شش ملوان ایرانی که با از کار افتادن موتور و غرق شدن لنج ماهیگیریشان در اقیانوس هند، حدود سه ماه در آبهای متلاطم و امواج خروشان اقیانوس، با امید به زندگی، شبانهروز در جدال با مرگ بودند تا اینکه سرانجام چشمانداز راه نجاتی به روی آنها گشوده شد و آنها صبح دیروز در فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به خاک میهن پا گذاشتند.
یکی از این ملوانان نجاتیافته درباره چگونگی سرگردانی و نجات معجزهآسای سه ماههشان در اقیانوس بیکران گفت: پس از غرق شدن لنج ماهیگیری، سوار بر یک قایق نجات و درحالی که رمقی بر جان خستهمان نمانده بود، ناگهان چشمانداز سرزمینی با انبوه درختان در برابرمان پیدا شد که بیش از 15 کیلومتر با قایق کوچک ما فاصله داشت. این ساحل تیره در دوردست، تنها امید به زنده بودن را دوباره در وجودمان زنده کرد.
اما قایق ما که در تلاطم امواج دریا با خطر غرق شدن روبهرو بود نمیتوانست این مسیر را در میان امواج سرکش اقیانوس طی کند. پس به ناچار ناخدا با یک ملوان جوان که سرحالتر بود و رمقی بر جانش مانده بود خود را به آبهای خروشان زدند و پس از طی 15 کیلومتر، شناکنان خود را به ساحل رساندند و با کمک بومیان ساحلنشین همگی نجات یافتیم.
چگونه در اقیانوس گم شدیم؟
حدود سه ماه پیش لنج ماهیگیری این ملوانان در آبهای اقیانوس هند یکباره دچار حادثه شد و موتورهایش از کار افتاد.
یکی از سرنشینان لنج گفت: پس از این حادثه متوجه شدیم آب بتدریج به داخل لنج نفوذ میکند و به این ترتیب خطر را به خوبی حس کردیم. آب کم کم به داخل لنج جریان پیدا کرده بود و هر روز که میگذشت با بالا آمدن آب در لنج، امیدمان به زنده ماندن کمتر میشد. چرا که ما در اقیانوس و داخل یک لنج که در حال غرق شدن بود گرفتار شده بودیم.برای آنکه چند روزی بیشتر زنده بمانیم، دبههای آب آشامیدنی و مواد غذایی موجود را جمع کردیم و آنها را در قسمتی مرتفع قرار دادیم تا از گرسنگی و تشنگی در امان باشیم. در ضمن آب و غذا را با دقت تمام جیرهبندی کرده بودیم که مدت زمان بیشتری ما را زنده نگه دارد.
مرتب با هر ظرفی که به دستمان میافتاد، آب داخل لنج را خالی میکردیم تا اینکه شدت نفوذ آب بیشتر شد و تصمیم گرفتیم پیش از غرق شدن لنج آن را تخلیه کنیم. ته مانده آب و غذایی را که برایمان باقی مانده بود به داخل قایق نجات منتقل کردیم و همگی سوار شدیم تا اینکه لنج ماهیگیریمان مثل لاشه یک نهنگ مرده در برابر چشمانمان در میان آبهای اقیانوس فرورفت.
هر شش نفر سوار بر قایق کوچک نجات، در پهنه اقیانوس سرگردان شدیم و در حقیقت سرنوشتمان را به خدای مهربان و همین قایق سپردیم تا ببینیم ما در مسیر باد و امواج اقیانوس به کجا خواهیم رفت.با گذشت سه شبانهروز سوار بر قایق نجات و در اقیانوس بیکران، همانند گمگشتگانی بودیم که نمیدانستیم در چه موقعیتی هستیم و با ساحل نجات چند صد یا چند هزار کیلومتر فاصله داریم و این قایق بود که ما را به ناکجاآباد میبرد. از طرفی آذوقه و آبمان تمام شده بود و زیر آفتاب سوزان تشنگی بیش از گرسنگی بر ما فشار میآورد.
سه شبانهروز روی این قایق در آبهای اقیانوس هند سرگردان مانده بودیم که ناگهان یکی از جمع ما با فریادهای شادیبخش و نشان دادن ساحلی در فاصلهای دور امید به نجات را در تن نیمهجان ما بیدار کرد. ناخدا هم برآورد کرد که فاصلهمان با ساحل نجات در حدود 15 کیلومتر است.
در حالی که با چشمانی حسرتزده و کمسو از ناتوانی ناشی از بیخوابی، گرسنگی و تشنگی به ساحل دوردست نگاه میکردیم، نمیدانستیم چگونه این قایق سرگردان را به جزیره نجات برسانیم. برخی هم میگفتیم دردناک خواهد بود که در برابرمان جزیرهای آغوش باز کرده و بخواهیم تسلیم مرگ شویم.در این بیم و امید یکباره جوانترین ملوان از میان جمع به پا خاست و گفت: من باید به آب بزنم و خودم را به ساحل برسانم. حتماً در آن جزیره افرادی پیدا میشوند که به کمکمان بیایند.
در این هنگام ناخدای لنج هم از جا برخاست و گفتمن هم همراهت میآیم جوان. در میان امواج اقیانوس تنهایت نمیگذارم، اگر هم شکست خوردیم هر دو با هم میمیریم.آنگاه هر دو در برابر چشمان امیدوار ملوانان به آب زدند تا شناکنان خود را به ساحل دور برسانند.
ناخدا و ملوان جوان شناکنان مسافت 15 کیلومتری اقیانوس را طی کردند و سرانجام خود را به ساحل رساندند.
ملوان جوان در اینباره گفت: وقتی به ساحل رسیدیم چند نفر از بومیان به سراغمان آمدند و پلیس محلی را خبر کردند و تازه فهمیدیم که در ساحل کشور کنیا هستیم. بعد هم نقطهای دوردست در اقیانوس را نشان دادیم و به آنها فهماندیم از ملوانان ایرانی هستیم که لنجمان در اقیانوس غرق شده و دوستانمان نشسته بر یک قایق منتظرند که نجاتشان بدهیم.
آنها وقتی پی به ماجرای سرگردانی ملوانان ایرانی بردند با قایقهایی، خود را به دریا زدند و بقیه نیز نجات یافتند.وی گفت: علاوهبر مشکلات و سختیهایی که کشیدیم و درحالی که هر لحظه منتظر غرق شدن در اقیانوس بودیم و دور تا دورمارا کوسهها احاطه کرده بودند، از خطر ربوده شدن بهدست دزدان دریایی سومالی نیز بیم داشتیم.این ملوانان نجاتشان را لطف خدا و معجزه دانستند و از همکاریها و مساعدت کارکنان سفارت ایران در کنیا و نایروبی هم تشکر کردند.
6 ملوان ایرانی به کشور بازگشتند
سرانجام شش ملوان ایرانی که اهل چابهار هستند و سه ماه در آبهای اقیانوس هند سرگردان بودند پس از نجات با تلاشهای سفارت جمهوری اسلامی ایران در نایروبی بامداد سهشنبه 9 خرداد وارد کشور شدند.
ملوانان گفتند: با پیگیریها و تلاش سفارت کشورمان، دادگاه کنیا بدون صدور هرگونه حکم مجازات یا جریمه به دلیل ورود غیرقانونی به آبهای این کشور، آزاد شدند تا به وطن برگردند.
سفارت جمهوری اسلامی ایران نیز با انجام تمهیداتی زمینه لازم برای معالجه اولیه و تهیه البسه و سایر لوازم مورد نیاز را فراهم کرده و ملوانان ایرانی با تهیه بلیت از سوی سفارت با پرواز شرکت هواپیمایی الاتحاد، نایروبی را به مقصد تهران ترک کرده بودند.