دبیر شورای عالی مناطق آزاد میگوید کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باید به مردم برنامه ارائه کرده و آرزوهایشان را فهرستوار مطرح نکنند. وی همچنین در مورد کاندیداتوری جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری معتقد است که این اتفاق همانند حضور عارف در انتخابات سال ۱۳۹۲ است.
اکبر ترکان - مشاور رییس جمهوری - در گفتوگو با ایسنا، درباره دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مسائل مطرح شده توسط برخی نامزدها از جمله ایجاد اشتغال پنج میلیون نفری، یارانه ۲۵۰ هزار تومانی و فضای مناظرههای انتخاباتی صحبت کرد که در ادامه آورده شده است.
با توجه به اینکه کمتر از سه هفته به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، فضای انتخاباتی حاکم بر جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
به تدریج فضای انتخاباتی در حال بهبود است و مردم روز به روز بیشتر به مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری آتی تشویق میشوند. قطعا نمایش اقتدار جمهوری اسلامی در مشارکت حداکثری مردم است و بدون شک برگزاری مناظرههای انتخاباتی و سخنرانی کاندیداها به تقویت فضا کمک خواهد کرد تا مردم مطابق با فکر و تشخیص خود بهترین گزینه را انتخاب کنند.
برخی شعارهای انتخاباتی از جمله اشتغال پنج میلیون نفری با مسائل مختلفی همراه شده است. نظر شما در مورد برخی اظهارات کاندیداها پیش از انتخابات به منظور جلب نظر مردم چیست؟
انتظار بر این است که مسائل اصلی کشور را با طرح مسئله عنوان کنیم و همه راهکارهای موجود را ارائه نماییم. اینکه فکر کنیم رهنمود کم داریم و با رهنمودهای جدید مشکلات حل میشود طرز فکری غلط است.
همگان میدانند که بیکاری یکی از معضلاتی است که با آن مواجهیم اما اینکه دستور میدهیم بیکاری حل شود قطعا این مسئله راه حل نخواهد بود بلکه باید متغیرهای اشتغال بررسی شده و بهترین برنامه ارائه شود. یکی از متغیرها در این زمینه، نسبت سرمایهگذاری به تولید ناخالص داخلی است.
در اقتصاد ایران تا قبل از دولت نهم ۳۰ تا ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی صرف سرمایهگذاری میشد که در حال حاضر به ۱۸ درصد رسیده است؛ بنابراین نسبت سرمایهگذاری به تولید ناخالص داخلی پایین آمده و باید برای بالا رفتن اشتغال، صحبتها و برنامهها در این راستا باشد. باید به این نکته توجه کنیم که جمع سرمایهگذاری در کشور شامل بخش خصوصی، دولتی، بانکها، طرحهای عمرانی، وامهای خارجی و... است که سرمایه را تشکیل میدهد.
یکی از مواردی که در حوزه تولید شغل باید به آن توجه کنیم اشتغال دانشپایه است. با توجه به اینکه فارغالتحصیلان دانشگاهی بسیار خوبی در کشور وجود دارد و بخش عمدهای از بیکاران فارغالتحصیل هستند، یکی از راه حلهای اساسی اشتغال دانشپایه است. یکی از مزیتهای اشتغال دانشپایه، میزان سرمایه کمتر نسبت به سایر مشاغل است که باید به طور جدی در این زمینه ورود کنیم.
در صحبتهایی که کاندیداها در مناظره مطرح کردند، کمتر وارد طرح راه حلها برای مسائل روی میز شد. اگر مسئلهای به نام آب در کشور وجود دارد، باید نسبت به حل آن طرح مسئله شود و کاندیداها برنامهی خود را ارائه کنند نه اینکه بگویند باران زیاد میشود و این گونه مشکل حل خواهد شد.
نیاز کشور به پنج میلیون شغل مسئلهای درست است. سالانه بیش از یک میلیون نفر به بازار کار اضافه میشوند و ظرف مدت چهار ساله دولت یازدهم، بیش از چهار میلیون نفر به بازار کار آمدهاند و این رقم در شرایطی است که در حال حاضر حدود ۳.۵ میلیون بیکار در کشور وجود دارد که با اضافه شدن چهار میلیون نفر در انتهای دولت یازدهم، بازار کار نیازمند ایجاد پنج میلیون شغل است، اما مسئله ما این است که باید تشریح کنیم که چگونه پنج میلیون شغل ایجاد میشود و این مسئله نیازمند این است که برنامههای مورد نظر در حوزه صنعت، کشاورزی، گردشگری، فناوری و دانشپایه جذب سرمایه از خارج و... ارائه شود.
کاندیداها باید به مردم برنامه ارائه کنند نه اینکه آرزوهایشان را مطرح کنند. هرچند که این مسئله احترام به عقاید مردم است اما کشور رییس جمهوری نمیخواهد که آرزوهایش را فهرست کند. مهم این است که مسائل و اظهاراتی که مطرح میشود، پیاده شده و به مرحله واقعیت برسد.
صحبتهای مختلفی نیز در ارتباط با افزایش یارانهها از جمله یارانه ۲۵۰ هزار تومانی مطرح شده است. چنین صحبتهایی را قبل از انتخابات، چگونه ارزیابی میکنید؟
پرداخت یارانه ۲۵۰ هزار تومانی به آحاد مردم عوامفریبی است و چنین پولی در کشور وجود ندارد. در حال حاضر یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی به مردم پرداخت میشود که معادل ۴۳ هزار میلیارد تومان میشود. حال اگر این رقم شش برابر شود، باید حدود ۲۶۰ هزار میلیارد تومان به جامعه مورد نظر پرداخت شود.
بحث دیگری که در این زمینه وجود دارد افزایش یارانه در مورد دهکهای پایین است. اگر به دهکهای ضعیف یارانه پرداخت کنیم، بحث معقولی است اما همچنان در مورد اینکه با چه مدلی این پرداخت در دستور کار قرار گیرد، صحبتهای مختلفی مطرح میشود. اینکه آیا پرداخت پول نقد بهترین شیوه است یا باید به روشهایی همچون پرداخت هزینه تحصیلی، بن غذا و... نیز توجه شود. اینکه یارانه به صورت پول نقد پرداخت شود بهترین راه حل نیست.
حتی در کشوری همچون آمریکا نیز یارانه غذا داریم و اصل پرداخت یارانه موضوع نامطلوبی نیست اما اینکه به کل جمعیت کشور یارانه تعلق گیرد، کار غلطی است، بنابراین باید گروههایی که یارانه دریافت میکنند و اینکه چه مدلی تحت نظر قرار میگیرد مورد توجه باشد.
دو نوع سیاست روبروی یکدیگر قرار میگیرند؛ سیاستهای توسعهای و سیاستهای توزیعی. سیاستهای توسعهای بر مبنای تشکیل سرمایه، افزایش سرمایه بر تولید ناخالص داخلی و نیز افزایش سپرده است.
در حالی که سیاستهای توزیعی، سرمایههای تشکیل یافته را توزیع کرده و به طور مثال درآمدهای حاصل از نفت را توزیع میکند. عدهای به دنبال سیاستهای توسعهای و عدهای نیز به دنبال سیاستهای توزیعی هستند. افرادی که سیاستهای توسعهای را دنبال میکنند باید برنامه خود را دنبال کرده و بگویند که چگونه خانوادهها پساندازشان را افزایش داده و تشکیل سرمایه دهند. همچنین عدهای که به دنبال سیاستهای توزیعی هستند هدفشان تشکیل سرمایه نیست بلکه میخواهند سرمایههای تشکیل یافته را توزیع کنند.
به چه علت نتوانستهایم طی مدت گذشته افراد محق در زمینه دریافت یارانه را شناسایی کنیم تا به کل جمعیت کشور یارانه پرداخت نشود؟
دولت میگوید که نمیتواند اغنیا را تشخیص دهد اما شناسایی فقرا از طریق سازمانهای مربوطه از جمله کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی، مسئلهای شدنی است و اگر به دنبال این هستیم که نیازمندان یارانه دریافت کنند، باید به این سمت حرکت کنیم.
حضور اسحاق جهانگیری به عنوان یکی دیگر از نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را چگونه میبینید؟
حضور جهانگیری در این دوره همانند حضور آقای عارف در دوره قبل است. سوال بنده این است که آیا حضور عارف بد بود؟ مگر همه موافق این مسئله نبودند؟ در مرحله رایگیری بین روحانی و عارف جمعی از دوستان ستاد انتخابات در سال ۱۳۹۲ تصمیم گرفتند که یکی از آنها در صحنه بماند تا آرا تقسیم نشود و در نهایت هم این گونه شد. نمیتوانیم بگوییم که آرای اصلاحطلبان صفر است. آرای میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸ حدود ۱۳ میلیون بود و این مسئله طبیعی است که باید به این آرا توجه شود.
صحبتهایی نیز در ارتباط با انصراف جهانگیری به سود روحانی مطرح شده است. آیا با این مسئله موافقید؟
اصلا مشخص نیست که چه کسی به سود چه شخص دیگری انصراف میدهد. در نهایت همانند سال ۱۳۹۲ در این رابط تصمیمگیری میشود و دوستان ستاد در لحظه آخر بر اساس ارزیابیهایی که از شرایط انتخابات دارند، در این راستا تصمیم میگیرند.
فضای مناظرهها در اولین مناظره شش کاندیدا در بعضی از لحظهها به فضای تخریبی تبدیل شد. آیا رفتن به این سمت و سو را مثبت میدانید؟
همین مسئله شاخصی برای تصمیمگیری مردم در انتخابات است. اینکه نامزدها چگونه رفتاری از خود بروز میدهند برای مردم مهم است و یکی از شاخصها برای انتخاب نامزد مورد نظرشان رفتار نمایندگان خواهد بود.
در اولین مناظره، صحبتهایی نیز در ارتباط با قاچاق ۲۰ میلیارد دلاری از سوی محمدباقر قالیباف مطرح شد. این رقم در حالی مطرح شد که دولت یازدهم بارها اعلام کرده که قاچاق از ۲۰ میلیارد دلار به ۱۵ میلیارد دلار کاهش یافته است.
هیچ یک از ارقام اعلام شده صحیح نیست. قاچاق سالانه در کشور بین پنج تا شش میلیارد دلار است و بنده این رقم را با استناد به بازار ارز ارائه میکنم و معتقدم مابقی ارقام اعلامی، درست نیست. اگر دولت جایی اجازه میدهد مرزنشینان از برخی شرایط استفاده کنند، بر حسب مقررات است.
این پدیده واردات مرزنشینی است و تابع قاعده و دستورالعمل است. بنابراین اگر مشکلی در این زمینه وجود دارد باید مقررات اصلاح شود و این مقررات از قبل وضع شده است. به طور مثال اگر ته لنجی مشکل است، این مسئله باید از طریق اصلاح مقررات مد نظر قرار گیرد و نباید به چنین مواردی به عنوان قاچاق در حال حاضر نگاه شود.
و سوال پایانی اینکه پیشبینی شما از دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
دور اول مناظرهها برگزار شده و افکار عمومی پس از دو مناظره دیگر تصمیم خودشان را اتخاذ میکنند. در حال حاضر برای ارزیابی زود است و باید طی روزهای آتی منتظر بمانیم و ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد.