آتشبس يك طرفه، پيشنهاد عليرضا زاكاني است براي آنچه اين هفتهها ميان مخالفان رييسجمهور و موافقان او رخ داده است. در پي اين پيشنهاد احمد توكلي نيز با جملاتي كوتاه در توييتر با آن موافقت كرد.
به گزارش اعتماد، عباس عبدي، روزنامهنگار و تحليلگر سياسي اصلاحطلب اما با اينكه واژه آتشبس را مناسب شرايط موجود نميداند و نقدهاي جدي به رفتار اصولگرايان دارد اما از نفس ايجاد آرامش و شكلگيري گفتوگوي فراگير دفاع ميكند. او ميگويد امروز نبايد به اين پرداخت كه اين آتشافروزي از سوي كدام گروه شروع شده بلكه بايد به ويژه در ميان حاميان رييسجمهور به اين پرداخت كه هيزمي به آتش افروخته شده اضافه نشود.
آقاي زاكاني طي يادداشتي پيشنهاد اعلام آتشبس يكطرفه براي حل مشكلات مردم كرده است و ديگر افرادي نيز آن را تاييد كردهاند و برخي اصلاحطلبان نيز از آن استقبال كردهاند. به نظر شما چه بستري بيش از هر چيز اين آتشبس را الزامآور ميكند و آيا شما با آن موافقيد؟
اصطلاح آتشبس براي وضعيتي كه توصيف كردهاند، اصطلاح درستي نيست. آتشبس به اين معنا است كه گويي دو طرف با هم جنگ دارند و حالا قرار است به طور موقت دست از جنگ بردارند. بعد از يك انتخابات مانند انتخابات ٢٩ ارديبهشت امسال اساسا چه معنايي دارد كه ما دو طرف را در حال جنگ تصوير كنيم و حالا بخواهيم ميانشان آتشبس برقرار شود؟ من معتقدم اين اصطلاحات كمكي به ما نميكند. با اين حال فارغ از اين موضوع اصل اينكه بخواهيم طرفين به يكديگر حمله نكنند، درست است و بايد از اين نوع پيشنهادها استقبال كرد اما مقداري هم بايد مصداقيتر صحبت كنيم.
وقتي يكي از دوستان همين آقايان با بدترين الفاظ و توهينهاي شديدي كه هركدام موجب حد شرعي است، درباره رييسجمهور صحبت ميكند خود اين دوستان بايد جلويش را بگيرند. از اين سمت كه كسي حرفي نزده است. در يكي از روزنامهها خواندم يكي از مديران استاني كردستان به اتهام توهين به رييس قوه قضاييه بازداشت شده است. وقتي با يك مدير اين گونه برخورد ميكنند فكر ميكنيد مردمي كه نشستهاند و نگاه ميكنند ويديوهايي منتشر ميشود كه رييسجمهور كشور را به امور نادرستي متهم ميكنند و هيچ اتفاقي هم نميافتد چه فكري ميكنند؟
آيا طرحي براي اجرايي شدن آن وجود دارد؟ اصولگرايان براي پيشقدم حاضر هستند و مايل به گفتوگوي ملي بين فعالان سياسي هستند؟
وقتي كه متن آقاي زاكاني را ميخوانيم ميبينيم ايشان به دليل اينكه فرزند ١٥ ساله يك كارمند مترو از اين اوضاع عصباني بوده يا همكار پزشكشان ناراحت بوده و اينها را به تو منتقل كردهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه اين كار بايد انجام شود يا حداقل اين عوامل موجب شده بيشتر در اين زمينه فكر كنند. ارجاع دادن به بطن جامعه و اينكه مردم چه چيزي را مساله ميدانند و چه راهحلهايي براي آن وجود دارد ميتواند طرح عملي براي اين پيشنهاد باشد. در اين موارد بايد بحث كرد والا شعر خواندن و نقد برجام كردن از طريق هجو مشكلي را حل نميكند. اگر طرفين به اين نتيجه برسند كه راه برونرفت از اين موضوع ايجاد يك گفتوگوي فراگير و ملي است گام خيلي موثري را برداشتهايم. آقاي توكلي و زاكاني هم اين پيشنهاد را گفتهاند و فكر هم نميكنم در اين سمت كسي مخالف اين ايدهها باشد.
اثرات اين آتشبس در كشور چه خواهد بود؟
بهتر است بگوييم اثرات اين حملات چيست؟ حملاتي كه الان انجام ميدهند ثمرهاش بيثبات كردن آينده كشور، نااميدي مردم و عدم رغبت سرمايهگذاران و كنشگران اقتصادي براي فعاليت در ايران است. طبيعي است وقتي اين اتفاقات نيفتد تمام اين اثرات منفي زايل ميشود و حتي عكس آن اتفاق ميافتد به اين معني كه اثرات مثبت هم خودش را نشان خواهد داد.
چرا اصولگرايان در اين مقطع چنين پيشنهادي را طرح كردده اند؟
نمي توان گفت اين پيشنهاد رسمي اصولگرايان است. البته نيروهاي اصلي اصولگرا در اين بازي نبودند. آقاي زاكاني و توكلي به ذهنشان رسيده است و فكر ميكنم هركدام از نيروهاي سياسي كه با متن جامعهشان ارتباط داشته باشند و يك مقدار منصفانه به اطراف كشور و مسائل داخلي نگاه كنند طبيعي است به اين نتيجه برسند مسيري كه ميرويم درست نيست و بايد اصلاح شود.
اين آتش را چه كسي روشن كرد؟
قضاوت كردن و وارد شدن درباره اينكه چه كسي آتش را روشن كرد يك مجادله جديد و بيهوده است. بايد از ورود به آن پرهيز كنيم اما آنچه براي من مهم است اين نيست كه از طرف اصولگراها روشن شده يا نه. ممكن است حتي اين گونه هم باشد. براي ما مهم اين است كه اين طرف مسوولانهتر برخورد كند و هيچ نوع هيزمي را روي اين آتش نريزد. هركسي روشن كرده، كرده، مهم اين است كه امروز خاموشش كنيم. اگر بخواهيم برگرديم به اينكه چه كسي آن را روشن كرده همان بحث قضاوت كردن پيش ميآيد و اول دعوا خواهد بود.
طرح موضوع آتشبس يكطرفه در فحواي خود نوعي بزرگ منشي دارد كه گويي يك طرف لطف ميكند و ميخواهد كشور درگير اختلافات نباشد حال آنكه مردم در انتخابات راي دادهاند، رييسجمهور انتخاب شده و همهچيز بر روال عادي خود پيش ميرفت كه آنها آتشافروزي كردند.
نبايد به اين چيزها اهميت داد. به قول معروف گربه سياه و سفيدش مهم نيست مهم موش گرفتنش است. مساله ما اين نيست كه آن طرف يا اين طرف چه بگويد. مساله سياستمدار اين است كه التهاب كاسته شود. هركس ميخواهد خودش را بزرگمنش جلوه دهد اشكالي ندارد. اگر فكر ميكنيم بزرگمنشانه است اين طرف اين كار را انجام دهد.
آيا اساسا وضعيت جناحها در مقابل يكديگر يا شرايط مخالفان رييسجمهور با ايشان شبيه شرايط جنگي است كه يك طرف پيشنهاد آتشبس ميدهد؟
تا حدودي در سوال نخست به اين موضوع پرداختيم. به هر جهت ما اميدواريم تنشها كم شود چون تداوم اين وضعيت به نفع هيچ كس نيست.