bato-adv
کد خبر: ۳۰۱۸۷۸

قتل در یک "آن"

چندان دور از ذهن نیست. در یک روز معمولی از خواب بیدار شده‌ و می‌روید به دنبالِ کار و زندگی‌اتان. روال مثل همیشه است؛ فلان اداره نامه مربوطه را باز هم به شما نمی‌دهد، سرِ کار با صاحب‌کار رابطه خوبی ندارید. از آن‌طرف با همسرتان بگو مگو کرده‌اید. کرایه خانه را هم که فعلا ندارید تا بدهید... . شما تحت فشارید؛ موقع برگشتن به خانه در ترافیک گیر می‌افتید که یک موتور هم به آینه ماشینتان می‌زند. به او بد و بیراه می‌گویید. پیاده می‌شود برای جر و دعوا. حق به جانب‌اید؛ پیاده شده و درگیر می‌شوید. نمی‌فهمید چه می‌شود؛ چاقو، چماق یا یک ضربه... راننده موتور مُرده است. شما می‌مانید و روزی که دیگر معمولی نیست.

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ - ۲۳ دی ۱۳۹۵
فرارو- چندان دور از ذهن نیست. در یک روز معمولی از خواب بیدار شده‌ و می‌روید به دنبالِ کار و زندگی‌تان. روال مثل همیشه است؛ فلان اداره نامه مربوطه را باز هم به شما نمی‌دهد، سرِ کار با صاحب‌کار رابطه خوبی ندارید. از آن‌طرف با همسرتان بگو مگو کرده‌اید. کرایه خانه را هم که فعلا ندارید تا بدهید... . شما تحت فشارید؛ موقع برگشتن به خانه در ترافیک گیر می‌افتید که یک موتور هم به آینه ماشینتان می‌زند. به او بد و بیراه می‌گویید. پیاده می‌شود برای جر و دعوا. حق به جانب‌اید؛ پیاده شده و درگیر می‌شوید. نمی‌فهمید چه می‌شود؛ چاقو، چماق یا یک ضربه... راننده موتور مُرده است. شما می‌مانید و روزی که دیگر معمولی نیست.

به گزارش فرارو،
خیلی از قتل‌ها به همین سادگی اتفاق می‌افتند. قاتل نه جانیِ حرفه‌ای است و نه سوءقصد دارد. او یا عصبانی بوده یا این‌که کنترلی بر رفتارش نداشته و یا حتی تحت فشار روانی، اقتصادی و اجتماعی دست به چنین کاری زده است.

قاضی عزیز محمدی –رئیس شعبه 71 دادسرای کیفری استان تهران- در تایید این موضوع گفته وقتی به پرونده‌های قتل مراجعه کنیم می‌بینیم که 70 درصد این پرونده‌ها به دلیل جنون آنی و در پی یک درگیری رخ داده‌اند.

از سویی بسیاری از نیروهای پلیسی و انتظامی معتقدند که ابزاری که در دست مردم است منجر شده تا آن‌ها در جنونِ آن فرد دیگری را بکشند.

انواع سلاح سرد در قتل‌های آنی وجود دارند. بنابر آمار، همین سلاح‌ها در سال جان نزدیک به 1000 نفر را می‌گیرند. سال پیش 767 نفر به همین منوال کشته شدند.

با اینکه در طی 12 سال گذشته تعداد کُشته‌های نزاع‌های خیابانی کاهش داشته اما باز هم زیاد است و به گفته کارشناسان هشداری جدی به جامعه‌ای ‌است که خشونت در آن ریشه دوانده است.

به اعتقاد آن‌ها این‌که در طی ده سال (دهه هشتاد) 11 هزار و 119 نفر بر اثر سلاح سرد جانشان را از دست دهند مشکلی جدی است.

سال 86 بود که نیروهای پلیس برای تغییر این روند لایحه‌ای را به مجلس فرستادند که طی آن حمل هر نوع سلاح سردی ممنوع شود.

تصویب این لایحه آنقدر طول کشید تا به تابستان همین امسال رسید و در قانون دو تبصره به قانون شماره 617 اضافه شد که در آن علاوه بر ممنوعیت قدرت‌نمایی و تظاهر با سلاح سرد حمل آن نیز غیرمجاز شد.

با این  حال، تحلیل‌گران اجتماعی و جرم‌شناسان باز هم معتقد بودند که هرچند این تبصره‌ها و قدرتِ قانون می‌تواند اثر گذار باشد اما جای خیلی خلاءهای دیگر را پر نخواهد کرد.

به گفته آن‌ها بازدارندگی این قوانین ضعیف است چون مشکل در لایه‌های اجتماعی و فرهنگی است. جعفر کوشا جرم‌شناس در این‌باره تاکید کرد که ممنوعیت سلاح گرم در ایران قدمت زیادی دارد اما هنوز افراد با این نوع سلاح در ایران بر سر مسائل مختلف ناموسی و غیره کُشته می‌شوند.

از این گذشته کارشناسان از قتل‌هایی سخن می‌گویند که در رسانه با عنوانِ "قتل به‌خاطر هیچ" شناخته می‌شوند.

قتل‌هایی که دلایل آن‌ها حتی دور از ذهن و به تعبیری ساده‌تر "مسخره" به نظر می‌آید.

بد نیست مروری بر این قتل‌های بر مدارِ در ظاهر هیچ داشته باشیم تا ببینیم پرونده‌های روی هم آمده در مراجع قانونی چه ریشه‌هایی دارند.

قتل به‌خاطر "بچه" خطاب کردن:
چند روز پیش خبری منتشر شد که از قتل راننده نیسان به‌دلیل آن‌که راننده دیگری را بچه خطاب کرده بود پرده برمی‌داشت.

قتل به‌خاطر تفاله چای: ا
ین اتفاق سال پیش بود که رخ داد. مردی پایین یک ساختمان ایستاده بود و مرد دیگری بی‌هوا تفاله چای را از بالای ساختمان روی او می‌ریزد و همین می‌شود سنگِ بنای یک قتل!

قتل به خاطر عضویت در گروه تلگرامی:
همچنین سال پیش مردی زنش را به خاطر عضویت در گروه‌های تلگرامی به قتل رسانده بود.

قتل به‌خاطر آب‌بازی:
مدتی پیش بود که چند کارگر ساختمانی در پی یک درگیری قتلی را رقم زدند. یکی از کارگرها به شوخی روی دیگر کارگرها آب می‌ریزد و منجر به عصبانیت و در یک آن مرگ خودش می‌شود.

قتل به‌خاطر نوبت داروخانه:
این قتل از آن‌جا سروصدای زیادِ رسانه‌ای به‌پا کرد که مردی در برابر همسر و دخترش توسط چند جوان و آن‌هم تنها به خاطر بی صفِ گرفتن دارو در یک داروخانه کُشته شد.

قتل به‌خاطر متلک‌پرانی، قتل به‌خاطر عطر زدن، قتل به‌خاطر بی‌توجهی شوهر و... لیست بلندی از قتل‌های غیرعمد، آنی و در پی یک اتفاقِ کوچک و گاه بی‌اهمیت هستند که می‌توان آن را بیش‌ از این‌ها ادامه داد.

انتشار اخبار این قتل‌ها این سئوال را مدت‌هاست مطرح کرده که آیا ایران جامعه خشنی است؟

پاسخ به زعم کارشناسان متاسفانه "آری" است. دکتر حسن حسینی –جامعه‌شناس- اعتقاد دارد که ایران به یک جامعه خشن تبدیل شده‌است. به گفته او مقایسه پرونده‌های قضایی به نسبت جمعیت کشور این موضوع را تایید می‌کند.

البته جامعه‌شناسان معتقدند که نباید وجود خشونت در جامعه را به کلی رد کرد. دکتر شیرین احمدنیا جامعه‌شناس و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران می‌گوید بزرگی شهرها با میزان خشونت رابطه دارد.

به گفته او در بسیاری شهرهای امروزی نوعی همگرایی در عوامل مختلف وجود دارد که این هم‌گرایی می‌تواند ریسکِ بی‌ثبات شدن سطح خشونت را بالا ببرد.

با این تعریف چیزی از نگران‌کننده بودن افزایش خشونت در جامعه ایران کم نمی‌شود.

مهرداد عربستانی –نایب رییس انجمن انسان‌شناسی ایران- به اشاره به آمارهای جهانی گفته نظرسنجی‌های بین‌المللی که در سال‌های اخیر بین کشورهای مختلف صورت گرفته نشان می‌دهد که تجربه خشم در بین ایرانی‌ها بیش‌تر از کشورهای دیگر است و ایران در سال 2015 رتبه اول تجربه خشم را در بین تمامی کشورهای جهان داشته است.

آمارهای رسمی نیز این تجربه خشونت را عمدتا در خشونت‌هایی از جنسِ ضرب و شتم، توهین، تهدید و تخریب دسته‌بندی می‌کنند و می‌گویند در هر 9 ثانیه یک خشونت در جامعه رخ می‌دهد.

چرایی این آسیب اجتماعی در سال‌های اخیر عمدتا به عدم توانایی کنترل خشم و پایین‌بودن تاب‌آوری اجتماعی ارتباط داده شده‌است.

مجید صفاری‌نیا رییس کمیسیون تخصصی روان‌شناسی اجتماعی در تحلیل این موضوع می‌گوید مولفه‌های سلامت اجتماعی در میان مردم پایین است و يکي از دلايل پايين بودن استانداردهای اجتماعی همچون کاهش استاندارد سلامت اجتماعی، آن است که خانواده، نقش آرامش بخشی خودش را نسبت به گذشته از دست داده است.

به اعتقاد او ازدحام در برخی فضاهای شهری، کنترل نشدن، پرخاشگری و افسردگی اجتماعی از دلایل دیگر بالا رفتن خشونت هستند.

مجید صفاری‌نیا همچنین با اشاره به اینکه 60 مولفه اجتماعی در سلامت اجتماعی و روانی از نظر روان‌شناسان نقش دارد گفت: هرچه استانداردهای اجتماعی در جامعه کاهش يابد، ميزان عصبانيت اجتماعي بالا می‌رود.

از سوی به گفته کارشناسان نقش فرهنگ و هزینه‌های فرهنگی نیز در این میان پررنگ است؛ این‌که مسئولان برای فرهنگ در زمینه‌های مختلف هزینه کنند منجر به کاهش خشونت خواهد شد.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین