خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) نوشت:
یثربی معتقد است بر اساس منطق قرآن، هدایت از طریق گفتوگو صورت میگیرد، وی همچنین بر آن است که وجوب گفتوگو از اجرای آن فاصله زیادی دارد و برای اجرای گفتوگو نیازمند توسعه ذهنی هستیم.
دکتر یحیی یثربی، صاحب تفسیر روز، در پاسخ به این پرسش که جایگاه گفتوگو در اسلام کجاست؟ گفت: اینکه ما گفتوگو یا صدها مطلب دیگر را در دین داریم، یک چیز است و اجرایی شدن آن چیز دیگری است. برای مثال ما دزدی و دروغ را حرام میدانیم و این از ضروریات دین است، اما از طرف دیگر میبینیم چنین مسائلی در جامعه به وفور وجود دارد.
شما فرض کنید گفتوگو در اسلام واجب باشد، آیا اجرا خواهد شد؟ در آیات ۱۷ و ۱۸ سوره زمر خداوند به کسانی که مطالب دیگران را بشنوند و بهترین را انتخاب کنند، بشارت داده است. در آیه «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ: با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه نيكوتر است مجادله نماى در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است» (نحل، ۱۲۵) دعوت به مناظره و استدلال تشویق شده است، اما اگر شرایط گفتوگو فراهم نباشد، در جامعه اجرا نخواهد شد.
از وجوب گفتوگو تا اجرای آن فرسنگها فاصله است
یثربی افزود: در اسلام، ربا حرام اعلام شده است و این کار به معنای جنگ با خدا معرفی شده است اما امروزه در جامعه ما، ربا وجود دارد، بنابراین حکم یک چیز و اجرای آن چیزی دیگر است. گفتوگو در اسلام وجود دارد اما به این معنا نیست که ما اهل گفتوگو باشیم. اسلام گفته است گفتوگو بکنید و این کار را لازم شمرده است و خطابهای قرآن به مشرکان بسیار بوده و خداوند به پیامبر دستور میدهد که با کافران مناظره کند، اما پرداختن به گفتوگو به ما بر میگردد و اینکه بتوانیم شرایط آن را فراهم کنیم.
وی در پاسخ به این پرسش که شرایط اجرای گفتوگو چیست؟ گفت: من ابتدا مثالی بزنم. مراجع عظام میگویند ربا حرام است، اما میبینید که در عرض چهل سال نه تنها این کار جمع نشده که بدتر هم شده است. در اوایل سود بانکها کم بود و در بازار هم کمتر پول به ربا میدادند. این در حالی است که در اوایل انقلاب، کشور همسایه ما ترکیه، غرق در ربا بود و تا ۶۰ درصد ربا میدادند و آن زمان چهار پنج برابر بانکهای ما ربا پرداخت میشد. تنها نگرانی که در آن موقع وجود داشت، این بود که بانکهای ترکیه ورشکست شوند و بسیاری از مردم پول خود را برای دریافت سود به آن کشور میبردند، اما الان بانکهای ترکیه سود نمیدهند و اگر بدهند در حد ۳ درصد است و وام هم با این درصد داده میشود. آیا آنها به اسلام بهتر از ما عمل میکنند؟ جواب منفی است، آنها شرایط اجرای حکم را ایجاد کردهاند.
امر به معروف؛ از مصادیق گفتوگو
این مفسر قرآن، افزود: بنابراین شما به این نباید امیدوار باشید که گفتوگو واجب است، دزدی، شرک، ظلم و بسیاری از مسائل حرام یا واجب است، مهم اجرایی شدن اینهاست و از فتوا تا اجراء هزار فرسنگ راه است و ما باید به اجرا فکر کنیم. الان حکمی نیست که مردم ندانند، اما باید مراجع و علما جمع شوند و به اجرا شدن آن فکر کنند.
یثربی تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر خود نوعی گفتوگوست و شما وقتی میبینید اگر کسی منحرف شده است، باید با او گفتوگو بکنید و هدایت از طریق گفتوگو صورت میگیرد و آیه «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ: در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بیراهه بهخوبى آشكار شده است»(بقره، ۲۵۶) به همین معناست.
شرایط گفتوگو با توسعه ذهن تحقق مییابد
وی با بیان اینکه تحقق شرایط گفتوگو همیشه نیازمند توسعه ذهنی است، گفت: ذهن ضعیف نمیتواند گفتوگو کند و خشونت یا بیاعتنایی را میپسندد. فرض کنید دانشجویی حجاب خود را رعایت نمیکند، زمینه گفتوگو میخواهد تا هدایت بشود و به اسلام معتقد شود و حجاب را رعایت کند، اما دانشگاههای ما چطور عمل میکنند؟ رییس دانشگاهی تعریف میکرد که وارد دانشگاه میشدم که دیدم دانشجویی حجاب مناسبی ندارد. او را صدا کردم و کارت دانشجوییاش را گرفتم و پاره کردم. دانشجو ناراحت شد، مدتی بعد خانواده و دانشجوی برای پیگیری به نزد من آمدند و متوجه شدند که رییس دانشگاه من هستم و بسیار ناراحت شدند. آیا اگر کارت دانشجو را پاره کنیم و چشمش را گریان کنیم و چند شبانهروز او و خانوادهاش را نگران نماییم، اسلام اجرا خواهد شد؟ برخی به جای اینکه امر به معروف و نهی از منکر را از راه گفتوگو انجام دهند، آن را از طریق خشونت اجرا میکنند.
نهی خداوند از تندی و سنگدلی
این مفسر قرآن تصریح کرد: خداوند به پیامبر هشدار میدهد که اگر تند و سنگدل باشی، مردم از دور تو پراکنده میشوند «وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ: و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مىشدند»(آل عمران، ۱۵۹) و این را با یک لحنی میگوید یعنی مردم حق دارند و میتوانند گفتوگو کنند.
یثربی افزود: باید طوری رفتار کنیم که مردم تن به گفتوگو دهند، گفتوگو زحمت دارد. در جاهای مختلف قرآن اشاره شده است که پیامبران آزار دیدهاند و صبر کردهاند، ما آزار ندیدهایم و مدارا نداریم. میگوییم ما باید حجاب داشته باشیم و اما حاضر نیستیم هزینه این باید را بپردازیم و راحتترین کار که خشونت و اخراج است را انتخاب میکنیم.
وی ادامه داد: اما در رابطه با دیگران وقتی گفتوگو ممکن میشود که زمینه ذهنی وجود داشته باشد. ابتدا افراد نباید فکر کنند تنها عقل موجود در جهان، خودشان هستند و احتمال بدهند طرف مقابل هم انسان است و میتواند فکر بکند. اگر این زمینه وجود نداشته باشد و فرد فکر کند همه احمق هستند، با کسی گفتوگو نمیکند و فرد باید جز خود، دیگران را دارای عقل و اندیشه بداند.
این مفسر قرآن با بیان اینکه شرط دوم این است که فکر نکند حقیقت آشکار است، گفت: اگر فکر کند حقیقت آشکار است، دیگری را به رسمیت نمیشناسد، اما حقیقت به این آشکاری نیست و نیاز به توضیح دارد و نباید بلافاصله حمله کرده و به خشونت دست زد. ما خیلی از عقاید خود را بسیار آشکار میدانیم. اما حقیقت دلیل میخواهد.
وی تصریح کرد: از خود خداوند مفهومی آشکارتر نداریم، اما قرآن برای خدا استدلال میکند و میگوید از مخلوق به خالق فکر بکنیم. اما اگر فردی فکر کند که آشکار است، در این زمینه فکر نخواهد کرد. برای مثال یک مسیحی ساده، تثلیث را چنان آشکار میبینید که ممکن است فکر کند اگر کسی آن را قبول نکند، باید او را کشت. ممکن است یک مسلمان هم نسبت به کس دیگری چنین فکری داشته باشد. باید بدانیم دیگران هم عقل دارند و حقیقت آشکار نیست و برخیها ممکن است متوجه نشوند و احتیاج به هدایت و کمک داشته باشند.
«هدایت»؛ واژه معجزهگر قرآنی
یثربی ادامه داد: مسئله هدایت در قرآن کریم از واژههایی است که سرا پا معجزه است. هدایت یعنی آنقدر به کسی توضیح بدهی که فرد خود بداند که هدایت چیست و برایش روشن شود که خدایی هست.
وی در ارزیابی اینکه اگر ما به حقیقتی قائل باشیم، گفتوگو ممکن نخواهد بود، گفت: خیر چنین نیست، هر کس خودش را حق میداند و اسلام میگوید تو به هدایت دیگران بپرداز و امر به معروف کن. امر به معنای دستور نیست و واژه ما را به خطا میاندازد. مراد این است که کاری کن که فرد خود به راه راست برود.
این مفسر قرآن ادامه داد: این ضروری گفتوگوست که تو خود را حق میدانی و با دیگران مذاکره میکنی و انسان باید نجات را برای همه بخواهد و نمیتوان به هدایت دیگران بیتفاوت بود. ما وقتی احساس میکنیم بر حقیم، با دیگران بحث کنیم، اما از نظر برخیها، توسعهیافتگی ذهن و به دیگران حق دادن به ضرر اسلام است. این یک روش است و با این روش هر مسیحی باید به توی مسلمان حق بدهد که با تو بحث کند، در آن صورت دینی که بر حق است، پیروز خواهد شد. وقتی حق و باطل با هم صادقانه صحبت کنند، اگر صد نفر این مناظره را پیگیری کنند، ۸۰ نفر حق و بقیه باطل را انتخاب خواهند کرد. اما اگر گفتوگو نشود، کسی که حق است، برای همیشه حق میماند و دیگران در باطل میمانند. بنابراین گفتوگو مانند منطق و شک مال عموم انسانهاست. یکی میگوید اگر من در ولایت علی شک کنم، درست است؟ درست نیست، زیرا اگر کسی با دلیل به این مسئله رسیده باشد، شک نمیکند، اما اگر فرضا مسیحی یا بتپرست باشیم و در باور خود شک کنیم، راه پیدا میکنیم. این دستوری است برای کل بشریت، اما تو که به ولایت علی معتقدی اگر عقیدهات را زیر ذرهبین ببینی، با دلایل محکمتر و یقین استوارتر این عقیده را خواهی داشت و و روش درست به کسی آسیب نمیرساند.
حقیقت، چه قدسی چه غیر قدسی با فهم من به دست میآید
وی در پایان گفت: حقیقت چه قدسی باشد و چه نباشد، باید با فهم ما به دست بیاید و خود خدا باید با عقل ثابت شود. ما در نظام عقلی انسان حق میدهیم او در همه چیز دخالت کند و عقل تنها وسیله انتخاب انسان است، همان طور که در زندگی روزمره ما حق میدهیم کسی چشمش را نبندد، زیرا تنها وسیله تشخیص چاله از چاه است و نباید در چاه بیفتد. قدسیت مطرح نیست و هر چیزی را میتوان مورد شک قرار داد و اصلا اسلام دستور داده است که اصول دین را تقلیدی قبول نکن و این یعنی اینکه اگر دلیل داری بپذیر و این به نفع دین درست است. اگر دین را زیر ذره بین بگذاریم، دین درست پیروز میشود، ولی اگر زیر ذرهبین نگذاریم، مثل کسانی که میگویند ایمان عقلی نیست، آن وقت هر کس در ایمان خود برای همیشه میماند و بشر از نظر معرفت دچار آسیب میشود، زیرا ممکن است یکی حق باشد و بقیه در باطلشان تا قیامت میمانند.