bato-adv
کد خبر: ۲۸۸۴۳۴

اعجوبه موسیقی، سارف از آب درآمد

تاریخ انتشار: ۰۲:۱۶ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۵
استاد جوان موسیقی سنتی و کلاسیک که مدعی است با تمامی سازها می‌تواند بنوازد، وقتی در دام اعتیاد افتاد، برای تأمین موادمخدر همدست یک سارق لوازم خودرو شد. او مدعی است قبل از اعتیاد ماهی 16 میلیون تومان از طریق آموزش موسیقی به‌دست می‌آورد در حالی که اکنون قادر به تأمین مخارج روزمره‌اش هم نیست.

به‌گزارش «ایران» اوایل مرداد امسال مرد جوانی با پلیس تماس‌گرفت و از پارک خودرویی مشکوک در پارکینگ مجتمع محل سکونتش خبر داد.

مأموران پلیس با بررسی پلاک خودروی پراید دریافتند که خودروی مورد نظر چند روز قبل به سرقت رفته است. در ادامه تحقیقات نیز مشخص شد یکی‌از ساکنان ساختمان به نام پدرام خودرو را به آنجا انتقال داده است.وی پس از دستگیری در شعبه 4 دادسرای ویژه سرقت، نزد دادیار «سید امین میروکیلی» اعتراف کرد خودرو را با همدستی مرد جوانی به‌سرقت برده است و بدین ترتیب همدست او به نام «ارشیا» که از سارقان حرفه‌ای بود، دستگیر شد.صبح دیروز «پدرام» که به دادسرا منتقل شده بود در گفت‌و‌گویی با خبرنگار ما ماجرای زندگی‌اش را شرح داد:

تحصیلاتت چقدر است؟
لیسانس موسیقی از یک دانشگاه معتبر ایران دارم. من در موسیقی تبحر خاصی دارم کافی است اسم خوانندگان معروف را در اینترنت جست‌وجو کنید من بی‌شک عضوی از گروه موسیقی بسیاری از آنها هستم. به من می‌گویند اعجوبه موسیقی. کلیپ‌هایم در فضای مجازی فراوان است. من تنها با «کی‌بورد» می‌توانم معروف‌ترین آهنگ‌ها را بنوازم. به‌غیر از کی‌بورد(ارگ) گیتار، پیانو و سازهایی مانند آکاردئون، پیانو و... را به‌خوبی می‌نوازم.

درآمدت چطور بود؟
برای اجرای یک برنامه شبی چند میلیون می‌گرفتم. البته این فقط برای اجرای برنامه برآورد می‌شد. زمانی که حالم خوب بود و تدریس می‌کردم ماهی 16 میلیون تومان درآمد داشتم.

چه اتفاقی افتاد که کارت به اینجا کشید؟
در یک کنسرت دیدم اعضای گروه بی‌وقفه می‌نوازند و خسته نمی‌شوند. در حالی که تعجب کرده ‌بودم ناخواسته به اتاق استراحت‌شان رفتم تا علت را دریابم که دیدم در حال کشیدن مواد هستند. از آنجا بود که یک پک، یک پک، شدم معتاد به «شیشه». بعد از آن هم نه دیگر عقلم می‌کشید و نه حال و حوصله نواختن یا تدریس موسیقی داشتم. برای همین به‌طرز غیر قابل باوری دستمزدم بشدت کاهش یافت و گاهی به ‌ماهی یک‌میلیون تومان هم نمی‌رسید. این‌طوری مرا نگاه نکنید دست و پا بسته و یک متهم به سرقت، زمانی من برای هنرمندان حرفه‌ای می‌نواختم ولی مواد روزگارم را سیاه کرد!

چه شد که از موسیقی به دزدی کشیده شدی؟
دوست ناباب زندگی‌ام را نابود کرد. چند وقت قبل با مردی آشنا شدم که او مرا به این راه کشاند. مردی که الان نام همدست را به خود گرفته است و در زندان به جرم سرقت روزگارش را سپری می‌کند.

با همدستت چطور آشنا شدی؟
چون حال و حوصله تدریس موسیقی نداشتم تصمیم گرفتم از طریق روش‌های دیگری کسب درآمد کنم که یکی از آنها خرید و فروش‌گوشی تلفن همراه بود. درست 15 روز قبل از دستگیری در پمپ‌بنزین مرد جوانی را دیدم که گوشی‌تلفن همراه شکسته‌ای را در دست داشت. از او پرسیدم قیمتش چند؟ و مرد جوان 170 هزار تومان را پیشنهاد کرد. کمی سر قیمت چانه زدیم و در نهایت شماره‌ای از من گرفت تا سر قیمت با هم به نتیجه برسیم. فردای آن روز مرد جوان که ارشیا نام داشت شروع کرد به تماس گرفتن و بدبختی‌های من آغاز شد.

جرمت چیست؟
سرقت خودرو، فروش لوازم داخل آن و سرقت انباری.

چطور این کار را انجام می‌دادی؟
من تازه واردم و تبحر ندارم. بیشتر کارها را ارشیا انجام می‌داد اما من با او همراه بودم.

چطور دستگیر شدی؟
چند وقت پیش باتری ماشینم خالی کرده بود و موضوع را به ارشیا گفتم. او هم گفت اصلاً نگران نباشم برایم باتری فراهم می‌کند. فردای آن روز سوار بر خودروی پراید سراغم آمد. پراید را داخل پارکینگ خانه پارک کردیم و باتری‌اش را برداشتیم.دو روز بعد، زمانی که با ارشیا بیرون رفته بودیم، وقتی او خواست مرا مقابل خانه‌ام پیاده کند ناگهان مردی به سمتم آمد و از من خواست شیشه ماشین را پایین بدهم. او گفت که پلیس است و بدین ترتیب بازداشت شدم و بعد از آن هم همدستم به دام افتاد.

ازدواج کرده‌ای؟
بله، با خانمی که پرستار است حدود یک سال و نیم قابل ازدواج کرده‌ام.

با همسرت چطور آشنا شدی؟
دو سال قبل با خودرویی تصادف کردم و در بیمارستان بستری شدم. من در بیمارستان ساز می‌زدم و پرسنل بیمارستان و بیماران گوش می‌دادند. در بیمارستان بودم که با همسرم آشنا شدم و بعد از بهبودی با هم ازدواج کردیم.

bato-adv
مجله خواندنی ها