در روزهای بعد از هاشمی، بحث بر سر جانشین او در مجمع تشخیص مصلحت نظام جدیتر از هر زمانی شنیده میشود.
به گزارش ایلنا، مجمع تشخیص مصلحت نظام آن زمانی وارد ادبیات سیاسی ایران شد که هاشمی رفسنجانی با پایان دوران ریاست جمهوری از پاستور به دو خیابان پایینتر رفت. درست آن زمان که برخی در نمازجمعه شعار میدادند «مخالف هاشمی مخالف رهبر است، مخالف خامنهای دشمن پیغمبر است» و محمود احمدینژاد از جای خالی امیرکبیر زمان سخن میراند.
دو دهه بعد اما صندلی آیتالله هاشمی در تشخیص مصلحت نظام خالی میماند. مسئولیتی که حتی در سالهای پرمسئله بعد از ۸۸ با اعتماد رهبر انقلاب به رفیق دیرین، به عهده هاشمی گذاشته شد تا یک روز اختلاف مجلس ششم با شورای نگهبان را حل و فصل کند و یک روز میانجی مجلس اصولگرا با این شورا باشد و این آخریها هم میان مجلس معتدل و شورا به قضاوت بنشیند. بخش جالب ماجرا آنجا بود که هاشمی بیش از دو دهه عملکرد شورای نگهبان را قضاوت کرد و شورای نگهبان در دهها انتخابات صلاحیت هاشمی را.
البته همین شورا در سال ۹۲ به او اجازه حضور در انتخابات ریاست جمهوری را نداد. آن زمان گفتند به خاطر کهولت سن.
حالا هاشمی نیست اما میراث او زنده مانده است. همه میدانند که هم گفتمان اصلاحی خاتمی و دوستانش و هم گفتمان اعتدالی روحانی و یارانش ریشه در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دارد و این یکی از آثار هاشمی بود که در تاریخ جمهوری اسلامی ماندگار خواهد شد.
شاید نهادی تاثیرگذار به اندازه مجلس سنا در کشورهای مترقی. چنانچه در ایران نیز با ابتکار رهبری عموم رئیسان قوا بعد از پایان مسئولیت عضو حقیقی این مجمع میشوند.
با این حال عظمت سایه هاشمی بر صندلی مجمع تشخیص آنقدر سنگین است که فقط فردی با همان ویژگیها میتواند این جایگاه را ماندگار کند.
یک روز صحبت از هاشمی شاهرودی میشود و روزی دیگر از حسن روحانی سخن به میان میآید و یک روز از ناطق نوری. رئیسان فعلی و سابق سه قوه ایران.
در کنار این سه نفر اصولگرایان نیز نام سه رئیس سابق قوا را معرفی میکنند. حداد عادل و احمدینژاد و یزدی. دو نفر از این سه نفر در اسفند گذشته نتوانستند رای مردم تهران را برای مجلس شورای اسلامی و خبرگان به دست بیاورند و سومی از سوی رهبری یکبار برای حضور در انتخابات نهی شد.
به جز این شش نفر نام آیتالله رئیسی نیز شنیده میشود. حضور او در مشهد شایعات را درباره آینده سیاسی او تقویت کرده است. برخی از ریاست جمهوری او سخن میگویند و برخی آرزوهای بزرگتر برای او در سر میپرورانند.
در میان همه رئیسان قوا البته چند نفر هم هستند که کسی نامی از آنها نمیبرد. دو نفر برادران لاریجانی هستند. صادق لاریجانی تا تابستان ۹۸ و علی لاریجانی احتمالا تا تابستان ۹۹ بر صدر مجلس و عدالتخانه خواهند نشست. آن سو سیدمحمد خاتمی و شیخ مهدی کروبی هم هستند که بعد از ۸۸ دیگر عضویتی در تشخیص مصلحت نظام ندارند و یکی محصور و دیگری ممنوع از حضور.
حال باید دید پرونده مدیریت سنای ایران بر عهده کدام سیاستمدار قرار میگیرد. فرمان رهبری در روزهای آینده پایان شایعات و آغاز عصری جدید در تاریخ جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.