فرارو- "پژوهشهای علمی میگویند اکثر اساتید و دانشجویان با انگیزه به دانشگاه میآیند اما بدونانگیزه از آن خارج میشوند. بیمایگی این روزهای دانشگاه حاصل سیاست غلط، برنامهریزی اشتباه و تکیهزدن افراد بیمایه بر جایگاههای علمی است".
وضعیت این روزهای دانشگاه خوب نیست. مدرکگرایی، بیانگیزگی، ناامیدی و بیاعتمادی فضای دانشگاهها را گرفته.
گاهی تقصیر به گردن دانشجو میافتد و گاهی هم به گردن اساتید. گاهی دانشگاه متهم درجه اول این داستان است و گاه هم سیستم مدیریتی علمی.
اساتید دانشگاه در مقام اعضای سیستم دانشگاهی و گاه هم در مقام قربانیان این سیستم، چنین نظری ندارند؛ آنها معتقدند یک کُل بیمار است.
دکتر مرتضی منادی -استاد دانشگاه الزهرا، عضو هیات علمی و پژوهشگر- میگوید اگر فکری به حال دانشگاه نشود دیری نمیپاید که آیندهای سیاه در انتظارمان خواهد بود.
این استاد
در گفتگو با فرارو در ابتدا با اشاره به نکته مهمی گفت: در دنیای امروز با رقابت چشمگیری که در بین کشورها بوجود آمده، شاخصهای متنوعی را جهت توسعه و برتری درنظر میگیرند و از آنها جهت پیشرفت جامعه استفاده میکنند. از جمله این شاخصها، به زعم اینجانب، میزان تولید علم در زادگاهش، یعنی، دانشگاه است.
به گفته این استاد دانشگاه، هر چقدر دانشگاهها پیشرفتهتر (از نقطهنظر کیفیت و نه فقط کمّیت) باشند، پیشرفت علم و سپس پیشرفت جامعه بیشتر تضمین خواهد شد، زیرا دستآوردهای علمی در سطوح مختلف جامعه حضور داشته و در برطرفکردن نیازهای مختلف افراد جامعه نقش چشمگیری را ایفا میکنند.
دکتر منادی ادامه داد: پیشرفت علم در گروِ پژوهشهای با کیفیت دقیق، خوب، مناسب و کاربردی و قابل استفاده است. بنابراین هم مسئولین جامعه و هم دستاندرکاران مراکز علمی و هم خود پژوهشگران میباید به امر پژوهش (با کیفیت و کاربردی) دقت بیشتری داشته باشند.
وی با اشاره به رابطه تنگاتنگ میان «علم» «دانشگاه» «جامعه» و «پژوهش» به عملکرد ساختاری منسجم آنها اشاره کرده و گفت: نقص در هر بخش، کلیت این ساختار را در معرض خطر و از راندمان کار و نهایتاً محصول میکاهد.
مرتضی منادی تاکید کرد: این در حالی است که اینجانب به عنوان عضو هیئت علمی در دانشگاهی دولتی هرساله و چه بسا هر روزه شاهد ضعیفتر شدن سطح کیفیت آموزش عالی و رخوت و سستی و بیمیلی در دانشگاهها هستم
به اعتقاد این استاد دانشگاه اگر دست اندرکاران و مسئولین توجهی جدی به این وضعیت ضعیف نکنند، به زودی جامعۀ علمی ما دچار بحران خواهد شد که حل و فصل آن کاری سخت تر و پرهزینه تر خواهد بود.
چرا دانشگاه ضعیف شده است؟دکتر منادی با اشاره به سهم دانشگاه و برنامهریزان در ضعیفکردن دانشگاهها تاکید کرد: دانشگاه دارای سه رکن اساسیِ مدیریت، اساتید و دانشجویان است. در این بین، اینجانب سهم تضعیف دانشگاه را نخست، به مدیریت و برنامهریزان، سپس به اساتید داده و خیلی اندک دانشجویان را در این وضعیت ضعیف نزدیک به بحرانی را سهیم میدانم.
دکتر منادی در پاسخ به اینکه چرا چنین میاندیشد گفت: نخست اساتید تحصیل کردۀ خارجی که جدیتر هستند و ارتباط بیشتری با مراکز علمی غرب دارند و امکان حضور بیشتر در مجامع جدیتر را دارند رو به کاهش هستند.
وی همچنین ادامه داد: از آنسو اساتید تحصیل کردۀ داخلی که کمتر با معیارها و فضاهای آموزشی و فرهنگی دانشگاههای خارج ارتباط داشته و آشنا بوده و در همین نظام رشد کردهاند، لذا اکثر آنها کمتر با وضعیت موجود در تضاد میباشند، رو به افزایشاند. این روند به تضعیف دانشگاه می انجامد.
این استاد دانشگاه در توضیح دومین دلیل این امر اظهار کرد: آمارزدگی حوزۀ علمی ما، جمعآوری هر چه بیشتر مقالات سطحی و غیرکاربردی و غالبا با پژوهشها یا پایاننامههای دانشجویان، منجر شده تا هم سطح اساتید کاهش یافته و هم سطح مقالات و بیمایگی در دانشگاه ترویج داده شود.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا با ذکر مثالی ادامه داد: برای مثال زمانیکه اساتیدی پایاننامههای دانشجویان را ترجمه کرده و به عنوان مقاله در همایشهای سطحی در خارج از کشور (که در حال افزایش هستند) مطرح میکنند؛ فاجعهای بزرگ که تضعیف دانشگاه را بهدنبال دارد.
دلیل سوم به اعتقاد مرتضی منادی افزایش تعداد مجلات به اصطلاح علمی پژوهشی و بهتبع افزایش تعداد مقالات سطحی است که خود معضلی است بر گردۀ آموزش عالی.
وی در توضیح دلیل چهارم گفت: افزایش بیرویه پذیرش دانشجو در مقطع لیسانس و دکتری با معیارهای غیرعلمی و سپس اجرای بیرویه پایاننامههای سطحیِ تعدادی از دانشجویان، که اینجانب به آن سریدوزی و مدرکسازی میگویم (که دانشگاهها را به کارخانههای مدرکسازی تبدیل کرده) و بهخصوص فروش بیرویه پایاننامه و چاپ مقالات ISI به کمک پول، بر بیمایگی دانشگاه افزوده است.
این استاد دانشگاه اختصاص بخشی از دانشجویان دانشگاهها جهت صاحب مدرک شدن و سپس مدرکسازی کارمندان ارگانهای دولتی و حضور اندک اینگونه دانشجویان در سر کلاسها به دلیل اشتغال و بعضا فشار جهت گرفتن نمرۀ قبولی، فقط برای احراز پستهای بالاتر و بهتر دلیل دیگر تضعیف دانشگاه دانست که ضربهای هولناک بر پیکر بیجان آموزش عالی میزنند.
به گفته دکتر منادی دلیل دیگر ربا متاسفانه باید در مدیریت غیزعلمی دید؛ مدیریتی که بیشتر سیاسی و جناحی بوده و ضمن اینکه دانشگاه چندین و چند متولی داشته که بعضا اهل علم نیستند و همگی باعث تضعیف هر چه بیشتر دانشگاه شدهاند.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره دلیل هشتم ضعف دانشگاههای در ایران توضیح داد: عدم استفاده از دانشگاهیان کارشناس واقعی و نه سیاسی و جناحی هم در حل مشکلات و مُعضلات جامعه و هم برنامهریزیهای سطح کلان جامعه، از سویی جامعه را در مسیر پیشرفت واقعی نیانداخته و از سوی دیگر، دانشجویان که شاهد چنین بیتوجهی نسبت به اساتیدشان هستند، رغبتی به علم آموزی ندارند.
وی ادامه داد: در نهایت ارتقا سطحی و بعضا سیاسی-جناحی تعدادی از اساتید کممایه، ضربهای است مُهلک بر تارُک آموزش عالی.
دکتر مرتضی منادی در مجموع این عوامل سازنده محیط و بستری میداند که منجر به بیاعتمادی سهرکن اساسی دانشگاه یعنی مدیریت، اساتید و دانشجویان نسبتبه یکدیگر و همچنین متهمکردن یکدیگر شدهاست؛ ضعف علمی و رخوت و سستی نیز به اعتقاد منادی نتیجه این اتفاق است.
چرا اساتید و دانشجویان ناامیدند؟مرتضی منادی در پاسخ به این سئوال که چرا اساتید و دانشجویان ناامید شدهاند 4 دلیل را نام برده و اظهار کرد: جامعه ایران در اکثر موارد دچار مشکلات جدی نظیر افزایش اعتیاد، کاهش ازدواج، افزایش طلاق، افزایش اختلاس، بیعدالتیهای اقتصادی در حوزههای کلان، بیاحترامی سیاستمداران به یکدیگر، صنعت غیر استاندارد، بعضا پزشکان کممسئولیت و مادی، سرمایهگذاری در صحنههایی که هیچ سودی نه برای اسلام و نه برای ایران در بر دارد، شدهاست.
وی ادامه داد: عدم استفاده ازدانشگاهیان برای فهم و حل این مُعضلات، روزمرهشدن دانشگاهها همانند سیاست کلان کشور، ارتقاء بیمایگان علمی به سطوح بالاتر، همهوهمه دست به دست یکدیگر داده و محیط دانشگاه را بیرمق، همراه با رخوت و بیتحرکی کرده است.
مرتضی منادی محصول این حالات را ناامیدی نامید که در فضای دانشگاههای ما موج می زند.
به گفته این استاد دانشگاه اساتید صاحبنظر، صاحبسبک و مجرب، گوشهنشین شده یا به خارج پناه میبرند و شارلاتانهای علمی جایگاه ممتازی را گرفته و دانشجویان بیانگیزهتر میشوند.
مرتضی منادی همچنین تاکید کرد: پژوهشهای متعدد گواه این نکته است که از سویی اکثر اساتید، با انگیزه وارد دانشگاه میشوند و از سوی دیگر اکثر دانشجویان نیز باعلاقه و انگیزۀ زیاد وارد دانشگاه میشوند، ولی طولی نمیکشد که بیمیلیِ علم آموزی در همۀ آنها افزایش مییابد.
دکتر منادی در انتها گفت: باری! دانشگاهها و مراکز علمی روزبهروز ضعیفتر از روز قبل خود میشوند و اثرات آنرا هم اینک در سطح جامعه با افزایش معضلاتش میبینیم و اگر نجنبیم، آیندهای سیاهتر در انتظار ما خواهد بود.