احسان اقبال سعید در همدلی نوشت:
چند روزی بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است. این بار رقابت تماع عیار بین دو گفتمان است. روحانی و جهانگیری نماینده ثبات و تعامل هستند و در یک کلام مدل اداره کشور را به سبک دولت سیدمحمد خاتمی مطلوب میدانند. در سوی دیگر تیم رئیسی –قالیباف خود را منتقد وضع موجود جا زدهاند و رویای بازگشت به مدل احمدینژادی برای اداره کشور را دارند. البته آنان این نیت را آشکار نمیکنند و حتی در انتقاد از دولت احمدینژاد گاه بیپروا هم هستند، اما فقط تا جایی که مدیران ارشد آن دولت در ستادهای این دو دلگیر نشوند. اما در این میانه گروهی همچون سالهای قبل بر طبل بیفایده بودن شرکت در انتخابات و بحث عدم شرکت میکوبند.
جماعتی که ظاهرا بلایای تحریک به خانهنشینی خود در سالهای قبل را زیر فرش پنهان کردهاند و اکنون دوباره سر برآوردهاند و همچون دانای کل داد سخن سر میدهند. باید از این برج عاجنشینان بیتفاوت پرسید از این عدم مشارکت چه به دست میآورند؟ آیا رای دادن واقعا بیتاثیر است؟ اگر رای دادن بیاثر است و رئیس جمهور فاقد قدرت است، چگونه است که چهار سال ریاست جمهوری حسن روحانی این قدر اصولگرایان را به سر خشم آورده که با حجم کمنظیری از تخریب و ویرانگری به میدان آمدهاند تا پاستور را مجددا در اختیار بگیرند؟ واقعا اگر رئیس جمهور کارهای نیست، چگونه محمود احمدینژاد توانست آن گونه تاثیرات مخرب عمیقی در تمام حوزهها برجای بگذارد؟ و این حضور و انتخاب ما در سال 92 بود که باعث شد تیم روحانی-ظریف بتواند گره کور هستهای را باز کند و کشور، زندگی و فرهنگ را از مهلکه و پرتگاه ندانمکاری و مسئولیتناپذیری نجات دهد.
بهراستی مجلس دهم که ترکیب قابلتوجهی از نمایندگان اصلاحطلب و اعتدالی و همینطور اصولگرایان میانهرو دارد با دو مجلس قبل از خود قابل مقایسه است؟ مجالسی که یا شعار مرگ بر این و آن سر میدادند یا زنانش بانی طرحهایی برای محدودیتهای بیشتر برای زنان کشور بودند!! اگر مشارکت پایین باشد برای اصولگرایان علیرغم لاف و ادعاهایشان شهد شیرین خواهد بود، چرا که سبد رای تکلیفی آنان ثابت است و در شرایط مشارکت پایین نسبت به کل آرا بالاتر میرود و شانس موفقیت آنها را بالا میبرد. برای آنان چه چیز بهتر از این که با رای کم یک قوه را به کنترل خود درآورند و فردا هم استادانه مدعی شوند نماینده همه مردمند و حرف و خواسته اقلیتی خود را از جایگاه نماینده اکثریت و جمهور مردم بیان کنند؟
در پایان بد نیست به حرفهای حمید رسایی نماینده سابق مجلس در گفتوگو با حسین دهباشی در مجموعه خشت خام اشاره کنیم. رسایی که به یمن حضور مردم دیگر مجبور نیستیم لاف و گزاف و درشتگوییهایش را از تریبون مجلس بشنویم. رسایی میگوید: «مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی در میآید که ما (اصولگرایان) آن را نمیخواهیم. پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد.» رسایی آشکارا دوست دارد فقط آنهایی را که خودی میخواند در انتخابات مشارکت کنند تا بهراحتی قوه مجریه را در اختار بگیرند. حال این اکثریت خاموش هستند که میتوانند جمعه 29 اردیبهشت را برای آقای رسایی و همفکران او تلخ یا شیرین رقم بزنند. باید آمد و نگذاشت اقلیت با کم هزینهترین فرآیند ممکن ارادهاش را بر اکثریت چیره کند.