مدیر سابق شبکه ۳ در گفتوگویی از دشواریهای کار در صداوسیما گفت؛ از خط قرمزها، ممنوعالتصویرها، گزارشگرانی که قرار بود کمرنگ شوند و عادل فردوسیپور که اگر او مدیر میماند چه بسا درگیریهایش با تلویزیون بیشتر میشد.
به گزارش ایسنا، بخشهایی از گفتوگوی بلند غلامرضا میرحسینی، با هفتهنامه «تماشاگران امروز» در زیر میآید:
- در مدتی که مسئولیت شبکه سه را داشتم نشانههایی از تخریب در روزنامهها و سایتهای مختلف میدیدم. انتقادهای زیادی میشد ولی هیچوقت رسانهها نیامدند ببینند من که در این آب هستم و دست و پا میزنم، به پاهایم زنجیر زدهاند و نمیتوانم شنا کنم. واقعاً یک وزنه سنگین به دست و پایم بسته شده بود که فقط باید تلاش میکردم سرم را روی آب نگه دارم و زنده بمانم و بعد به فکر کار کردن باشم.
- صداوسیما واقعاً شرایط خوبی ندارد. بحث مالی، تجهیزاتی، نیروی انسانی و حتی بحث مدیریت. مثلاً شبکه سه به عنوان یک شبکه موفق تلویزیون مشکلات عدیدهای داشت که با یک سال نمیشد حلش کرد.
- نیاز تلویزیون به ستارهها اجتنابناپذیر است. این آدمها باید بیایند و خط مقدم را بگیرند و برنامهسازی کنند که مدیر فرصت داشته باشد، آدمهای جدید را پرورش دهد.
- بیستوسی که در شبکه دو پخش میشود، ربطی به مدیر شبکه و سیما ندارد. یا اخبار ساعت ۱۰ که در شبکه سه پخش میشود ربطی به من مدیر ندارد. معاونت خودش است و خودشان باید پاسخگو باشند.
- رسانه ملی باید برای تمام جناحهای سیاسی موجود فضا و بستر ایجاد کند. این رسالتش است. این که تا به حال این کار را نکرده و دلایلش یک بحث است که به حوزه اختیارات من برنمیگردد. من در حوزههای اجتماعی، فرهنگی کار میکنم. مسائل سیاسی به حوزه خبر برمیگردد و خودشان باید پاسخگو باشند. آنها هم استدلالهایی دارند مثلاً این که در برنامه متن-حاشیه فرصتی بود که همه اینها بیایند و صحبت کنند. در گفتوگوهای ویژه خبری هم آمدند صحبت کردند و به نظر میرسد که آن طور نبوده که فضا بسته باشد. حالا ممکن است آقای مطهری نباشد یا...
- شما الان به آقای خیابانی زنگ بزنید و بپرسید در زمان من ایشان چند گزارش داشتند؟ چند سفر خارجی داشته؟ کم شده به این دلیل که ما یک حیطه صلاحیت حرفهای درست کردیم هم در خصوص مجریها و هم در خصوص گزارشگرها و هم در خصوص تهیهکنندهها. یکی از انتقاداتی که به من میشد هم همین بود اما حذف سریع هم امکان نداشت. بالاخره صدای جواد خیابانی نوستالژیک است. شکل هیجانی که بعضا ایجاد میکند، خوب است، ضعفهایی هم دارد. پس اگر بنا شد آقای خیابانی حذف شود و از ایشان صرفا به عنوان کارشناس و مفسر استفاده شود، باید کسی بیاید که در حد او بتواند مورد پذیرش قرار بگیرد. الان محمد سیانکی گزارشگر خوبی است ولی در شبکه ورزش است. محمدرضا احمدی را من جنگیدم تا داربی را به او دادند.
- گرایش به موضوعات حاشیهای و جنجالی وجود دارد. رویکرد برنامه نود پرداختن به حاشیهها با نگاه جذب مخاطب بود. اصلاً به نظرم این نگاه خود عادل فردوسیپور است. به نظر من فردوسیپور و تیمش بیشتر نگاهشان پوپولیستی بوده. فوتبال به دلیل همین جذابیت یک ابزار است. به جای عادل فردوسیپور در این هفده سال اگر هر کس دیگری هم بود و این شم فردوسیپور را اگر داشت، موفق بود.
- عادل فردوسیپور مجری توانایی نیست و نواقصی دارد. فردوسیپور یک «آن»هایی داشت و فوتبال این پتانسیل را داشت و این امکان را برای او به وجود آورد که آن «آن»ها را بروز بدهد. او اگر سراغ بسکتبال رفته بود، موفق نبود. بحث من تخریب عادل نیست. شما برنامههای دو سال اول عادل را ببینید، اشکالات اساسی در اجرا داشت. الان دیگر به مرز پختگی رسیده و برای خیلی از مجریها الگو شده و حتی گزارشهایش هم برای خیلیها الگوست. تلویزیون آزمون خطاها و اشکالات فردوسیپور را تحمل کرد برای این که او فرصت پیدا کند و بتواند به عنوان یک مجری موفق تلویزیون مطرح شود و کار کند. برگ برنده عادل فردوسیپور هم پرداختن به حاشیهها بود اما آیا رسالت این برنامه این است که این دعواها را که در حوزه فوتبال پیش میآید... .
- این که عادل فردوسیپور چگونه عمل کرده، من کاری ندارم. اولین جلسهای که من با او در سال ۹۳ داشتم، همین حرفها گفته شد. شما الان به فردوسیپور زنگ بزنید، تصورش این است که من میخواستم نود را تعطیل کنم.
- ما بر اساس این که در آن زمان میدانستیم برگشت فرزاد حسنی، رضا رشیدپور و حتی جواد یحیوی میتواند به شبکه کمک کند، رفتیم و مذاکره کردیم.
- آقای شهیدیفر خودش نخواست برگردد. من با ایشان صحبت کردم برای دو برنامه که میخواستیم مناظره بگذاریم بیاید اما شهیدیفر گفت فعلاً تمایلی ندارم.
- (ماجرای «زرشک» در اکسیر) آن ماجرا تمامش یک سناریوی سه قسمتی بود اما از آن یک جنجال ساختند. آن آقا یک هنرور بود. منتهی فرزاد حسنی در حرفزدنهایش اغراق میکند و این سوءتفاهم میسازد. بعد هم ۲۰ دقیقه برنامه را به دو دقیقه تبدیل کرده بودند. هدف به نظر من زدن و تخریب بود. این یک سناریویی بود که نوشته شده بود و قبل از برنامه هم با هم تمرین داشتند. این قصه به یک برنامهای تبدیل شد که علیه من و فرزاد و شبکه و... باشد.
- دورهمی حمایت شد که دورهمی شد. ضمن این که آقای مدیری برند است و دوستانی که برایش نوشتند یا کارگردانی کردند مطرح بودند. شما الان میگویید خندوانه یا دورهمی، دهها برنامه دیگر مثل اینها ایدهاش هست اما به اجرا نمیرسد.
- (مصاحبه فردوسیپور با آقای ظریف) واقعاً موضوع ربطی به آقای ظریف نداشت و دلیل اصلی این بود که موضوع و شخص مصاحبه شونده بدون هماهنگی انتخاب شده بود. قرار بر این بود که عادل فردوسیپور فقط به فوتبال و فقط هم فوتبال داخلی بپردازد... سازمان تمایلی به پخش آن نداشت و این را باید خودشان پاسخگو باشند. ما پیشنهاد دادیم که در یک زمان دیگر جای دیگری پخش شود.
- خود من خبر خارجی سیانان و بیبیسی را رصد میکنم.
- ماهواره را حرام نمیدانم ولی ماهواره یک سال و نیم است در خانهام جمع شده به خاطر بچهها که کنکور داشتند. شبکههای رقیب را رصد میکردم که ببینم برنامهای که مطرح شده برای چه بوده و چه ویژگیهایی داشته.
- ما کمیتهای داشتیم که مجریها را از جهات مختلف بررسی میکرد. شاید به سلیقه شما جور درنیاید اما همین کمیته آقای طالبی را تایید میکند. در حالی که یکی مثل عادل فردوسیپور را اگر بررسی میکردند، امتیاز لازم را نمیآورد.