کارگر خدماتی یک شرکت پس از شنیدن پاسخ منفی از مدیرش، او را به قتل رساند و فرار کرد. این مرد که در یک شرکت خدماتی دیگر مشغول به کار شده بود، پس از گذشت دو ماه از وقوع جنایت، در دام ماموران گرفتار شد.
ساعت١:٣٠ بامداد روز ٢٧ اسفندماه امسال بود که دختر جوان زمانی که دید مادرش پاسخگوی تماسهای او نیست، نگران شد. این دختر پس از دو روز بیخبری از مادرش، به محل کار او که یک شرکت خدماتی بود رفت تا پیگیر ماجرا شود. ولی باز هم کسی در را باز نکرد. او که به شدت نگران شده بود درنهایت با پلیس تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد. دقایقی بعد ماموران کلانتری ١٤٨ انقلاب برای پیگیری این ماجرا به محل شرکت در میدان انقلاب رفتند و درنهایت ماموران آتشنشانی که آنها نیز در محل حضور یافته بودند، وارد شرکت شدند. ماموران به همراه شاکی با صحنه تلخی در طبقه سوم یک مجتمع مسکونی – تجاری مواجه شدند. زنی ٤٩ ساله به نام مریم روی زمین آشپزخانه افتاده و جان باخته بود. بلافاصله کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی و بازپرس کشیک قتل در جریان این موضوع قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. در ادامه پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» تشکیل شد و به دستور احمد بیگی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
بررسی محل وقوع جنایت
با حضور تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم، تشخیص هویت پلیس آگاهی و عوامل پزشکی قانونی در محل جنایت، چگونگی وقوع جنایت در دستور کار تخصصی قرار گرفت. تحقیقات حکایت از آن داشت که مقتول با فرد یا افرادی درگیر شده و در این درگیری مورد اصابت ضربات جسم تیز از ناحیه پهلوی سمت چپ قرار گرفته است. پارچهای نیز به دور گردن و دهان او بسته شده بود که احتمالا به قصد جلوگیری از شنیده شدن صدایش مورد استفاده قرار گرفته بود. همچنین هیچگونه آثاری مبنی بر ورود بهعنف به داخل شرکت وجود نداشت که حکایت از آشنا بودن مقتول با عامل یا عاملان جنایت داشت.
اظهارات دختر مقتول
دختر مقتول پس از حضور در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «از حدود سهسال پیش مادرم یک شرکتی خدماتی در محدوده میدان انقلاب تأسیس کرد. بعضی اوقات مادرم به علت فشردگی کار، در همان محل شرکت استراحت میکرد و به خانه نمیآمد.حتی برای این کار نیز اتاقی را در داخل شرکت برای استراحت خود پیشبینی کرده بود. به همین دلیل روز اول که مادرم به خانه نیامد، فکر کردم که داخل شرکت مانده و آنجا درحال استراحت است. روز دوم نیز چندینبار با شرکت و تلفن همراه مادرم تماس گرفتم اما همچنان پاسخگوی تماسهای تلفنی من نبود تا اینکه تصمیم گرفتم به شرکت مراجعه کنم. ساعت یک بامداد روز حادثه به شرکت مراجعه کردم اما مادرم در شرکت را باز نکرد. خیلی نگران شده بودم و به همین دلیل با ١١٠ تماس گرفتم .»
شناسایی متهم
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با شناسایی دهها کارگر و نیروی خدماتی شرکت خدماتی متعلق به مقتول، به تحقیق از همه آنها پرداختند. طی انجام تحقیقات، کارآگاهان با بررسی اظهارات همه نیروهای شرکت اطلاع پیدا کردند که یکی از نیروی خدماتی شرکت به نام «بهروز» ٣٧ ساله به مدیر شرکت علاقهمند شده و حتی به او پیشنهاد ازدواج داده است.
با شناسایی «بهروز»، تحقیقات از وی در دستور کار قرار گرفت اما تیم تحقیق اطلاع پیدا کرد که همزمان با تاریخ کشف جسد، بهروز نیز از محل سکونتش در یک پانسیون شبانهروزی ویژه آقایان در محدوده میدان انقلاب ناپدید و تلفن همراهش نیز خاموش شده است.
کارآگاهان با بررسی تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته پیشبینی شده در ساختمان محل وقوع جنایت و سایر مراکز تجاری و مسکونی محدوده وقوع جنایت، موفق به شناسایی یک خودرو سواری پژو ٤٠٥ سبزرنگ شدند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که «بهروز» یک خودرو سواری پژو ٤٠٥ سبز رنگ دارد.
دستگیری متهم
با توجه به دلایل و شواهد بهدست آمده و انجام تحقیقات پلیسی، دستگیری «بهروز» بهعنوان متهم اصلی پرونده در دستور کار قرار گرفت.کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود و با انجام اقدامات پلیسی اطلاع پیدا کردند که «بهروز» متأهل و دارای دو فرزند است و اعضای خانوادهاش در یکی از شهرهای غرب کشور سکونت دارند. همچنین بررس سوابق بهروز نشان داد وی از مجرمان سابقهداری است که تاکنون دوبار به اتهام سرقت و ایراد ضرب و جرح دستگیر و روانه زندان شده است. با توجه به بلامکان بودن بهروز و حتی نرفتن او نزد اعضای خانوادهاش در غرب کشور، اقدامات خاص پلیسی برای دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت. سرانجام کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که بهروز با هویت جعلی بار دیگر در شرکتی خدماتی، اینبار در محدوده سعادتآباد مشغول بهکار شده است. با شناسایی دقیق محل شرکت خدماتی در محدوده سعادتآباد، کارآگاهان روز ٢٨ اردیبهشتماه امسال با اطمینان از حضور بهروز در محل شرکت به این محل مراجعه، او را دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل کردند.
اعتراف به جنایت
«بهروز» که پس از دستگیری و روبهرو شدن با دلایل و شواهد چارهای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت، به ماموران گفت: «از چند وقت پیش به مقتول پیشنهاد ازدواج داده بودم اما او از همان ابتدا با این پیشنهاد مخالفت کرد تا اینکه شب جنایت، با اطلاع از این موضوع که او برخی شبها در شرکت میماند پیش او رفتم تا بار دیگر درخواست ازدواج خود را تکرار کنم. اینبار وی به شدت با من برخورد کرد، بهگونهای که در برابرش تحقیر شدم.
ناگهان با او درگیر شدم. با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم، چند ضربه به او زدم. زمان درگیری برای آنکه مانع از کمک خواستن مقتول شوم، پارچهای را دور دهانش انداخته بودم و پس از ارتکاب جنایت بلافاصله از ساختمان خارج و با خودرو شخصیام از محل متواری شدم .» سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، درباره این پرونده گفت: «با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده در پرونده و اعتراف متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضائی صادر شد و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.»