جامعه برای همه ما تعیین شده است. یکسری از این آداب و اصول هم فقط برای ما نیست و جهانی است. اگر هم بخواهم نظر مردم را تامین کنم آن وقت بیچاره میشوم.
شما نمیدانید من واقعا چه کامنتهای تندی درباره ظاهر و لباسم دریافت میکنم. تازه من جزو کسانی هستم که خیلی ساده و معمولی لباس میپوشم. به نظرم افراد وقتی این کامنتها را میگذارند و برخوردهایی این چنینی میکنند بد نیست یک لحظه فکر کنند اصلا من خواهر یا دخترشان هستم. آیا شما با خواهر خودتان با دخترتان اینطور حرف میزنید؟ آیا ما اجازه اینطور حرفزدن را داریم؟ من شاید رنگ روسری شما را دوست نداشته باشم اما شما حتما دوست داشتید که سرتان کردید.
اگر شما از من نظر بخواهید، من اجازه اظهار نظر را دارم اما اگر نپرسیده باشید من که صاحب شما نیستم که درباره لباس و ظاهر شما نظر بدهم و تعیین تکلیف کنم. ما در نهایت می توانیم خیلی محترمانه و دوستانه با هم صحبت کنیم. اگر نه این مملکت قانون دارد ، پلیس دارد، حافظین امنیت و نظم اجتماعی و اخلاقی هم دارد و مطمئن باشید اگر ظاهر من یا هر بازیگر دیگری یا چهره دیگری خلاف قوانین و موازین باشد آنها هستند که اقدام لازم را انجام میدهند و ما در مسند قضاوت نیستیم. این توهینها و بیادبیها واقعا دل آدم را میشکند.
گاهی دوستان فراموش میکنند چهرهها هم آدم واقعی هستند و این کامنتها را میخوانند و احساس آدمهای دیگر را دارند.
من هرگز به خودم اجازه نمیدهم هیچ وقت در فضاهایی مثل همین جشنواره که آدمهای زیادی سراغتان میآیند و خودتان دیدید چطور ازدحام و شلوغی میشود حتی یک بار و برای یک لحظه به کسی بیاحترامی کنم یا با آنها عکس نگیرم. همه برای من عزیز هستند چون من برای همین مردم و برای اینکه آنها من را ببینند کار میکنم. بعد وقتی برای یک رنگ روسری به من بد و بیراه میگویند دلم میشکند و با خودم میگویم پس من برای کی کار میکنم و زحمت میکشم. به هر حال گاهی درباره ظاهر و استایل و لباسم چیزهایی می شنوم که خیلی ناراحت می شوم.
امسال جشنواره کمی به جهت ظاهر و برگزاری با سالهای گذشته فرق کرده است و برای اولینبار مراسم فرش قرمز را رسماً برگزار کردیم. طبیعتاً انتخاب لباس هم بیشتر از گذشته اهمیت پیدا کرده است. شما برای این فرش قرمزها و افتتاحیه و اختتامیه چه تدارک دیده بودید و دیدهاید؟برای روزهایی که میآییم فیلم میبینیم و نشستهای خبری است که برنامههای عادی روز هستند و من هم لباسهای معمول روزمره را میپوشم. در کل هم من به لباس فکر میکنم برایم مهم هم است اما اینطور نیست که صد در صد فکرم مشغول آن باشد و اولویتها و دغدغههای دیگری هم دارم.
به جز بازیگری چه فعالیت و دغدغههای دیگری دارید؟به جز عکاسی، خیلی حرفهای به فعالیتهایی نمیپردازم. اما کارهای زیادی دارم. عکاسی را که گفتم، به شکل حرفهای و جدی کار میکنم. طراحی و نقاشی را هم در برنامه دارم. مینویسم. و یکسری فعالیتها و برنامههای انساندوستانه و خیریه هم دارم.
یادم هست خیلی اهل سفر هم بودید. این برنامهسفرهای هیجانانگیز همچنان ادامه دارد؟بله، همچنان ادامه دارد. اصلاً عکاسی از دل همین سفرها متولد شد. بیشتر هم اهل سفرهای ساده و ادونچری هستم. خیلی دوست دارم جغرافیاهای جدید و فرهنگهای تازه را بشناسم و کشف کنم. البته تاثیر غیر قابلانکاری هم روی کار بازیگریام میگذارد.
فکر می کنید مد امسال سینمای ایران چیست؟قبول دارم در سینما هم مد را داریم ولی شخصاً امیدوارم روی مد پیش نرویم و خلاقیت داشته باشیم و گونههای مختلف سینمایی را تجربه کنیم.