«روز ملی اسناد به ما این تذکر را میدهد که ملت ایران، نباید دچار آلزایمر شوند و حافظه خود را از دست دهند.»
امروز یکشنبه (19 اردیبهشت) به نام روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» نامگذاری شده است، میراثی که در حوزهی مکتوب بیشتر به سمت اسناد کاغذی است تا کتیبههای تاریخی و اسنادی که نه تنها روی کاغذ ثبت شدهاند، حتی بعضا روی سنگنوشتهها و کتیبهها نیز ثبت شدهاند.
به گزارش ایسنا مهدی حجت، بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی دربارهی اهمیت انتخاب و ثبت چنین روزی در تقویم میگوید: معمولا روزهایی را که در تاریخ یکسال، به یک اتفاق نسبت داده میشوند، با هدف جلب توجه عموم به اهمیت آن موضوع است، ثبت روز «اسناد ملی» نیز به نوعی جزو گنجینههای تاریخی یک ملت محسوب میشود.
ملتی که حافظهاش را از دست بدهد، به نقطه صفر میرسد
حجت با تاکید بر اینکه روز ملی اسناد به ما این تذکر را میدهد که ملت ایران، نباید دچار آلزایمر شود، اظهار میکند: یکی از بزرگترین مشکلاتی که برای یک فرد ممکن است رخ دهد، زمانی است که فرد حافظه خود را از دست میدهد. چنین فردی مشکلات زیادی پیدا میکند، او اصلا متوجه نیست چه کسی است و نمیداند چه باید کند، و رفتارش را بر چه اساسی مبتنی باشد.
وی اضافه میکند: بنابراین ما بهطور ناخودآگاه هر اقدامی که انجام میدهیم و هر تصمیمی که میگیریم، بر اساس مجموعه تجربیات و دانش گذشتهمان است که این امکان را به ما میدهد تا چگونه و بر چه اساسی اقدام کنیم. به همین دلیل یک نفر که حافظه خود را از دست میدهد، نمیتواند خود را مدیریت کند. یک ملت نیز درست مانند همین فرد است. اگر که حافظه خود را از دست بدهد،سابقهاش به یک نقطهی صفر تبدیل میشود که نه برنامهای برای آینده دارد و نه تکلیف امروزش را میداند و نمیتواند از تجربیات گذشته بهرهمند شود.
او با بیان اینکه روز اسناد به این دلیل در تقویم ثبت شده که مردم متوجه باشند باید حافظه تاریخیمان را حفظ کرده و بدانیم که چه تجربیات و خصوصیاتی داشتهایم، چه زمانی و چگونه باید عمل کنیم و نتیجه اعمالی که انجام دادهایم چه بوده است؟ به این جهت است که میگویند که گذشته، چراغ راه آینده است.
وی ادامه میدهد: روز ملی اسناد به ما این تذکر را میدهد که ملت ایران، نباید دچار آلزایمر شود و حافظه خود را از دست دهد. مجموعه اسناد حافظهای است که همه کُنشها، واکنشها و رفتارها را به وجوه مختلف در خود منعکس میکند.
بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی در ادامه با بیان ایننکته که علاوه بر اهمیت مفهومی که در یک سند قرار دارد، نحوه نگارش، لغات و اصطلاحات، نوع خطی که به کار گرفته شده و نوع کاغذ نیز بر سند بودن یک برگه یا شیء تاثیرگذار است، میافزاید: فقط محتوای سند مهم نیست، بقیه مواردی که از نقطهنظرهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آن سند با خود حمل میکند و در اختیار ما قرار میدهد بسیاری از حقایق وجود پیدا میکند.
«حجت» در ادامه با تاکید بر اینکه هر سند به تنهایی ممکن است یک مفهوم را منعکس کند، ادامه میدهد: اما زمانیکه اسناد در کنار هم قرار میگیرند و با یکدیگر همپوشانی دارند، در آن زمان است که بسیاری از حقایق ممکن است روشنتر شوند، مانند کارنامه کلاس اول یک نفر که در ابتدا برای ما اهمیت ندارد، اما اگر بدانیم او در آینده شخص مهمی میشود، قطعا آن سند برای ما اهمیت پیدا میکند.
نسبت به کشورهای پیشرفته هنوز عقب هستیم
وی که حدود 30 سال است عضو شورای اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است، با مناسب ارزیابی کردن وضعیت حافظه و اسناد تاریخی در کشور و به طور خاص در سازمان اسناد و کتابخانه ملی اظهار میکند: در اوایل انقلاب اصلا وضعیت خوبی در وضعیت نگهداری و توجه به اسناد نداشتیم، اما در طول این سالها واقعا توجهات نسبتا خوبی انجام شده است تا بتوانیم گنجینهای فراهم و اسناد در آن مراقبت شوند و دستگاههای دولتی نیز توجه ویژهای به نگهداری اسناد داشه باشند.
او با تاکید بر وجود قوانین خوبی که در این زمینهها فراهم شده و قوای سه گانه متوجه بحث حفاظت از اسناد شدهاند، ادامه میدهد: برخی کارشناسان در سازمان اسناد در حال اسکن کردن اسناد هستند و عمر دائمی به آنها میدهند. این نوع از اقدامات خوب هستند، اما نسبت مجموعه اسنادی که در کشور ماست و نسبت به کاری که برخی از کشورهای پیشرفته کردهاند، هنوز ما بسیار عقب هستیم و راه زیادی پیش روی داریم تا بتوانیم در حد شایستهای این کار را انجام دهیم.
«حجت» در ادامه با اشاره به وجود برخی مخاطرات در مجموعه گنجینه اسناد اظهار کرد: برای مثال معمولا اسنادی که امروز تولید میشوند، دیجیتال هستند. نگهداری این اسناد، یک ضوابط، آئیننامه و نیست.
اسناد قبل و پس از انقلاب قابل مقایسه با هم نیستند
این استاد دانشگاه به وجود بحثهایی دربارهی ضعف در آرشیو اسناد پس از انقلاب، اشاره میکند و میگوید: ما اسناد کاملتر و غیرکاملتر نداریم؛ یعنی اسناد یک کشور در کنار فعالیت آن کشور تولید میشوند. بنابراین قبل از انقلاب این اسناد تولید میشده و پس از انقلاب هم تولید میشود. آن زمان وزارت نیرو و وزارت آموزش و پرورش کار میکرده و بعد از انقلاب هم کار میکند. از این جهت قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.
وی دربارهی مقایسهی نحوهی نگهداری اسناد قبل و بعد از انقلاب ادامه میدهد: طبیعتا پس از اینکه در یک کشور انقلابی رخ میدهد، جهتگیریها و مسئولان تغییر میکنند و کشور درگیر جنگ میشود. نمیتوان این شرایط را با شرایط قبل از انقلاب که چندین و چندین سال وزارتخانه و مدیران خود را داشته، مقایسه کرد.
او اضافه میکند: مجموعه آنچه که از اسناد پس از انقلاب تولید شد، به اندازهی اهمیتی که داشتند و به دلیل شلوغیهای آن زمان مورد مراقبت قرار نگرفتند. چون در هر حالت مسئولان، جدید و کمتر با کار آشنا بودند. انقلاب، جنگ و محاصره بود. ولی به تدریج بعد از جنگ و تسلط بیشتر و توجه به اهمیت آثار، مرکز اسناد و گنجینه ایجاد شد. آییننامههای لازم تهیه شد و امروز نیز سعی میکنیم به سمتی برویم که بتوانیم در حد شایستهای کار نگهداری اسناد را انجام دهیم.
نگذاریم مردم آلزایمر بگیرند
حجت در ادامه در پاسخ به این پرسش که در بحث نگهداری از اسناد، ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟ آیا میتوان این ادعا را داشت که در زمینهی آرشیو و ترمیم اسناد، حرفی برای گفتن داریم؟ نیز میگوید: قطعا ما به خوبی میتوانیم از این اسناد مراقبت و نگهداری کنیم. به این شرط که افراد دارای مسئولیت اولیه در دستگاههای مختلف یا مدیران اسنادی، توجه بیشتری به این بحث داشته باشند. یعنی با بیتوجهی نسبت به اسناد گذشتهی خود برخورد نکنند. باید فرهنگسازی شود و تعلیماتی برای مدیران اسناد دستگاههای مختلف در نظر گرفته شود و حتی به صورت عمومی مردم متوجه این شوند که اگر از اسنادشان مراقبت نکنند، دچار آلزایمر میشوند.
او مجموعه اسناد را حافظه مملکت میداند و میگوید: شما نمیتوانید به حافظه شفاهی افراد برای برنامهریزی بلندمدت توجه کنید. امروز فردی را دانشمندتر و حکیمتر میدانید که میزان بیشتری از گذشته مطالعه کرده است. این ضرورت باید در جامعه ما بیش از آنچه تا کنون تبلیغ شده، مورد توجه قرار گیرد و در حقیقت مردم آگاه به این شوند که جایگاه اسناد کجا است و چقدر اهمیت دارد؟ حالا چه اسنادی که سازمان اسناد و کتابخانه ملی متولی آن است و چه مجموعه اسنادی مانند بناهای تاریخی و اشیای تاریخی که سازمان میراث فرهنگی مسئول آن است. همه آنها گذشته و پیشینه کشور ماست.
بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی اضافه میکند: ایران در مقایسه با سایر کشورها در جایگاه بدی نیست، هر چند در جای خوبی نیز نیست. یعنی به گونهای نیست که بی توجهی کامل نسبت به اسناد شود، اما در جایگاه معتبری هم قرار نداشته و هنوز فاصله داریم.
وجود اسناد در مخازن، به معنای خاک خوردنشان نیست
او در ادامه بیاستفاده بودن برخی اسناد و مدارک در مخازن و خاکخوردن آنها را به معنای حفاظت بد از آنها نمیداند و میگوید: همه این اسناد و مدارک نگهداری میشوند. در یک جایی خوابیدن و از آنها محافظت کردن، به معنای گرد و خاک خوردن نیست. مقدار زیادی اطلاعات در ذهن فرد وجود دارد که از آنها استفاده نمیکنید. یک ملت نیز همینگونه است. ملت یک مجموعه اسنادی است که وقتی نیاز داشته باشد، به آن مراجعه میکند. وقتی جنگ تحمیلی اتفاق افتاد، مردم سراغ بررسی کردن چنین اتفاقی رفتند و از خاطرات گذشته خود و آنچه در جنگهای گذشته اتفاق افتاده بود، استفاده کردند و برنامهریزان، مدیران و رزمندهها با مطالعه، متوجه شدند که باید چه ترفندهایی را در کجا استفاده کنند تا موثر باشد.
این مدرس دانشگاه تاکید میکند: در حقیقت ما یک حافظه داریم که هرگاه لازم باشد به برخی از آنها مراجعه میکنیم. این حافظه باید به بهترین شکل نگهداری شود و خاک نخورد. ولی به تناسب میزان اعتبارات، بودجه و علاقهمندی محققان که بسیار مهم است، از این اطلاعات، در این گنجینهها باز شود و اجازه دهند تا جواهراتی که در آن است، خارج شوند.
او همچنین با اشاره به وجود تعداد محدودی محقق که به درستی سراغ سند رفته و کار میکنند، ادامه میدهد: یکی از راهکارها این است که تعداد زیادی از دانشجویان را متمایل به استفاده کردن از سوابق هر امر کنیم. برای مثال اگر فردی بخواهد در مورد سد سازی مطالعه کند، مطالعهای روی سوابق این موضوع و اسناد و مدارک که در گذشته نزدیک و حتی دور در مملکت ما چه اتفاقی افتاده است، داشته باشد. پس از ان متوجه میشویم که ما یکی از بزرگترین سدسازان جهان در 700 سال پیش بودهایم. به این جهت باید قدری رشتههای مختلف دانشگاهی را تشویق کرد که سراغ این گذشته هم بیایند.
او اضافه میکند: متاسفانه به دلایل متعددی امروز وقتی میخواهیم سوابق چیزی را پیدا کنیم، به بیرون از فرهنگ و مرزهایمان مراجعه میکنیم. هیچ رشتهای نیست که اگر ما به سوابقش در کشور خودمان مراجعه کنیم، دستمان کاملا خالی باشد. بالاخره چیزهایی هست که خیلی هم شیرین و قابل دسترسی است.
توجه به تاریخ شفاهی در سازمان اسناد
او در ادامه با تاکید بر اینکه سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران، مشغول گردآوری تاریخ شفاهی است، توضیح میدهد: این کار به این معناست که افرادی هستند که در حافظه شخصی خود نه در اسناد، مطالبی دارند که همه را ضبط و ثبت میکنند. این بخش نیز اعتبار خود را دارد اما وقتی میخواهداعتبارش سنجیده شود، با دیگر گفتههامقایسه میشود.
وی میافزاید: از تاریخ و عینا نقل کردن آنچه که در حافظه یک نفر است، تا رسیدن به یک سند عینی که همهی مشخصات لازم برای استناد را در خود دارد، تاریخ شفاهی است. کسانی که کار تحقیقی میکنند، میدانند که هر کدام از آنها چگونه است.
او دربارهی تکمیل برخی آرشیوهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی میان ایران و سایر کشورها نیز توضیح میدهد: سعی شده است تا در تعامل با بری کشورها، مبادلاتی انجام شود و یک قدری از اسنادی که مربوط به ایران در آن کشورهاست، منتقل شود. ما تقریبا در عموم کشورهای دنیا، حضور، سابقه، فعالیت و اسنادی داشتیم. چون فرهنگ ایرانی یک فرهنگ گوشهنشین محدود و مختصر نیست. هم وسعت کشور و هم سابقه تاریخی بسیاری
عظیم و طولانی باعث شده تا ایران تقریبا درگیر همه مسائل باشد.
به گفتهی حجت سازمان اسناد در مورد اسناد جاری، بسیار کمتر کار کرده است.
او تاکید میکند: معتقدم اسناد یک کشور، حافظه آن کشور است. همان اندازه که به حافظه شخصی خودمان علاقهمند هستیم و احترام میگذاریم و از بین رفتن آن ما را نگران می کند، به حافظه ملیمان نیز باید توجه داشته باشیم و از آن مراقبت کنیم.