روزنامه اعتماد یادداشتی نوشت: فرض كنيد كه يك نفر براي مدت چند سال مديرعامل يك شركت باشد. وقتي كه بركنار ميشود يا ميخواهد استعفا ميدهد، ميكوشد كه كارنامهاي از خود ارايه كند. طبيعيترين كارنامهاي كه او از خود ارايه ميكند، بايد بستگي مستقيم به اصليترين هدف آن شركت داشته باشد. اگر مثلا شركت خودروسازي باشد، بايد بيلان توليد، قيمت فروش، سود ارزش سهام شركت، دستمزد كارگران، كيفيت خودرو، صادرات و مسائلي از اين قبيل را بگويد. البته يك نكته را هم ميتواند اضافه كند، و آن دستمزدي است كه گرفته است. او بايد توضيح دهد چرا اين دستمزد متناسب با كاري كه براي شركت انجام داده، بوده است.
از اينجا به بعد و اينكه با آن پول چه كرده، ربطي به حرفه مديريتي او ندارد. او ميتوانسته آنها را در امور خيريه صرف كند، ميتوانسته آن را صرف تفريح كند يا آنها را سرمايهگذاري نمايد. اينها ربطي به جايگاه حرفهاي او در مقام مديرعاملي ندارد. البته به شخصيت حقيقي او ربط دارد و نه به شخصيت حقوقي او. حالا فرض كنيد كه يك نفر مديرعامل شود ولي هيچ حقوقي نگيرد يا هرچه گرفت، در امور خيريه صرف كرد يا حقوق زيادي گرفت و صرف رفاه مردم كرد، در عوض هيچ گزارش مثبتي از بيان كار خود در شركت نداد و شركت را ورشكست كرده باشد. در اين صورت درباره اين شخص چه بايد گفت؟ جز اينكه اقرار به ناكامي كرده، چيز ديگري نميتوان گفت.
يكي از نمايندگان تندرو مجلس كه در انتخابات اخير مجلس راي نياورد و فقط ٣/١درصد راي مردم تهران را داشت و رفتارش در مجلس چنان بود كه حتي دوستانش نيز حاضر به قرار دادن او در ليست خود نشدند در سخنان خود در مجلس گزارشي از رفتار خود طي ١٢ سال گذشته ارايه كرده و گفت كه: «جمع دريافتيهايم از ناحيه حقالتدريسي دانشگاه و حق ماموريتهاي خارج از كشور و جوايز اهدايي و هزينههاي نمايندگي بيش از يك ميليارد و ٢١٠ ميليون تومان است... به اطلاع ملت شريف ايران ميرساند طي ١٢ سال نمايندگي تلاش كردم غير از حقوق ثابت دريافتي از دانشگاه از امكان ديگري براي اداره زندگيام استفاده نكرده و هيچ نوع فعاليت اقتصادي نداشتهام... وي دريافتيهايش از ناحيه حقالتدريسي دانشگاه را حدود ٩٠ ميليون تومان اعلام كرد و افزود: اين مبلغ را به همراه ١٢٠ ميليون تومان از ناحيه جايزهها و ماموريتهاي خارج از كشور كه بيشتر از انگشتان يك دست نبود، از همان زمان وصول در دو صندوق قرضالحسنه يكي در دانشگاه تربيت مدرس و ديگري در بيرون از دانشگاه در بنياد خدمات اسلامي براي پرداخت به مردم قرار دادم و ادارهكنندگان اين وجه كتبا و شفاها ميدانند كه در غياب بنده اداره و مديريت اين وجوه با ولي امر خواهد بود... كل هزينههاي نمايندگي طي ١٢ سال نمايندگي اندكي بيش از يك ميليارد تومان است كه هر سال خمس آن را پرداخت كردم در حد توانايي شناسايي ايثارگران و خدمتگزاران انقلاب و اسلام به صورت قرضالحسنه در اختيار آنان قرار دادم كه اسناد آن موجود است، بنده از اين مبلغ هيچ استفاده شخصي نكردم... چنانچه متوليان امر مقاومت اسلامي و مدافعان غيور و شريف حرم سرداران سپاه اسلام صلاح بدانند اين مبلغ ناچيز را لايق بدانند، مايلم اين مبلغ را تمام و كمال در اختيارشان بگذارم تا صرف مقاومت اسلامي و خانوادهها و بازماندگان شهداي حرم شود. شايد خداوند متعال به فضل و كمالش اين بنده حقير را لايق مبارزه با مال دانسته و آن را قبول و مقدمه فراهم شدن توفيق جهاد با جان در عرصه مقاومت اسلامي قرار دهد. افتخار ميكنم در دفاع از حرم به شهادت برسم. امام حسين (ع) ٥٨ سال عمر كرد و بنده نيز ٥٨ سالهام، از دنيا چه ميخواهم؟»
بگذريم از اينكه در همين خبر اطلاعات نادرستي ذكر شده است. از جمله اينكه ٩٠ ميليون حقالتدريس دانشگاهي وي در ١٢ سال بوده كه ميشود ماهانه حدود ٦٠٠ هزارتومان ميشود!! ولي مشكلي كه اين آقاي نماينده مورد توجه قرار ندادهاند اين است كه انجام كار خير، فقط براي رضاي خداست و نه براي جلب اعتماد مردم. بنابراين وقتي كه اين گزارش را ميدهند، بر فرض صحت آن، اندك اجري هم كه ممكن بود داشته باشد زايل شده است.
زيرا خداوند بر اين كارها آگاه است، ولي چون او براي مردم انجام داده، گزارش آن را نيز به مردم داده است. ولي مساله مهمتر اين است كه مردم كسي را نماينده نكردهاند كه برود مجلس و حقوق آنجا را بگيرد و در راه خير صرف كند، مثل اينكه پزشكان بهجاي ارايه گزارش درماني خود، نحوه مصرف درآمدهاي خود را بگويند. مردم به پزشك پول ميدهند تا درمان شوند. اينكه او پول را چگونه صرف ميكند، مساله بيمار نيست. نماينده بايد بيايد و درباره وظايفي كه براي آن نماينده شده گزارش عملكرد دهد. نظارت بر امور و قانونگذاري دو وظيفه اصلي نمايندگان است. نمايندهاي كه نسبت به كار خود و انجام وظايفش اطمينان دارد بايد درباره اين امور توضيح دهد. اينكه در دوره نمايندگي وي صدها ميليارد دلار درآمدهاي نفتي چگونه خرج شده است.
او بجاي آنكه بيلان ٨٠٠ ميليارد دلار درآمد نفتي دوره احمدينژاد و نقش نظارتي خود را بدهد، ميخواهد مردم را با يك ميليارد تومان دريافتي خود سرگرم كند. اگر آن پول دريافتي حق او نبوده، پس چرا دريافت كرده و اگر حق او بوده، هر طور كه خرج كرده مساله خودش است و به مردم ربطي ندارد. اين نوع گزارش دادن با هدف رد گم كردن است. نمايندهاي كه بارها نسبت به مسوولان دولت جديد با تندي برخورد كرد و حتي رفتار وي را يكي از مهمترين دلايل شكست جناح متبوع او ميدانند، چرا درباره فسادهاي كلاني كه در دوره دولت مورد علاقهاش رخ داده كلمهاي نگفته است؟
اگر او به اندازه يك دويست و نودم (تعداد كل نمايندگان) نيز موفق بود، الان بايد حداقل پاسخگوي سه ميليارد دلار از درآمدهاي نفتي باشد. سه ميليارد دلار، حدود ٩٠٠٠ برابر آن حقوقي است كه منت خرج احتمالي آن در راه خير بر سر مردم گذاشته ميشود. مردمي كه هيچ نيازي به اين امور خيريه ندارند، اگر درآمدهاي كشورشان درست خرج ميشد امروز نه بيكاري داشتيم نه افرادي در صف يارانهبگيران.
اين نوع رفتار ميراث دولت احمدينژاد است كه نزد دوستانش در مجلس نيز به وفور مشاهده ميشود. خوب بود اين آقاي نماينده ميگفت كه آيا از معاون اول دولت خودشان براي انتخابات مجلس پول گرفته است يا خير؟ اگر نه چرا نسبت به پول گرفتن ديگر دوستانش اعتراض نكرد؟ و اگر گرفته، چرا بجاي آنكه از آن دريافتيهاي خود خرج كند، پول حرام را گرفته است. نكته جالب اينكه ايشان گفتهاند بخشي از اين درآمد يك ميليارد دويست ميليون توماني از طريق جايزه است. اي كاش ليست جوايز خود را رديف ميكردند تا ببينيم كجا و چه نهادي اين ارقام كلان را و بابت چه ويژگي مهمي در اين نماينده به ايشان جايزه دادهاند؟ چرا اين جوايز را به افراد خلاق نميدهند؟